نام پژوهشگر: عبدالحمید ناصری
عبدالحمید ناصری امیر خواص
بر خلاف ادعای برخی از نظریه پردازان که پدید آمدن سکولاریسم را معلول دانش های نوین بشر و دستاوردهای آن در زمینه شناخت طبیعت و رشد تکنولوژی جلوه می دهند، علت اصلی شکل گیری سکولاریسم را باید در فلسفه الهیات و آموزه های مسیحیت، و همچنین اخلاق و سیاست حاکم بر کلیسا جستجو کرد. نقاط ضعف آیین مسیحیت، از جمله فقدان قانون حکومتی، و رواج عقاید مخالف عقل مانند تثلیث و گناه ذاتی، معتقدان به مسیحیت را به این نتیجه رساند که آموزه های موجود این دین، نمی تواند جواب گوی نیازهای اجتماعی و سیاسی جدید باشد. بدین ترتیب، اندیشه سکولار پایه ریزی گردید و اعلام کردند که دین، تنها برای برقراری ارتباط انسان با خدا و آخرت آمده است، و ربطی به امور سیاسی و اجتماعی ندارد. اما جامعیت دین اسلام، و مصونیت آموزه های آن از تحریف، موجب حضور آن در تمام عرصه های زندگی انسان، از جمله در حوزه اخلاق می باشد. بر این اساس، تمام تلاش های انسانی، و از جمله اعمال اخلاقی او باید در جهت الهی باشد؛ این شناخت توحیدی، پشتوانه همه مفاهیم و ارزش های اخلاقی است که علم و عقل انسانی قادر به درک آن ها نیست. ایمان به آخرت نیز زمینه ساز آراسته شدن انسان به صفات ماندگار بوده، و بدین ترتیب، نبوت و معاد جزء مبانی اخلاق اسلامی به شمار می رود. مطلوبیت، اختیار، انتخاب آگاهانه و نیت الهی، اساس ارزش اخلاقی در اسلام است. اما سکولاریسم به استقلال اخلاق از دین معتقد بوده، و بر مبانی خاصی مانند اومانیسم، عقل گرایی و لیبرالیسم استوار است. در حالی که تعریف برخی از مفاهیم اخلاقی، فقط با فرض مجموعه ای از گزاره های دینی امکان پذیر بوده، و همچنین دین ضمانت اجرایی به اخلاق می دهد. در پرتو نگاه دینی است که ارزش های اخلاقی ثبات پیدا می کند و گذشت زمان و تفاوت مکان، آن ها را دگرگون نمی کند. انسان در پرتو دین به خودشناسی و خداشناسی دست می یابد، و مفهوم آزادی نیز اعتباری بیش از آزادی اجتماعی پیدا می کند. در فصل اول، خود سکولاریزم و مفاهیمی که پیوند خاصی با این واژه دارد را تعریف می کنیم. در فصل دوم، هدف اخلاق و اصول موضوعه اخلاق و همین طور اساس ارزش اخلاق اسلامی به صورت اجمال ذکر می شود، و در فصل سوم از اخلاق سکولار تعریف کرده، زمان پیدایش آن را از دوره رنسانس ذکر می کنیم.