نام پژوهشگر: محمد میر عماد

مبانی اجتهاد و تقلید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  مصطفی حسین توکلی   باقر فخار اصفهانی

اجتهاد، ملکه نفسانیه ای است که به کمک آن انسان می تواند حکم شرعی فرعی را از منابع و مدارک استنباط کند. در زمان شیخ طوسی، اجتهاد شیعه به کمال خود رسید، و او اجتهاد را به گونه عملی در اصول احکام و قوانین کلی آن به کار گرفت. کسب قوه اجتهاد منوط به آشنایی انسان با ادبیات عرب، منطق، علم اصول، علم به آیات و روایات احکام، علم رجال، اجماع، و ملکه استنباط می باشد. اگر انسان با دست یابی به این ملکه بتواند همه احکام نظری را از منابع آن ها استنباط نماید، این اجتهاد را اجتهاد مطلق می گویند؛ و اگر فقط توانایی استنباط بعضی از احکام فعلی را داشته باشد، او را مجتهد متجزی می گویند. اجتهاد همچنین یکی از مناصب خاص اولیای الهی به شمار می رود، و مجتهد امامیه ای که مرد، عاقل، بالغ، زنده، حلال زاده و عادل باشد می تواند مرجع تقلید دیگران باشد. تقلید در اصطلاح فقهی به معنای عملی است که مستند به فتوای فقیه معین باشد. تقلید به عنوان رجوع جاهل به عالم، یک امر بدیهی در میان انسان ها بوده و موافق با فطرت می باشد. عقل انسان نیز حکم می کند که به دلیل لزوم امتثال احکام الهی، و عدم آشنایی عوام با جزییات احکام، باید به متخصصین رجوع شود که منحصر در فقها می باشد. سیره عقلاییه، آیات قرآن و روایات بسیاری نیز بر لزوم رجوع به عالم و تقلید از او دلالت دارد. البته کسی که تقلید می کند خود نباید مجتهد یا محتاط باشد، و باید اعمال خود را مستند به قول غیر نموده و برای حجیت قول غیر نیز دلیل داشته باشد تا یقین به فراغ ذمه پیدا کند. در این پژوهش ثابت شده که حجیت قول فقیه به عنوان ظن خاص، از عمومات تحریم آیات و روایات درباره عمل به ظن خارج می باشد. اجتهاد مذموم در روایات نیز اجتهاد مبتنی بر آرای شخصی است نه اجتهادی که مبتنی بر استنباط حکم از آیات و روایات است.