نام پژوهشگر: فداحسین صابری
فداحسین صابری محمد کریمی
نوشتار حاضر مشتمل بر یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه می باشد، درمقدمه بحث از اصول دین بودن امامت مورد بررسی قرارگرفته است وبا دلایل عقلی ونقلی به اثبات رسیده است بنابراین ادعای صاحب کتاب که امامت را از فروع دین می شمارد، باطل گردیده است. در فصل اول بعد از تعریف امامت از دیدگاه فریقین بحث وجوب نصب امام از دیدگاه فریقین مطرح شده است، اشاعره نصب امام را بر مردم واجب می داند بنابر دلایلی که ذکر می کنند، اول می گویند: اجماع مسلمین بر مسیله نصب امام از جانب مردم، به تواتر رسیده است، دوم می گویند: وجوب نصب امام برای دفع ضرر های احتمالی است و چون این دو دلیل نقلی است پس وجوب نصب امام نیز نقلی و بر مردم خواهد بود، ولی امامیه می گوید: امامت چون جانشین پیامبر اکرم ? است، چنانکه در تعریف امامت نیز این مطلب روشن است، باید انتخاب و نصب امام نیز بدست خداوند متعال باشد نه بدست مردم، در غیر این صورت، امام خلیفه نبی ? نخواهد بود بلکه خلیفه مردم خواهد شد و این خلاف مقصد ما است. بنابراین دلیل اشاعره بر وجوب نصب امام بر مردم، خود بخود باطل می شود. در فصل دوم شرایط امام از نگاه فریقین مورد بحث و بررسی قرارگرفته است، صاحب کتاب مهم ترین شرایط امام را مجتهد بودن در اصول و فروع دین می داند ولی امامیه این شرط با برای امامیکه خلیفه نبی ? باشد، شایسته نمی داند بلکه مقام امامت را بالاتر از اجتهاد، صاحب علم لدنی می داند چنانکه خود رسول اکرم ? نیز صاحب علم لدنی و صاحب وحی الهی بود (مگر اینکه بر امام وحی تشریعی نمی شود). زیرا که اجتهاد ظن آوور است و حفظ اصل دین که از وظایف امام می باشد با ظن و گمان امکان پذیر نیست پس علم امام به یک منبع علمی متصل باشد که خطاء در آن راه نداشته باشد و آن فقط علم لدنی است و بس. و شرط دیگری که صاحب کتاب مطرح نموده است، قریشی بودن امام است، ولی این شرط نیز صحیح نیست و فرمایش پیامبراکرم ? که فرموده است «کلهم من قریش» جهت تعیین مصداق است نه بیان شرط چنانکه دلایل این مطلب در همین فصل بیان شده است. و از شرایط امامت نزد امامیه، اعلم الناس و افضل الناس و عصمت، می باشد، باوجود این شرایط، شرایط دیگری را که اشاعره و صاحب کتاب ذکر کرده اند، مانند شجاع بودن، عالم بودن، عادل بودن و غیره، خود بخود برای امام ثابت می شود و نیازی به ذکر آنها نیست. در فصل سوم، راههای نصب وتعیین امام از دیدگاه فریقین بررسی شده است. صاحب کتاب راه تعیین امام را علاوه بر نص از جانب خدا و رسول ? بیعت اهل حل و عقد نیز می داند و دلیل آنرا نیز عمل صحابه بیان نموده است. ولی شعه این روش را قبول نداردو فقط نص از جانب خدا و رسول ? را راه تنصب و تعیین امام می داند و با دلایل عقلی و نقلی «از آیات و روایات» این مطلب را ثابت کرده است و می کند. صاحب کتاب برای مدعای خود دلیلی از قرآن حدیث ذکر نکرده و تنها به عمل صحابه بسنده نموده است، این دلیل بدلیل مصادره بودن باطل می شود، بنابراین عقیده امامیه که علاوه بر دلایل عقلی از دلایل نقلی «آیات و روایات» نیز برخوردار است ثابت می شود. فصل چهارم، در این فصل امامت خاصه یعنی امامت ابوبکر و امیرالمومنین ? مطرح شده است، صاحب کتاب با بافتن احادیث زیادی بر خلافت و افضلیت ابوبکر و با منطبق نمودن آیات متعدد قرآن مجید بر خلافت و افضلیت ابوبکر، سعی کرده است، خلافت او را ثابت کند. و ما در جواب او گفتیم که چگونه صاحب کتاب برای اثبات خلافت ابوبکر به آیات متوسل شده است، در حالیکه درباره خلافت ابوبکر نظر خود آنها است که می گویند: «اما النص فلم یوجد» نص بر امامت هیچ کس یافت نمی شود و درباره افضلیت می گویند: افضل بودن برای امام شرط نیست، چگونه به افضلیت او روی آورده است؟ ولی در مقابل صاحب کتاب آیات و روایات زیادی را برای اثبات ولایت وامامت امیرالمومنین ? و همچنین برای اثبات افضل الناس بودن آن حضرت ? آورده ایم که بسیاری از آنها را علمای صاحب نام اهل سنت نیز، قبول دارند، بنابراین امامت امیرالمومنین ? ثابت و امامت ابوبکر باطل. فصل پنجم، در این فصل، وظایف و قلمرو امامت نزد فریقین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. صاحب کتاب وظایف امام را در حد یک قاضی و یک رییس، می داند، ولی امامیه وظایف امام را همان وظایف وشیون پیامبراکرم ? ، مانند قضاوت وحکومت وغیره، به جز نبوت می داند، زیراکه امام خلیفه نبی است و خلیفه باید مانند مستخلف عنه در کلیه شیون باشد، در غیر این صورت خلیفه نخواهد بود.