نام پژوهشگر: علی اصغر نصرتی
حفیظ الله اصغری محمدعیسی رحیمی
در این نوشتار این پرسش ها مورد بررسی قرار می گیرد که غربزدگی در جهان اسلام بخصوص در افغانستان چیست؟ و عوامل غربزدگی چه می باشد؟ آیا مطلق رویکرد به غرب را غربزدگی می گوید که در این صورت حتی به اشخاصی که بخاطر غرب ستیزی و علاقه به حفظ موجودیت و فرهنگ خویش در برابر هجوم استعماری غرب، رو به غرب می آورد تا برای مقابله با غرب از تکنولوژی و صنایع غرب استفاده می کنند واین تکنولوژی را بکار می گیرند، غربزده می گویند؟ یا غربزده به اشخاصی گفته می شوند که به صورت نا آگاهانه گرایش به غرب دارند و اقتباس از غرب از روی دلبستگی به غرب است نه بخاطر غرب ستیزی و علاقه به حفظ موجودیت و فرهنگ خویش در برابر هجوم استعماری غرب؟ همچنین در این رساله درصدد آنیم که عوامل غربزدگی در افغانستان را بررسی نمائیم که آیا عوامل غربزدگی در افغانستان چیست و چه پیامدهایی داشته؟ شیوه های مواجهه با غربزدگی کدام است؟ بنا براین، این رساله در چهار فصل (کلیات ومفاهیم، بررسی عوامل و پیامدهای غربزدگی در جهان اسلام، غربزدگی در افغانستان و راهکارهای مواجهه با آن) تنظیم گردیده است.
محمدحسن محقق علی اصغر نصرتی
اساس رساله در این محور استوار است، که کارکردها و داده های تکنولوژی مدرن را از زمان به وجود آمدن آن تا حال، مورد بررسی قرار داده است. اما تکنولوژی در فرآیند زندگانی آدمیان و محیط زیست آنان تغییرات و تحولات چشمگیری را به وجود آورده است که در خلوت ترین زندگی انسانها نفوذ کرده است. از این رو شناخت دقیق مفهوم تکنولوژی و مفاهیم وابسته آن بررسی شده همین طور جایگاه تکنولوژی، مبانی و منابع تکنولوژی، که از دو بخش نظری غیر آن فراهم شده است مطرح گردیده، دیدگاههای دانشمندان غیر اسلامی و اسلامی و پیامدهای آن بر آزادی انسان در عصر جدید به بررسی گرفته شده است. بعد از تتبع و کندوکاو همه جانبه، با توجه به داده ها، آثار و پیامدهای تکنولوژی به این نتایج نسبتا کلی و هماهنگ رسیده است که تکنولوژی مدرن و پیامدهای آن آزادی انسانها را تضییق و تحدید نموده است، بلکه به بردگی خویش کشانده است.
عزیزالله سید احمد (یزدانی) علی اصغر نصرتی
موضوع این رساله اقبال و روشنفکری دینی می باشد و سوال اصلی در این تحقیق و پژوهش نیز این گونه طرح گردیده که : مهمترین شاخصه های روشنفکری دینی در اندیشه های اقبال چیست؟ و آیا اصولا روشنفکر دینی واقعیت خارجی دارد؟ و اگر دارد مشخصه های اصلی و ویژگی های مهم آن چیست؟ یافتن پاسخ برای پرسش های فوق جزء رسالت اساسی و هدفهای اصلی این رساله به حساب می آید و در این راستا بررسی شخصیت ، افکار و عملکردهای علامه اقبال لاهوری محور بحث قرار گرفته و سعی شده که با رعایت بی طرفی و واقع بینی آثار گوناگون خود وی و همین طور منابع مختلف که در ارتباط یا شخصیت ، زندگی ایشان در دسترس بوده مورد مطالعه قرار گیرد. این نوشتار به بررسی مهم ترین شاخصه های روشنفکری دینی در اندیشه های اقبال لاهوری و صحت و سقم مفهوم اصطلاح ترکیبی روشنفکری دینی، منطقی بودن این اصطلاح و این که: آیا روشنفکر دینی وجود خارجی دارد یا خیر؟ می پردازد. نویسنده می کوشد واقعیت های مربوط به روشنفکری دینی در جوامع مسلمان، آثار افکار آنان بر جامعه و امکان جمع روشنفکری با دینی بودن افراد را بررسی نماید. وی در هفت فصل به تجزیه و تحلیل اندیشه های روشنفکرانه اقبال لاهوری می پردازد. در فصل اول به بحث درباره مفاهیم و کلیات تحقیق پرداخته و معنای لغوی و اصطلاحی روشنفکر، معنای دین، تعریف خود و خودی، تعریف سنت و تجدد و تعریف خاص اقبال لاهوری از تجدد و شاخصه های آن و دیدگاه های مخالفان و موافقان روشنفکری دینی را بررسیده است. نگارنده در فصل دوم پس از ذکر بیوگرافی اقبال لاهوری و شناسایی زمانه و خاستگاه اندیشه هایش، وی را از دیدگاه شخصیت های معروف جهان معرفی کرده و تحلیلی از سفرهای علمی او ارائه می دهد. در فصل سوم دیدگاه های اقبال لاهوری درباره ضرورت بازگشت به اسلام اصیل، اصلاح طلبی وی در آموزه های دین اسلام، راهکارهای اقبال جهت پرورش دادن خودی و دستیابی به شخصیت حقیقی خویشتن، دیدگاه های او در مورد جامعیت دین اسلام، اجتهاد، جبر و اختیار، معنویت گرایی و شخصیت فاطمه زهرا(س) به عنوان اسوه کامل بیان می گردد. در فصل چهارم رویکردهای اقبال لاهوری درباره علم گرایی تعقل، تفکر و دیدگاه های او در مقوله دستیابی مسلمانان به علوم جدید، علل رکود و انحطاط فکری مسلمانان، علم ارزشمند و مقدس و... بیان شده است. در فصل پنجم مردم گرایی اقبال لاهوری و مبارزه گسترده وی با استبداد داخلی و حکومت استبدادی و حکومت دموکراسی، حکومت دینی و بایسته های آن، فلسفه تشکیل حکومت دینی و موضع گیری وی در قبال حکومت های استبدادی مطرح می شود. اقبال و استقلال طلبی و مبارزه وی با استعمار خارجی، نقص ها و کاستی های فرهنگ غرب در قبال فرهنگ اسلامی، تهاجم فرهنگی غرب و راهکارهای مبارزه با تهاجم فرهنگی و استعماری و انتقاد اقبال از مقلدین غرب و فرهنگ غربی، از مباحث مهم فصل ششم به شمار می آید. در فصل هفتم تأثیر اندیشه های اقبال لاهوری در شکل گیری دولت اسلامی پاکستان و حرکت های فکری و مبارزاتی جهان اسلام به تصویر کشیده شده است
ضمیر حیدر رضوی احمد عابدی
مسأله انتصاب یا انتخاب امام، همواره بخشی از مباحث کلامی مذاهب اسلامی را به خود اختصاص داده است و پژوهش حاضر نیز با روش توصیفی و تبیینی به بررسی نقش مردم و جایگاه بیعت در این مسأله پرداخته است. متکلمان اسلامی، امامت را به "ریاست و رهبری جامعه اسلامی در زمینه امور دنیوی و دینی" تعریف کرده اند؛ و بیعت نیز به معنای پیمان بستن برای فرمان بری و اطاعت است، و بررسی تاریخی و عرفی نشان می دهد که کارکرد آن برای تثبیت حکومت است نه مشروعیت بخشی به آن. رویکرد اهل سنت در مسأله امامت، رویکردی سیاسی است و به همین دلیل آن ها امامت را به عنوان مسأله ای فرعی و درون دانش فقه مورد بررسی قرار می دهند و حتی در بعد کلامی هم متأثر از این رویکرد هستند. به همین دلیل، انتخاب امام را به عنوان واجب شرعی، و پذیرش آن را به عنوان واجب کفایی مورد بحث قرار می دهند. اما کلامی بودن مسأله امامت نزد شیعه، رویکردی متفاوت را در مسأله امامت پدید می آورد. امامت در تصویر شیعی، تداوم نبوت بوده و برخوردار از هویتی است که آن را لطف الهی و مأموریت آسمانی در هدایت و مدیریت جامعه دینی قرار می دهد، پس کسی غیر از خدا نمی تواند او را تعیین نماید. دیدگاه رایجی هم که حکومت را منحصر در دو نوع دموکراتیک و دیکتاتوری می داند، دیدگاه جامعی نیست زیرا حکومتی که از ناحیه خدا تعیین می شود، به دلیل آن که انسان در مقابل خداوند اصلا حقی ندارد، در این مباحث نمی گنجد. اما اسلام در سایر زمینه ها اختیارات و حقوقی را برای مردم قرار داده است که از جمله می توان به حق آزادی، حق برائت، و اصل مساوات زن در برابر قوانین الهی اشاره کرد. همچنین حکومت دینی موظف است که نسبت به هدایت مردم، رفاه و آسایش، آموزش و تربیت آنان اقدام نماید.
مرتضی عابدی جواد نقوی
این پژوهش در چهار فصل تنظیم شده است : در فصل اول به تاریخچه مسلمانان شبه قاره هند، حاکمان مسلمان در این کشور و شکل گیری گروه ها و فرقه های گوناگون مسلمانان اشاره شده است. در این نوشتار، اسباب مهّم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و دینی(مذهبی) تفرقه در جامعه پاکستان و ظهور فرقه گرایی و تشنّج در عرصه های سیاسی و مذهبی ریشه یابی گردیده و عوامل داخلی و خارجی این پدیده زشت بررسی می شود. این پژوهش در چهار فصل سامان یافته است. نویسنده در فصل اوّل تاریخچه وضعیت مسلمانان در شبه قاره هند، حاکمان مسلمان، ظهور فرقه های مختلف اسلامی و پیدایی سه فرقه عمده شیعه، اهل سنّت و صوفیان در این کشور را توضیح می دهد. آن گاه ظهور تَنِش بین فرقه های مختلف مسلمان از دوران غزنویان تا پایان استیلای مغولان بر این منطقه را واکاوی کرده و ظهور جنبش های گوناگون اسلامی در سده اخیر در پاکستان را تشریح می کند. در فصل دوم عوامل و زمینه های داخلی تفرقه گرایی در پاکستان، اختلاف های فرقه ای و دینی آن، عوامل فرهنگی تأثیر گذار و سطوح مختلف اختلاف مسلمانان با یکدیگر بررسی شده است. در فصل سوم نقش عربستان سعودی در حمایت از برخی گروه های افراطی اهل سنّت، وقوع جنگ های پیاپی در افغانستان، منازعه کشمیر و واکنش در مقابل آثار مثبت انقلاب اسلامی ایران، از مهم ترین عوامل خارجی تأثیر گذار در تفرقه گرایی و فرقه گرایی مسلمانان در پاکستان مطرح شده است. نگارنده، تأثیر گروه های بین المللی، کشورهای بیگانه استعمارگر، دخالت های اقتصادی و سیاسی آنان و فعّالیت سازمان های غیر دولتی در پاکستان را نیز از عوامل خارجی تفرقه در این کشور برمی شمارد. فصل چهارم به بیان راهکارهای ایجاد وحدت بین گروه های مختلف مسلمان، طبق عقاید مشترک اسلامی اختصاص دارد و نویسنده، کارکردهای اجتماعی دین در برقراری اتحّاد، اِحیای اندیشه های ناب دینی در افشاگری اهداف استعمارگران و توجّه به دشمن مشترک را از عوامل وحدت می خوانَد.
ضمیرحیدر رضوی احمد عابدی
این رساله، در پی اثبات این مطلب جمع آوری شده که امامت، یک مسأله انتخابی (در دست مردم) نمی باشد بلکه تعیین امامت از جانب خداوند و در دست اوست. با بیان مقدمه و بعد از اینکه با کلیدی عنوان بحث کردیم و آشنایی پیدا کردیم، ما از دلایل عقلی و نقلی، اوّل اثبات رساندیم که آنهایی که امامت را یک مسأله انتخابی می دانند، سخت در اشتباهند. ما در تاریخ که نگاه می کنیم، به خوبی می فهمیم که قایلین به انتخاب، اصلاً روشن درستی برای انتخاب نداشته اند و اوّل حادثه به وقوع می پیوست بعد همان حادثه را به عنوان روشن انتخاب بر می گزیدند. خلیفه اوّل با اجماع (آن هم با اشکال) انتخاب شد گفتند: روش انتخاب خلیفه، اجماع است، خلیفه دوّم، از تعیین خلیفه اوّل، منتخب شد گفتند: روش دیگری برای انتخاب خلیفه، تعیین خلیفه توسط خلیفه پیشین می باشد. خلیفه سوم، از طریق شورا منتخب شد گفتند: راه دیگری برای تعیین خلیفه، شورا می باشد و همچنین در بخش سوّم این رساله، ما ادله ای را ارایه کردیم، برای اثبات مطلوب که امام باید از جانب خداوند، تعیین بشود همانطور که در اقوام گذشته و انبیاء گذشته هم از طرف خدا تعیین شده بودند. در آخرین بخش، ما به بررسی شبهات، پرداختیم و بحث مفصّلی از دموکراسی و رابطه اش با اسلام و امامت را ذکر کردیم و بحثی هم درباره اختیار و خواست مردم ارایه دادیم