نام پژوهشگر: آرمیتا روحانی
سحر ایرانی سماخون آرمیتا روحانی
چکیده مقدمه: باتوجه به نقش اساسی میکرو ارگانیسم ها در ایجاد پریودنتیت آپیکال،درمان اندو باید تاکید بر حذف کلونی های میکروبی از سیستم کانال ریشه و پیش گیری از ورود میکرو ارگانیسم های جدید به سیستم کانال ریشه داشته باشد. از آنجا که روشهای مکانیکی شیمیایی آماده سازی کانال، - اغلب نمیتواند میکروبیوتای داخل کانال را بطور کامل از بین ببرد، تکنیک های مختلفی بدین منظور پیشنهاد شده اند.لذا در این مطالعه ی آزمایشگاهی به مقایسه ی کارایی لیزر دیود به همراه هیپوکلریت 5295 درصد یا سالین و دارودرمانی با کلسیم هیدروکساید در حذف انتروکوک فکالیس از سیستم کانال ریشه پرداختیم. مواد و روشها: 55 دندان پرمولر تک ریشه ی کشیده شده ی انسانی، پس از یکسان کردن طول ریشه و خارج کردن بافت پالپی، بمدت 95 دقیقه داخل اتوکلاو با حرارت 934 درجه سانتیگراد بمنظور استریلیزاسیون قرار گرفتند. در این مرحله 5 نمونه بعنوان کنترل منفی کنار گذاشته شد. در 918 باکتری در میلی لیتر تهیه و کلیه نمونه ها به مدت 99 × مرحله ی بعد، سوسپانسیونی حاوی 925 روز در داخل سوسپانسیون قرار گرفتند تا باکتری ها کاملا به داخل توبولهای دندانی نفوذ نمایند. 5 نمونه نیز بعنوان کنترل مثبت در این مرحله کنار گذاشته شدند. 45 نمونه ی باقی مانده به 3 گروه 95 تایی تقسیم شدند؛ بدین صورت که در گروه اول به منظور شست و شوی حین آماده سازی کانال از محلول سالین استفاده شد و در پایان لیزر دیود باطول موج 891 نانومتر و توان 925 وات، به داخل کانال تابانده شد. در گروه دوم به جای سالین از هیپوکلریت 5295 درصد استفاده شد و در پایان مشابه گروه اول لیزر به داخل کانال تابانده شد. در گروه سوم مانند گروه دوم از هیپوکلریت بمنظور شست وشوی کانال استفاده شده و در پایان، کلسیم هیدروکساید بمدت یک هفته داخل کانالها قرار گرفت.در تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج: شمارش کلونی باکتری در گروه کنترل منفی صفر و در گروه کنترل مثبت بسیارزیاد ( =cfu 951111 ( بود. در گروه درمان شده با کلسیم هیدروکساید در هیچیک از نمونه ها کلونی باکتریایی مشاهده نشد. در گروه درمان شده باسالین بعلاوه لیزر، کمترین تعداد کلونی باکتریایی صفر و بیشترین تعداد 99111 بود که دارای پراکندگی نسبتا زیادی بود. همچنین در گروه درمان شده باهیپوکلریت بعلاوه لیزر، کمترین تعداد کلونی شمارش شده صفر و بیشترین تعداد 3111 بود که در ی اینجا نیز پراکندگی داده ها نسبتا زیادبوده اما در مقایسه با گروه درمانی سالین لیزر کمتر است.بطور - کلی تعداد کلنی بین سه گروه دارای تفاوت معنی داری بوده و در گروه درمانی سالین لیزر بطور - معنی داری از دو گروه دیگر بیشتر بود ولی دو گروه درمان شده با کلسیم هیدروکساید و هیپوکلریت با لیزر تفاوت معنی داری نداشتند. بحث ونتیجه گیری:از آنجا که با توجه به آنالیزها، مشخص گردید که اثر آنتی باکتریال لیزر دیود )با پارامترهای استفاده شده در این مطالعه( در استفاده ی توام با هیپوکلریت 5295 درصد، افزایش می یابد و گروههای درمان شده با کلسیم هیدروکساید وهیپوکلریت به همراه لیزرازنظرآماریتفاوت معنی داری ندارند، با توجه به دو جلسه ای شدن درمان با دارودرمانی توسط کلسیم هیدروکساید و از طرف دیگر کارایی نسبتا مشابه این دو روش در حذف پاتوژنهای اندودنتیک مقاوم مثل انتروکوک فکالیس، بمنظور راحتی بیمار و کلینیسین میتوان از لیزر دیود بهمراه شست وشو با هیپوکلریت 5295 درصد بمنظور ضدعفونی کردن سیستم کانال ریشه بعنوان روش جایگزین دارودرمانی با کلسیم هیدروکساید در عفونتهای مقاوم اندودنتیک، استفاده نمود.
یونس محیطی مجید اکبری
چکیده مقدمه: اکثریت صدمات تروماتیک دندانی در کودکان و بدنبال فعالیت های آنها در خانه یا مدرسه اتفاق می افتد،لذا والدین کودک و کادر آموزشی مدارس معمولا اولین نفراتی هستند که میتوانند در امر درمان این صدمات نقش ایفا کنند. از آنجا که نحوه ی برخورد اولیه ی والدین یا کادر آموزشی مدارس با صدمات تروماتیک دندانی کودکان میتواند روی نتیجه ی درمان آتی دندان تاثیرگذار باشد، در این مطالعه بر آن شدیم تا علاوه بر بررسی شیوع این صدمات در بین کودکان دبستانی، میزان اطلاعات والدین و معلمین مدارس در رابطه با اقدامات صورت گرفته در مواجهه با صدمات تروماتیک دندانی کودکان را ارزیابی نماییم. مواد و روشها: در این مطالعه ی cross sectional که برروی دانش آموزان و والدین آنها و نیز معلمین مدارس ابتدایی شهر مشهد صورت گرفت، پرسشنامه ای حاوی سوالاتی در مورد سابقه ترومای دندانی تهیه شده و در اختیار والدین قرار گرفت. پس از برگرداندن پرسشنامه ها، دانش آموزان جهت وجود ترومای دندانی وهمچنین ثبت میزان اورجت دندانی و نوع پوشش لبها معاینه شدند و اطلاعات بدست آمده درچک لیستی وارد گردید.این پرسشنامه همچنین دارای سوالاتی در مورد میزان آگاهی والدین در خصوص ترومای دندانی بود.سپس برای تعیین میزان آگاهی معلمین در برخورد با حوادث ترومای دندانی به آنها پرسشنامه مشابهی داده شد. یافته ها: 171 نفر (232) از کودکان مورد مطالعه تجربه ضربه دندانی را داشتند و نوع صدمه در 57 نفر (372) از کودکان مواجهه یافته با ضربه شکستگی تاج ، 71 نفر (46/12) صدمات luxation و 26 نفر (16/12) بیرون افتادندندان بود. شایعترین دندان تروماتیزه دندان سنترال ماگزیلا بود ) 842 ( و علت مواجهه با ضربه در 67 نفر) 24221 ( از کودکان مورد مطالعه افتادن و 53 نفر) 234 ( برخورد فیزیکی، ک 2 والدین کم تا متوسط بوده گزارش شد.میزان آگاهی کلی در ارتباط با ترومای دندانی در 7225 2 موارد کم تا است.به طور مشابهیمیزان آگاهی کادر مدارس درارتباط با ترومای دندانی در 7224 متوسط بوده است. نتیجه گیری: شیوع کلی صدمات دندانی در بین کودکان مطالعه ی حاضر، بالا می باشد) 23 درصد(.همچنین میزان آگاهی کلی والدین و کادر مدارس در نحوه ی برخورد با صدمات تروماتیک دندانی در اکثریت افراد کم تا متوسط می باشد.از آنجا که اکثر صدمات دندانی به دنبال فعالیتهای کودک در خانه و یا در مدرسه ایجاد شده و احتمال امکان انجام درمان اورژانس و اولیه توسط والدین، معلمان یا مربیان زیاد است وبا توجه به نتایج این مطالعه، برگزاری دوره های آموزشی بمنظور ارتقای سطح آگاهی معلمین و والدین در رابطه با انجام اقدامات اولیه مناسب در زمینه ی نحوه ی برخورد با تروماهای دندانی در کودکان، لازم به نظر می رسد.
آیدا فرهادی فاز آرمیتا روحانی
اهداف:درمان زنده پالپ , به عنوان یک گزینه درمانی بیولوژیک و مقرون به صرفه, برای حفاظت از حیات پالپ پیشنهاد شده است.با توجه به پتانسیل تغییر رنگ دندانی در استفاده از مواد برای این درمان؛ هدف از این مطالعه بررسی میزان تغییر رنگ دندانی در استفاده از این مواد بود. موادوروش ها: 45 دندان انسیزور انسانی درمان سالم؛ درمان ریشه شده و بعد از خالی کردن 3 میلی متر از مواد پر کننده کانال به سه گروه تقسیم شدند.در گروه mta سفید و cemcement , این مواد داخل کانال دندان تا حفره پالپ قرار داده شدند و 15 دندان دیگر به عنوان گروه شاهد بدون ماده دیگری همراه با دیگر دندانها با کامپازیت ترمیم شدند رنگ سنجی برای هر نمونه در ابتدا و در 6 ماه بعد از نگهداری در محیط سرم فیزیولوژیک و انکوباتور 37 درجه انجام شد. تفاوت رنگ ایجاد شده محاسبه شد و بین گروهها با anova یک سویه و دانکن مقایسه گردید.(?=05/0) یافته ها: میانگین تغییرات رنگ mta سفید(7059/0±5613/3) به میزان قابل توجهی بیشتر از گروه cemcement (51825/0±4507/2) و کنترل (38524/0±2007/2) بود و تفاوت معنی داری بین گروه شاهد وcemcement وجود نداشت.(000/0 =p ) نتیجه گیری و جمع بندی: با توجه به محدودیتهای این مطالعه آزمایشگاهی؛ نتایج نشان داد که استفاده از cem در قسمت تاجی پالپ ؛ موجب تغییر رنگ دندانی نمیگردد.
آیدین فاروقی آرمیتا روحانی
مقدمه و هدف: برای دستیابی به اطلاعات ضروری و بررسی حیات پالپ، راه های مختلفی مانند تست های حساسیت پالپ و تست های وایتالیتی وجود دارد. تست های حساسیت با بررسی پاسخ عصبی، حیات پالپ را ارزیابی می کنند در حالی که تشخیص قطعی حیات پالپ باید با بررسی جریان خون انجام شود. روش های مختلف برای ارزیابی جریان خون پالپی از قبیل فلومتری، پالس اکسیمتری و ترمومتری وجود دارد. پروب های اختصاصی برای انجام این تست ها در بازار نبوده یا از دقت کافی برخوردار نیستند. در این مطالعه ما بر آن شدیم دقت یک سیستم نوین تست پالپی که 3 تست ترمومتری، فلومتری و پالس اکسیمتری را انجام می دهد بررسی کنیم. روش کار و مواد: این مطالعه بر روی 20 دندان پرمولر نیازمند به درمان ریشه انجام شد. بیماران مورد مطالعه فاقد بیماری سیستمیک بوده و تحت درمان دارویی نبودند. پس از ورود بیماران به مطالعه و اخذ رضایت نامه، تست های پالپی شامل تست های حساسیت پالپ (تست سرما، تست گرما، تست الکتریکی پالپ) و تست های وایتالیتی بر روی دندان های مورد نظر انجام گرفت. تست های وایتالیتی با استفاده از سیستم نوین تست پالپی انجام و شامل پالس اکسیمتری، فلومتری و ترمومتری بود. پس از انجام تست ها، دندان های مورد آزمایش درمان ریشه شده که در واقع استاندارد طلایی بوده و وضعیت قطعی حیات پالپ توسط مشاهده تعیین گردید. پس از مقایسه نتایج تست ها با استاندارد طلایی، حساسیت، ویژگی، دقت و ارزش اخباری هر تست محاسبه شد. یافته ها: حساسیت، ویژگی و دقت تست گرما به ترتیب 1 ،1 ،100%، تست سرما 1، 818/0 ، 90% ، تست الکتریکی 1 ، 909/0 ،95% ، پالس اکسیمتری 1، 545/0 ، 75% ،ترمومتری 111/0 ، 272/0 ،20% ، فلومتری 444/0 ، 272/0 ،35% و سیستم نوین تست پالپی 444/0 ، 272/0 و 35% به دست آمد. طبق نتایج این مطالعه دقیق ترین تست در بین 6 تست بررسی شده تست گرما و دقیق ترین تست وایتالیتی پالس اکسیمتری است. نتیجه گیری:تست های حساسیت پالپی دقیق تر از تست های وایتالیتی بوده و قابل اعتماد برای بررسی وضعیت پالپ می باشند. تست های وایتالیتی فعلاً فاقد دقت کافی بوده و نیازمند ارتقا می باشند. سیستم نوین تست پالپی دقیق نبوده و نیازمند بهبود و بررسی مجدد می باشد.
محبوبه عرفانزاده آرمیتا روحانی
مقدمه: میکروارگانیسم ها و محصولات آنها نقش اصلی در پاتوژنز پریودنتیت آپیکال ایفا می کنند. جهت حذف میکروارگانیسمها از سیستم کانال ریشه از انواع شستشودهنده ها و مدیکامنت های داخل کانال استفاده می گردد. یکی از مشکلات استفاده از داروهای داخل کانال، باقی ماندن آنها بر دیواره کانال ریشه می باشد که می تواند بر استحکام باند عاجی تأثیر نامطلوب گذاشته و همچنین می تواند از نفوذ سیلر به توبول های عاجی جلوگیری کند. هدف از این مطالعه بررسی میزان باقی ماندن کلسیم هیدروکساید، پروپولیس و خمیر آنتی بیوتیک سه گانه به عنوان مدیکامنت داخل کانال بر روی دیواره های کانال ریشه در دندان های با آپکس باز طبیعی می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت آزمایشگاهی بر روی 45 دندان پرمولر تک ریشه کشیده شده انسان با آپکس باز انجام شد. ابتدا تاج دندانها جهت یکسان سازی طول کلیه ریشه قطع گردید تا طول یکسان از ریشه ها بدست آید. جهت پاکسازی کانال، اینسترومنتیشن ملایم محیطی بر دیواره های کانال با استفاده از فایل 40 و شستشو با هیپوکلریت سدیم 5/0 % انجام شد. سپس نمونه ها به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه اول خمیر کلسیم هیدروکساید، در گروه دوم خمیر سه گانه آنتی بیوتیک و درگروه سوم پروپولیس با استفاده از فایل شماره 40 در کانال ریشه قرار داه شد. سپس نمونه ها با استفاده از پانسمان موقت سیل گردیدند. پس از گذشت یک هفته، پانسمان موقت برداشته شد و اینسترومنتیشن مجدد با استفاده فایلینگ ملایم و شستشو با هیپوکلریت سدیم 5/0 % انجام گرفت. سپس نمونه ها به صورت طولی برش خورده و با استفاده از اسکنر میزان باقی ماندن مواد در سه گروه بررسی گردید. به این صورت که نمونه ها اسکن شده و میزان باقی ماندن مواد بر اساس درصد کلی سطح پوشیده مواد بر روی کانال ریشه با استفاده از نرم افزار کامپیوتری انجام گردید. یافته ها: میزان کلسیم هیدروکساید باقیمانده بر دیواره های کانال بطور معنی داری بیشتر از پروپولیس بوده است (p=0.001). همچنین میزان کلسیم هیدروکساید باقی مانده بر دیواره های کانال بیشتر از خمیر سه گانه آنتی بیوتیک بوده است اما این تفاوت معنی دار نمی باشد (p=0.144) و میزان خمیر سه گانه آنتی بیوتیک باقیمانده بر دیواره های کانال بیشتر از پروپولیس بوده است اما این تفاوت نیز معنی دار نبود (p=0.094). نتیجه گیری: پروپولیس از نظر قابلیت حذف از سیستم کانال ریشه بر کلسیم هیدروکساید و خمیر آنتی بیوتیک سه گانه برتری دارد. واژگان کلیدی: آپکس باز، کلسیم هیدروکساید، پروپولیس، خمیر آنتی بیوتیک سه گانه، داروی داخل کانال.