نام پژوهشگر: محمد علی رجایی
محمد علی رجایی ضیاءالدین علیانسب
در تمام کتب آسمانی به مسأله آفرینش انسان اشاره شده، و موضوع تربیت و هدایت انسان از طریق ارسال پیامبران الهی، همواره مورد توجه ادیان آسمانی بوده است. در قرآن کریم، موضوع آفرینش جهان، قبل از آفرینش انسان مطرح شده است. خداوند جهان را در شش روز آفرید و سپس به آفرینش آسمان اقدام نمود؛ پس از آن زمین را بنا نهاد و در آن امکانات ویژه ای ایجاد کرد تا مقدمه ای برای آفرینش انسان بر روی زمین باشد. موضوع آفرینش انسان، در جهان علم نیز به شدت مورد توجه بوده و نظریات زیادی درباره آن پدید آمده، که همه آن ها در دو دیدگاه کلی ثبات گرایی و تکامل انواع خلاصه می گردد. بر اساس نظریه ثبات گرایی، تمام انسان ها از نسل آدم و حوا، و به صورت کامل متولد شده، و تا آخر نیز به همین حالت و بدون تغییر باقی می مانند. اما بر اساس نظریه تکامل انواع که از سوی داروین ارایه شده، آفرینش تمام موجودات از نقطه ای آغازین صورت گرفته، و به مرور زمان روند تکامل را طی می کند. نظریه های یاد شده، هر کدام طرفدارانی داشته و آثار متعددی در قبول یا رد آن ها نوشته شده است. به نظر می رسد که نظریه اول به مبانی موجود در آموزه های دینی نزدیک تر است. در قرآن کریم، آیات زیادی وجود دارد که شروع آفرینش انسان را بر اساس نظریه ثبات گرایی مطرح نموده است، و این موضوع با دلایل عقلی، نقلی و علمی قابل اثبات می باشد. از نظر قرآن، انسان موجودی است که تمام موجودات دیگر برای خدمت به او آفریده شده، اما هدف از آفرینش خود انسان، عبادت خداوند است. انسان موجودی است که از یک سو می تواند خود را به فضایل اخلاقی آراسته، و به مقام خلافت الهی نایل شود. اما از سوی دیگر، قرآن او را موجودی ناسپاس، جهول، عجول و بخیل نامیده است، که در رذایل اخلاقی چنان پیش می رود که از چهارپایان نیز پست تر می شود