نام پژوهشگر: عباس بصیر
عباس بصیر منصور میراحمدی چناروییه
پایان نامه در راستای تبیین چگونگی انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی جدید افغانستان و به منظور دستیابی به یک چارچوب منصفانه و فراگیر برای حرکت های بعدی عناصر متشکله انتخابات آزاد و منصفانه (قوانین و نظام های انتخاباتی، حوزه های انتخاباتی، مدیریت انتخابات، ثبت نام رای دهندگان، آموزش و آگاهی عمومی و در نهایت تبلیغات انتخاباتی را به بحث گرفته با اشاره به تجربه انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی هرچند در عمل نتوانست یک تصویر عادلانه از نمایندگی عمومی را ارائه دخد و متناسب با حجم جمعیتی ولایات (استان ها) و ولسوالی ها (فرمانداری ها) و همچنین اقوام افغانستان نمایندگان مردم را به لویه جرگه تصویب قانون اساسی وارد سازد، ولی در نوع خود یک پدیده بی نظیر و یا کم نظیر در تاریخ افغانستان بود. انتخابات در یک چارچوب روشن و مطابق با یک طرز عمل شفاف و دموکراتیک به جریان افتاد. طرز عمل انتخابات از میان انواع مختلف نظام های انتخاباتی نظام انتخاباتی نیمه تناسبی یا مختلط به شیوه تک رای غیرقابل انتقال را پذیرفت، تا این که حتی الامکان نمایندگی عمومی و عادلانه را تامین نماید. انتخابات در یک فضای باز و آزاد صورت گرفت. تمام مردم از همه گروه های قومی، مذهبی لسانی و جنسیتی در آن اشتراک ورزیده بودند و لویه جرگه تصویب قانون اساسی به نحوی از همه آنها نمایندگی می کرد. حضور زنان در انتخابات یک تحول بزرگ بود که بر اعتبار انتخابات در سطح ملی و بین المللی می افزاید. بیست فی صد اعضای لویه جرگه را زنان تشکیل می دادند و این رقم در کشوری که تا چندی قبل زنان شان هویت رسمی نداشتند، رقم بالایی است. انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی در حالی برگزار شد که افغانستان از تب جنگ بیست و پنج ساله کاملا خسته بود. بقایای طالبان و القاعده چلنج بزرگ در راه برگزاری به موقع انتخابات و امنیت آن بشمار می رفت. نیروهای خودسر تا هنوز قادر بودند روند سالم انتخابات را ضربه بزند. بر این اساس برگزاری انتخابات در یک چنین شرایط و نتیج حاصله از آن با توقعات مردم افغانستان سازگار بود و برای آنها یک موفقیت بزرگ تلقی می گردد.
عباس بصیر منصور میراحمدی
پایان نامه در راستای تبیین چگونگی انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی جدید افغانستان و به منظور دستیابی به یک چارچوب منصفانه وفراگیر برای حرکت های بعدی، عناصر متشکله انتخابات آزاد ومنصفانه ( قوانین ونظام های انتخاباتی، حوزه های انتخاباتی، مدیریت انتخابات، ثبت نام رای دهندگان، آموزش وآگاهی عمومی و در نهایت تبلیغات انتخاباتی) را به بحث گرفته، با اشاره به تجربه انتخابات در افغانستان وبا استفاده از شیوه تحقیق میدانی وتوصیفی نتیجه می گیرد که انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی هرچند در عمل نتوانست یک تصویر عادلانه از نمایندگی عمومی را ارائه دهد و متناسب با حجم جمعیتی ولایات(استان ها) و ولسوالی ها ( فرمانداری ها ) و همچنین اقوام افغانستان نمایندگان مردم را به لویه جرگه تصویب قانون اساسی وارد سازد، ولی در نوع خود یک پدیده بی نظیر ویا کم نظیر در تاریخ افغانستان بود. انتخابات در یک چارچوب روشن و مطابق با یک طرزالعمل شفاف و دموکراتیک به جریان افتاد. طرزالعمل انتخابات از میان انواع مختلف نظام های انتخاباتی ، نظام انتخاباتی نیمه تناسبی یا مختلط به شیوه تک رآی غیر قابل انتقال را پذیرفت، تا این که حتی الامکان نمایندگی عمومی وعادلانه را تآمین نماید. انتخابات در یک فضای باز وآزاد صورت گرفت. تمام مردم ، از همه گروههای قومی ، مذهبی، لسانی، و جنسیتی در ان اشتراک ورزیده بودند ولویه جرگه تصویب قانون اساسی به نحوی از همه آنها نمایندگی می کرد. حضور زنان در انتخابات یک تحول بزرگ بود که بر اعتبارانتخابات در سطح ملی وبین المللی می افزاید. بیست فی صد اعضای لویه جرگه را زنان تشکیل می دادند و این رقم در کشوری که تا چندی قبل زنان شان هویت رسمی نداشتند، رقم بالائی است. انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی در حالی برگزار شد که افغانستان از تب جنگ بیست وپنج ساله کاملآ خسته بود. بقایای طالبان و القاعده چلنج بزرگ در راه برگزاری به موقع انتخابات وامنیت آن به شمار می رفت. نیروهای خودسر تا هنوز قادر بودند روند سالم انتخابات را ضربه بزند. بر این اساس ، برگزاری انتخابات در یک چنین شرائط ونتائج حاصله از ان با توقعات مردم افغانستان سازگار بود وبرای آنها یک موفقیت بزرگ تلقی می گردد