نام پژوهشگر: امیرحسین منتظرحجت
نازنین نصیریان امیرحسین منتظرحجت
رشد بهره وری ضرورت هر اقتصاد پویا و رو به رشد به شمار می رود و موجبات بهبود وضعیت اقتصادی هر کشور را فراهم می-آورد. با توجه به نقش مهم بهره وری در بهبود سطح رفاه کشورها، بسیاری از پژوهشگران و محققان به دنبال بررسی عوامل موثر بر بهره وری بوده اند. یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی اثرگذار در این مطالعات، متغیر تورم بوده است. تورم بالا در اقتصاد، به عقیده بسیاری از اقتصاددانان، رشد بهره وری را با اخلال روبه رو می سازد. در واقع، تورم بالا افزون بر دیگر پیامدهای نامطلوب رفاهی، تأثیر به سزایی در کند شدن فرآیند رشد اقتصادی و کاهش بهره وری دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه میان رشد بهره وری و تورم در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در طی دوره 1998-2010 است. ابتدا به بررسی ایستایی متغیرها با استفاده از آزمون های ریشه واحد (ایم، پسران و شین، لوین، لین و چو و فلیپس - پرون) پرداخته شد و نتایج حاصل از آن نشان داد که تمامی متغیرها ایستا از درجه صفر بودند. سپس با توجه به معیار آکاییک وقفه بهینه دو تعیین شد. پس از آن به بررسی آزمون های علیت برای تعیین جهت رابطه این دو متغیر پرداخته شد. نتیجه حاصل از آن ها نشان داد که رابطه علیت از تورم به سمت رشد بهره وری و نیز بهره وری است. سپس با توجه به این نتیجه به برآورد مدل با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته پرداختیم. نتایج، حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار میان تورم و رشد بهره وری است. بدان معنا که با کاهش تورم در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، رشد بهره وری بهبود می یابد. همچنین بین تورم و بهره وری نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین ضرایب سایر متغیرهای مستقل مدل (تجارت، نرخ بهره، شاخص توسعه انسانی و شاخص تحقیق و توسعه)، معنادار و سازگار با تئوری ها بدست آمدند. در پایان، آزمون های تشخیصی مدل (والد، سارگان، خودهمبستگی آرلانو - بوند) مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج آن ها نشان داد که مدل برآورد شده معتبر و صحیح است و برازش مدل به خوبی صورت گرفته است.
سمیه حسنوند امیرحسین منتظرحجت
در یک تقسیم¬بندی کلّی، اقتصاد یک کشور را می¬توان به دو بخش رسمی و غیر قابل مشاهده تقسیم¬بندی کرد. ملاک این تقسیم¬بندی، قابلیت ثبت و گزارش فعالیت¬های اقتصادی مورد نظر به¬طور رسمی است. در واقع، به¬دلایل متعددی، ابعادی از فعالیت¬های اقتصادی چه در بخش تولید و چه در بخش مبادله از دید منابعِ ثبت و گزارش¬دهی پنهان می¬مانند. این فعالیت¬ها تحت عناوین مختلفی از جمله اقتصاد غیر رسمی، اقتصاد پنهان و اقتصاد سایه شناخته شده¬اند. آنچه در پژوهش حاضر بدان پرداخته می¬شود، شناخت فعالیت¬های اقتصاد سایه و بررسی علل و آثار آن در کشورهای در حال توسعه است. به¬منظور پاسخ به پرسش¬های پژوهش حاضر، از اقتصادسنجی و دو رویکرد گشتاورهای تعمیم¬یافته¬ی difference gmm و system- gmm استفاده شد و در نهایت، مقایسه¬ای بین این دو رویکرد صورت گرفت. نتایج اقتصادسنجی و بررسی آزمون¬های آسیب¬شناسی مدل (والد، سارگان و خودهمبستگی آرلانو و بوند) بیانگر برتری رویکرد system- gmm بر رویکرد difference gmm است. بر اساس نتایج حاصل از رویکرد برتر، شاخص آزادی اقتصادی، نرخ بیکاری، ضریب جینی و تولید ناخالص داخلی از جمله مهم¬ترین عوامل تأثیرگذار بر اندازه¬ی اقتصاد سایه در کشورهای منتخب در حال توسعه هستند.
رحیم موسوی امیرحسین منتظرحجت
امروزه بهره¬وری فراتر از یک معیار و شاخص اقتصادی است و به¬عنوان یک رویکرد جامع، یک فرهنگ، نگرش نظام¬گرا و یک کلی از همه اجزا مطرح است؛ به¬طوری که می¬تواند هر یک از جنبه¬های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، سازمان و یا حتی افراد را تحت تاثیر متقابل قرار دهد. بهره¬وری یکی از موضوع¬های اساسی است که در سطوح مختلف و در فعالیت¬های گوناگون اجتماع بشری، سابقه چند صد ساله دارد. بخصوص در دهه¬های پایانی قرن حاضر، اهمیت آن در فعالیت¬های اقتصادی، اجتماعی و صنعتی به¬شدت مورد تاکید قرار گرفته است. از این¬رو هدف این مطالعه بررسی رابطه بین جهانی شدن و بهره¬وری نیروی کار در منتخبی از کشورهای اسلامی طی دوره زمانی 2011-1999 به روش پانل دیتا بود. نتایج به طور کلی بیانگر اثر مثبت جهانی شدن و تحقیق و توسعه با بهره¬وری نیروی کار و ارابطه منفی بین تورم و بهره¬وری نیروی کار در کشورهای مورد مطالعه بود