نام پژوهشگر: عقیل سیف اله پورلداری
عقیل سیف اله پورلداری امیر نادری
در بسیاری از وضعیت های واقعی جامعه مورد مطالعه از نظر دارا بودن ویژگی خاص به دو گروه تقسیم می شود به طور ی که در گروه اول تنها تعداد کمی از واحدهای دارای صفت مورد نظر قرار می گیرند و بیشتر عناصر جامعه که فاقد این ویژگی می باشند در گروه دوم جای می گیرند. به عبارت دیگر در این جوامع صفت تحت بررسی بسار کمیاب است و به این گروه از عناصر گروه کمیاب ها یا نادرها اطلاق می شود. برای مثال می توان به جامعه ای اشاره کرد که در آن متغیر مورد بررسی برای اکثر عناصر صفر می باشد تنها یک زیر گروه کوچک از واحدها مقادیری متفاوت از صفر را اختیار می کنند. در این شرایط برآورد پارامتر های جامعه (میانگین، مجموع کل واحدها..) براساس طرح نمونه گیری کلاسیک با حجم نمونه ای ثابت چندان معقول به نظر می رسد زیرا همواره این بیم وجود دارد که در نمونه ی اخذ شده به روش کلاسیک با حجم ثابت واحدی با صفت کمیاب وجود نداشته باشد و در نتیجه برآورد نادرستی از پارامترها به دست آید. در چنین شرایطی از طرح نمونه گیری معکوس استفاده می شود. در این طرح فرآیند نمونه گیری تامشاهدات تعداد مشخصی از واحدهای دارای صفت کمیاب در نمونه ادامه می یابد. بنابراین حجم نمونه یک متغیر تصادفی است که مقدارش بعد از اتمام عملیات نمونه گیری بهدست خواهد آمد. نمونه گیری معکوس که گاهی ان را نمونه گیری دنباله ای نیز می نمامند در حالت ها بدون جایگذاری و یا جایگذاری و همچنین احتمال انتخاب برابر ونابرابر واحدهای جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشگران نشان داده اند که در جوامع مورد بحث استفاده از طرح نمونه گیری معکوش از کارایی بیشتری نسبت به طرح های کلاسیک با حجم ثابت برخوردار است.