نام پژوهشگر: علیاضغر نصرتی
جمعه علی حقانی منصور میراحمدی
مردم سالاری واژه ای است که در فارسی در برابر "دموکراسی" نهاده اند و خاستگاه اصلی آن غرب است که متناسب با شرایط جوامع غربی آن روز به وجود آمد و مهمترین مبانی فکری آن، لیبرالیسم، عقل گرایی و سکولاریزم بود. نظام مردم سالاری مولفه های مخصوص به خود را داشت که برابری سیاسی، رأی اکثریت و اصل نمایندگی را می توان مهمترین آنها دانست. ما برای بررسی رابطه نظام مردم سالاری با مذاهب موجود در افغانستان ناگزیر شدیم وجود این سه مولفه را در نظام های سیاسی مطلوب در مذاهب موجود در افغانستان مورد تحلیل قرار دهیم. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که برابری سیاسی، رأی اکثریت و اصل نمایندگی هم در مکتب تشیع وجود دارد و هم مذهب حنفی. با این تفاوت که بعضی از آنها صریحا در کلمات بزرگان آن مذاهب ذکر شده و بعضی شان تلویحا از کلمات آنها قابل استفاده است. اما فرقه وهابیت با تلقی خاصی که از دین اسلام دارد نه تنها برای شهروندان غیر وهابی حقوق سیاسی قائل نیستند بلکه حق حیات را هم برای آنها محترم نمی شمارند و افراد غیروهابی را مشرک می دانند که خون و مال شان نیز برای وهابی ها حلال می شمارند.