نام پژوهشگر: موسی محسنی
موسی محسنی احمد حسین شریفی
حب یا محبت، نوعی وابستگی است که در موجود زنده نسبت به امور ملایم با طبع حاصل می شود، و با رشد موجود زنده در جهات مختلف توسعه می یابد. حب ذات نیز پدیده ای توأم با حیات و زندگی بوده، و هر موجود زنده ای خود را دوست دارد. البته نفس یا خود، دارای لایه ها و مراتب مختلفی است، که در هر مرتبه، گرایش ها و توانایی های متناسب با خود را دارد. سیر به سوی کمال نهایی انسان نیز در گرو باروری توانایی های مراتب عالی وجود انسان میسر می گردد. دلایل عقلی، تاریخی و تجربی، فطری بودن حب ذات را ثابت می کند، و اسلام نیز بالاترین ظرفیت را برای رشد استعداد فطری انسان قایل شده است. توانایی های فطری در هر موجودی، ویژگی های خاصی دارد، و یکی از ویژگی های فطریات انسان، میل به بی نهایت است. از نظر اسلام، انسان دارای دو بعد وجودی است، و زندگی او نیز دارای سه بخش طبیعی محض، طبیعی توأم با حیات انسانی، و حیات معقول می باشد. بر این اساس، فضیلت طلبی انسان مربوط به بعد مثبت و انسانی و قوای آن بوده، و رذایل انسانی هم مربوط به بعد منفی یا حیوانی است. انسان همواره مراحلی از زندگی خود را صرفاً در بستر حیات طبیعی می گذراند، و به همین دلیل زمینه برای فرو رفتن بیشتر در این بعد فراهم است؛ اما رشد عقلانی و تربیت صحیح دینی باعث می شود که خوددوستی فطری انسان در جهت مثبت و کمال انسانی توسعه یابد. اگر انسان از توجه به این بعد غافل گردد، دچار خودفراموشی خواهد شد. این پدیده گاهی در اثر بی توجهی به رشد استعدادهای بعد مثبت و غوطه ور شدن در نیازهای جسمانی و حیوانی قبل از رسیدن به خود حقیقی رخ می دهد، و گاهی نیز بعد از رسیدن به کمال عقلانی و خود حقیقی در اثر توجه مجدد و بیش از اندازه به نیازهای جسمانی شکل می گیرد.