نام پژوهشگر: عبداله دهقان وردانی
عبداله دهقان وردانی صادق زیباکلام
در پژوهش حاضر به بررسی عوامل تأثیرگذار بر روابط رژیم حسنی مبارک و جنبش اخوان المسلمین (1981-2011) می پردازیم و طی آن سیاست ها و تدابیر رژیم مبارک و اخوان المسلمین در تقابل با یکدیگر، علل این سیاست ها و تأثیرات آن بر روابط این دو بازیگر و همچنین تأثیر عامل خارجی بر این روابط مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی می باشد و با توجه به تقابل دو بازیگر متفاوت یعنی رژیم مبارک و جنبش اسلام گرای اخوان المسلمین، به نظر می رسد بررسی این روابط در قالب تقابل یک "رژیم اقتدارگرای انتخاباتی" با یک "جنبش اسلام گرای میانه رو" می تواند ما را به نتیجه ی مطلوب برساند، و در روشن نمودن ابعاد مختلف این روابط کارآمد باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رژیم مبارک به عنوان یک رژیم اقتدارگرای انتخاباتی با توجه به شناختی که از اخوان المسلمین به عنوان یک جنبش اسلام گرای میانه رو با ایدیولوژی و ساختار سازمانی توانمند به دست می آورد، از سیاست های "سرکوب" و "مدارا" به طور همزمان در قبال اخوان المسلمین استفاده می کند. در مقابل، اخوان المسلمین با توجه به پایه های ایدیولوژیک و ساختار سازمانی خود و با استفاده از ساختارهای فرصت به دست آمده همزمان دو راهبرد اصلی را در برنامه ی کاری خود قرار می دهد : "فعالیت های تبلیغی-مدنی" و "فعالیتهای سیاسی". نتایج نشان می دهد سرکوب رژیم و چندین سال فعالیت در چارچوب قواعد مشارکتی باعث ایجاد تغییرات ایدیولوژیک و سازمانی در اخوان المسلمین شده است. با این حال علیرغم گرایش اخوان المسلمین به فعالیت در چارچوب نظام سیاسی و پذیرش قواعد بازی، مبارک هیچ وقت این گروه را بطور رسمی نپذیرفت و در قدرت سهیم نکرد. مبارک نه تنها اجازه ی قدرت یابی را به اخوان بلکه به سایر نیروهای اپوزیسیون نیز نداد. و یافته ی آخر اینکه عامل خارجی (آمریکا) در روابط رژیم مبارک و اخوان المسلمین، تأثیر مستقیمی نداشته و الگوی اصلی آن را تغییر نمی دهد.