نام پژوهشگر: ارسلان ایرجی راد
سپیده قربان نیادلاور ارسلان ایرجی راد
درادبیات بخوبی این امرمستنداست که افشای داوطلبانه پیش بینی سودمدیریت،نقش مهمی درکاهش عدم تقارن اطلاعاتی ،بین مدیران وسرمایه گذاران بازی می کند.پیش بینی های سودمدیریت اگرچه ورودی مهمی برای توسعه پیش بینی های تحلیگران فراهم می کند،بلکه بعنوان مبنایی برای توسعه انتظارات بازار،بکارمی رود.اماهمه افشاهای داوطلبانه پیش بینی سودمدیریت ،بیطرفانه نیستند وممکن است گاهی بصورت فرصت طلبانه وبه جهت حداکثر کردن منافع خودمدیران وبطورجانبدارانه،ارائه شوند.(عدم تقارن اطلاعاتی راکاهش نمی دهند.درحقیقت افشای جانبدارانه وفرصت طلبانه سود،ممکن است اطلاعات گمراه کننده ای برای سرمایه گذاران وتحلیلگران فراهم کند(جاگی وایکسین،2013) به طور کلی، هدف محافظه کاری جلوگیری از تصمیم گیری های نادرست از سوی سرمایه گذاران و سایر استفاده-کنندگان از صورت های مالی است. از دیدگاه تئوری نمایندگی که حقوق و مزایای مدیران را به سود گزارش شده، مرتبط می داند، مدیران انگیزه های قوی برای پنهان کردن اخبار بدی که موجب کم شدن سود می شود دارند. بنابراین، می توان محافظه کاری را سازوکاری برای کنترل انگیزه های مدیران به منظور بیش از واقع نشان دادن سود تلقی کرد(رحمانی وشاهرخی،1391). باوجودتفاوتهای موجوددرماهیت پیش بینی سود،تاکنون روش معتبروقابل اطمینانی وجودنداشته که بین پیش بینی هایی که عدم تقارن اطلاعاتی راکاهش می دهدوپیش بینی های که عدم تقارن اطلاعاتی راکاهش نمی دهد،تفاوت قائل شود.بنابراین درمطالعات موجودفرض شده است که همه افشاهای داوطلبانه پیش بینی سودمدیریت،عدم تقارن اطلاعاتی راکاهش می دهد(جاگی وایکسین،2013) هوی وهمکاران(2009)به تازگی ارتباط میان افشای داوطلبانه پیش بینی سودمدیریت ومحافظه کاری حسابداری راازمون کردندوهمچنین فرض کردندکه همه پیش بینی های سودمدیریت،عدم تقارن اطلاعاتی راکاهش می دهندواستدلال کردندکه محافظه کاری بعنوان جایگزینی برای افشای داوطلبانه بهنگام پیش بینی مدیریت سود،بواسطه کاهش عدم تقارن اطلاعاتی،بکار می رود.نتایج انها نشان می دهدکه یک ارتباط منفی میان محافظه کاری حسابداری وپیش بینی سودمدیریت،وجوددارد. به تازگی یک روش توسط لی(2012)برای تمایزسه نوع پیش بینی سود مدیریت ،ارائه شده است: *افشایاعدم افشاپیش بینی سود مدیریت (doa mef)، *پیش بینی سودمدیریت فرصت طلبانه(opp mef) *وهزینه سرمایه پیش بینی سود مدیریت (coc mef) . (doa mef) الزامی است وتوسط مدیریت،زمانیکه قصدمعامله روی سهام شرکت رادارد،منتشرمی شود. (opp mef داوطلبانه است وبطورفرصت طلبانه توسط مدیران برای بالابردن منافع خود،افشامی شود. (coc mef) هم بطورداوطلبانه صادر می شوداماهدفش کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است. ازانجاکه هدف هزینه سرمایه پیش بینی سود مدیریت ،ارسال سیگنال به بازاربرای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی وعدم قطعیت برای فراهم کنندگان سرمایه است،این پیش بینی درماهیت اگاهانه است وسرمایه گذاران رابه قضاوت اگاهانه قادرمی سازدودرنتیجه به کاهش هزینه سرمایه منجرمی شود.باتوجه به ماهیت این نوع پیش بینی، ماان رابعنوان پیش بینی سودمدیریت اگاهانه یاغیرفرصت طلبانه،دراین تحقیق درنظرمیگیریم. مابراین باوریم که یافته های هوی وهمکاران،تنها برای افشای داوطلبانه پیش بینی سود مدیریتی که عدم تقارن اطلاعاتی راکاهش می دهد،معتبر است،وبرای افشاهای داوطلبانه که درماهیت جانبدارانه وفرصت طلبانه اند، کاربردندارد. بنابراین مامیخواهیم این حدسمان رابابررسی ارتباط میان محافظه کاری حسابداری با پیش بینی های سود غیرفرصت طلبانه(اگاهانه)و ارتباط میان محافظه کاری حسابداری با پیش بینی های سود فرصت طلبانه(نااگاهانه) ازمون کنیم.
مهسا وصله چی ارسلان ایرجی راد
در این پژوهش ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست تقسیم سود مورد بررسی قرارگرفته است. عدم تقارن اطلاعاتی، نابرابری اطلاعات بین مدیر یک شرکت و سایر ذینفعان تعریف می شود. منظور از سیاست تقسیم سود نیز روندی است که مدیران در پرداخت سود در پیش می گیرند که در اینجا مدیریت سود می تواند ایفاگر نقش مهمی باشد. در این تحقیق برای اثبات فرضیات، اطلاعات شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 تا 1390 مورد بررسی قرارگرفته است. جهت سنجش عدم تقارن اطلاعاتی از مدل تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده شده است. دامنه ی تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، نشان دهنده ی میزان شکاف موجود میان "قیمت پیشنهادی خرید سهام" و "قیمت پیشنهادی فروش سهام" است. سیاست تقسیم نیز در این تحقیق به چهار مولفه ی سودآوری، ارزش بازار سهام، رشد دارایی و q توبین تقسیم شده است که ارتباط هر یک ازاین مولفه ها با عدم تقارن اطلاعاتی در قالب چهار فرضیه بررسی شده است. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش، آمار توصیفی، رگرسیون و همبستگی می باشد. در آزمون فرضیه ها با توجه به ضریب همبستگی و سطح معناداری، شاهد رابطه ی معنادار بین تمامی مولفه های سیاست تقسیم سود با عدم تقارن اطلاعاتی بوده ایم. سپس با استفاده از نتایج رگرسیون گام به گام، فرضیه ی کلی این تحقیق که تأثیر سیاست تقسیم سود بر عدم تقارن اطلاعاتی بود نیز اثبات گردید و مدلی براساس ضرایب رگرسیون برای عدم تقارن اطلاعاتی برآورد شد. نتایج تحقیق نشان داد که درصورت افزایش تقسیم سود بین سهامداران، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر و ذینفعان کاهش می یابد.
فاطمه آلاشتی اسفندیار ملکیان
یکی از مهمترین ویژگی های شرکت های سهامی جدایی مالکیت از مدیریت است که این امر موجب می شود بخشی از اطلاعات فقط در اختیار مدیریت باشد و سرمایه گذاران، بستانکاران و سایر گروه های ذینفع تنها به اطلاعات منعکس در صورت های مالی تهیه شده توسط مدیریت دسترسی داشته باشند که این امر موجب عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سایر استفاده کنندگان از صورت های مالی می شود. عدم تقارن اطلاعات به حالتی اطلاق می شود که یکی از طرفین مبادله کننده کمتر از طرف دیگر در مورد کالا یا وضعیت بازار اطلاعات داشته باشد، به عبارت دیگر توزیع اطلاعات بین کلیه استفاده کنندگان اطلاعات ناهمسان هستند.یکی از اهداف اصلی گزارشگری مالی بیان اثرات اقتصادی رویدادها و عملیات مالی بر وضعیت و عملکرد واحد تجاری جهت کمک به استفاده کنندگان برای اتخاذ تصمیمات مالی در ارتباط با واحد تجاری می باشد. فرآیند اندازه گیری سود و نتیجه آن نقش مهمی در اداره شرکت دارد و معمولاً استفاده کنندگان صورت های مالی اهمیت زیادی برای آن قائلند. از آن جا که محاسبه سود بنگاه اقتصادی متأثر از روش های برآوردی حسابداری است و تهیه صورت های مالی به عهده مدیریت واحد تجاری است، ممکن است بنا به دلایل مختلف، مدیریت اقدام به دستکاری سود نماید. برخی از دلایلی که برای مدیریت سود توسط مدیران وجود دارند، حداکثر کردن منافع شخصی، رفاه اجتماعی و تثبیت موقعیت شغلی مدیران، همچنین تشویق سرمایه گذاران برای خرید سهام شرکت و افزایش ارزش بازار شرکت می باشند. استانداردهای حسابداری عموماً حاوی الزاماتی برای بکارگیری رویه های حسابداری محافظه کارانه هستند. گنجاندن چنین الزاماتی در متن استانداردها بیش از هر چیز ناشی از توجه به ویژگی قابلیت اتکای اطلاعات ارائه شده در گزارش های مالی است. واتز (2003)، محافظه کاری را ساز و کاری موثر در انعقاد قرارداد بین شرکت، اعتبار دهندگان و سهامداران می داند که از آن ها در مقابل فرصت طلبی های مدیریت محافظت می کند. به نظر می رسد مدیران به عنوان مسئول تهیه صورت های مالی با وقوف کامل بر وضعیت مالی شرکت و با برخورداری از سطح آگاهی بیشتر نسبت به استفاده کنندگان صورت های مالی سعی دارند تا تصویر واحد تجاری را مطلوب نشان دهند. در چنین شرایطی است که محافظه کاری جهت خنثی نمودن خوشبینی مدیران و در جهت حمایت از حقوق ذینفعان و ارائه منصفانه صورت های مالی بکار برده می شود. محافظه کاری می تواند باعث بهبود کیفیت اطلاعات و کاهش اثر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران مطلع و بی اطلاع گردد.باسو (1997)، محافظه کاری را الزام به داشتن درجه بالایی از تأییدپذیری برای شناخت اخبار خوب مانند سود در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می کند.به طور کلی مدیریت سود از دو طریق امکان پذیر است: مدیریت اقلام تعهدی اختیاری: به استفاده فرصت طلبانه مدیران از انعطاف پذیری موجود در اصول پذیرفته شده حسابداری به منظور تغییر سود گزارش شده اطلاق می شود، بدون این که تغییری در جریان های نقدی زیربنایی شرکت صورت گیرد. مدیریت سود واقعی: به زمان بندی و ساختاربندی فرصت طلبانه معاملات عملیاتی، تأمین مالی و سرمایه گذاری توسط مدیریت واحد تجاری به منظور تأثیر گذاشتن بر سود گزارش شده در جهتی خاص اطلاق می شود که شرکت را متحمل هزینه ها و پیامدهای اقتصادی آتی می نماید. با توجه به ادبیات موجود در زمینه رابطه محافظه کاری مشروط با مدیریت سود فرضیه های پژوهش به شرح زیر تدوین گردید: 1. بین محافظه کاری مشروط و مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی رابطه معناداری وجود دارد. 2. بین محافظه کاری مشروط و مدیریت سود واقعی رابطه معناداری وجود دارد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طول سال های مالی 1386-1390 می باشند. در این پژوهش برای نمونه گیری از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است که در نهایت تعداد 107 شرکت به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شد. داده های خام مربوط به صورت های مالی با استفاده از نرم افزار اکسل مرتب و طبقه بندی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. در تحقیق حاضر، از اقلام تعهدی اختیاری به عنوان شاخصی برای مدیریت سود برمبنای اقلام تعهدی استفاده شد. برای محاسبه اقلام تعهدی اختیاری از مدل تعدیل شده جونز توسط دیچو و همکاران (1995) استفاده می شود. برای اندازه گیری مدیریت سود واقعی، ترکیبی از دو شاخص پیشنهاد شده توسط رویچادهری (2006) استفاده شده است: هزینه های تولید غیرعادی و هزینه های اختیاری غیرعادی. برای برآورد شاخص محافظه کاری از مدل بسط یافته باسو توسط خان و واتز (2009) استفاده شده است. در این تحقیق از آزمون کولموگروف_اسمیرنف جهت شناسایی وضعیت نرمال بودن توزیع داده های تحقیق استفاده شد. نتایج حاصل از این آزمون نشان داد توزیع داده ها در متغیرهای وابسته نرمال است. تحلیل فرضیات تحقیق با استفاده از برآورد ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین محافظه کاری مشروط و مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی رابطه منفی و معناداری وجود دارد، یعنی در شرکت هایی که محافظه کاری بالاتری دارند، دستکاری اقلام تعهدی توسط مدیریت کمتر است و همچنین بین محافظه کاری مشروط و مدیریت سود واقعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، یعنی در شرکت هایی که محافظه کاری بالاتری دارند، دستکاری فعالیت های واقعی توسط مدیریت افزایش می یابد.
شرف سجادی خشکرودی اسفندیار ملکیان کله بستی
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه ی میان تناوب گزارشگری مالی میان دوره ای با عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می-باشد. در این تحقیق با توجه به اطلاعات در دسترس در خصوص شرکت های مورد بررسی، از دو معیار تفاوت بهترین قیمت پیشنهادی خرید و فروش و عمق بازار، برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی و از دو معیار بازده مورد انتظار بر مبنای مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و بازده مورد انتظار بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ، برای اندازه گیری هزینه حقوق صاحبان سهام استفاده گردید. برای این تحقیق تمام شرکت های واجد شرایط از سال های 1386 تا 1390 انتخاب و در نهایت 98 شرکت مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده حاکی از این است که تناوب گزارشگری مالی دارای رابطه منفی با عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام می باشد. بدین معنی که افزایش گزارشگری مالی توسط شرکت ها منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام می-شود.
شیما اکبرپور ارسلان ایرجی راد
پژوهش حاضر به مطالعه اثر اجرای سیستم های اطلاعاتی حسابداری بر عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به منظور دستیابی به هدف موردنظر، فرضیه هایی تدوین شده و جهت آزمون این فرضیه ها، نمونه ای از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (در دو گروه همتراز و غیر همتراز )، طی سال های 1383 لغایت 1390 انتخاب گردید. همچنین در این پژوهش به منظور اندازه گیری سیستم اطلاعاتی حسابداری از پرسش نامه و همچنین از نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده دارایی ها و نسبت قیمت به سود سهم و نسبت q توبین و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین اجرای مناسب سیستم اطلاعاتی حسابداری و اندازه شرکت با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده دارایی ها و نسبت قیمت به سود سهم ونسبتq توبین در گروه همتراز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . همچنین بین اجرای مناسب سیستم اطلاعاتی حسابداری با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده دارایی ها ونسبت q توبین در گروه غیر همتراز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ولی با نسبت قیمت به سود سهم رابطه معناداری وجود ندارد و همینطور بین اندازه شرکت با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام در گروه غیر همتراز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ولی با نرخ بازده دارایی ها و نسبت قیمت به سود سهم ونسبت qتوبین رابطه معناداری وجود ندارد. با توجه به نتایج جدول رگرسیون در این تحقیق، در بین متغیرهای مستقل اجرای سیستم اطلاعاتی حسابداری در گروه غیر همتراز و متغیر مستقل اندازه شرکت در گروه همتراز دارای بیشترین تاثیر بر روی عملکرد مالی شرکتها بوده است.
میثاقه مدنیان دینان محمد علی آقایی
مدیران فهمیدند اطلاعات مثبت را نسبت به اطلاعات منفی سریعتر گزارش کنند. در این پژوهش تاثیر تغییر اظهارنظر حسابرسی روی افشای به موقع مالی بررسی شده است. با توجه به انتشار زودتر اخبار خوب، ما بررسی کردیم که آیا بهبود در اظهارنظر باعث انتشار سریعتر اطلاعات مالی می گردد یا خیر؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین بهبود در اظهارنظر حسابرسی با اعلام زودتر و به موقع رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که شرکتها با بهبود در اظهارنظر حسابرسی نسبت به سال گذشته، زودتر و با تاخیر کمتری به افشای صورتهای مالی حسابرسی شده خود می پردازند. در حالیکه شرکتها با پسرفت در اظهارنظر حسابرسی، صورت های مالیشان را دیرتر گزارش می کنند. همچنین یافته های ما نشان داد که یک واکنش نامتقارن به اخبار خوب اظهارنظر حسابرسی در برابر اخبار بد اظهارنظر حسابرسی وجود دارد و آن اینست که: اخبار خوب ( بهبود اظهارنظر)، نسبت به اخبار بد (پسرفت اظهارنظر) ، تاثیر بیشتری روی زمان افشا دارند. در کل نتایج ما اصل "اخبار خوب زودتر، اخبار بد دیرتر" را تایید می کند. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان بهبود اظهارنظر حسابرسی با افشای به موقع می پردازد. به منظور دستیابی به هدف موردنظر، فرضیه هایی تدوین شده و جهت آزمون این فرضیه ها، نمونه ای از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1386 الی 1390 انتخاب گردید. همچنین در این پژوهش به منظور اندازه گیری گزارش با تاخیر از مدلی مبتنی بر بهبود در اظهارنظر، تغییر در اظهارنظر، تعامل تغییر و بهبود در اظهارنظر، تغییر حسابرس، اهرم و سود غیرمنتظره و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون چند متغیره و آزمون کروسکال- والیس استفاده شده است.
مهران رضایی ارسلان ایرجی راد
هدف اصلی شرکت های سهامی به حداکثر رساندن ثروت سهامداران است. یکی از عوامل موثر بر این امر،سیاست تقسیم سود شرکت است. به همین دلیل، بحث سیاست تقسیم سود همواره به عنوان یکی از مهمترین مباحث مالی مطرح بوده است . پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ساختار مالکیت و جریان وجه نقد بر سیاست تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش ساختار مالکیت و جریان وجه نقد جزء متغیرهای مستقل می باشند که ساختار مالکیت شامل مالکیت مدیریتی و مالکیت نهادی است و جریان وجه نقد شامل جریان وجه نقد عملیاتی و حساسیت جریان وجه نقد می باشد. متغیرهای کنترل نیز شامل سودآوری، اندازه شرکت و اهرم مالی می باشد و متغیر وابسته نیز (سیاست تقسیم سود )نسبت پرداخت سود می باشد. نسبت پرداخت سود عبارت است از سود تقسیمی هر سهم به سود هر سهم. در این پژوهش، برای تحلیل یافته ها در فرضیه علّی از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است و برای فرضیه رابطه ای از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است و نتیجه گیری پژوهش بر مبنای آن صورت گرفته است. یافته های بررسی 72 شرکت در قلمرو زمانی 2986 تا 2931 بیانگر این است که رابطه منفی معنادار بین مالکیت مدیریتی، مالکیت نهادی و حساسیت جریان وجه نقد با نسبت پرداخت سود وجود دارد، اما بین جریان وجه نقد عملیاتی و نسبت پرداخت سود رابطه مثبت معنادار وجود دارد. سپس با استفاده از نتایج رگرسیون چند متغیره، فرضیه کلی این تحقیق که تأثیر ساختار مالکیت و جریان وجه نقد بر سیاست تقسیم سود بود نیز اثبات گردید و مدلی براساس ضرایب رگرسیون برای سیاست تقسیم سود برآورد شد.
ویدا کریمی یحیی کامیابی
نقدشوندگی عبارتست از توانایی معامله سریع حجم بالایی از اوراق بهادار باهزینه پایین و تأثیرقیمتی ناچیز. با توجه به نقش نقدشوندگی ، شناخت عوامل موثر بر آن مهم است. چنانچه نقش ساختار مالکیت شرکت ها در رفع مشکلات نقدشوندگی تعیین و تشریح شود، می توان با وضع قوانین و ضوابطی در پذیرش شرکت ها و چینش هدایت شده سرمایه گذاران به حل این مشکلات کمک کرد. با توجه به موارد فوق ، هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین ساز و کارهای داخلی و خارجی حاکمیت شرکتی و نقدشوندگی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، می باشد. جامعه آماری شامل تمام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که 71 شرکت بعنوان نمونه انتخاب گردید . فرضیات اصلی تحقیق، در دو دسته مکانیزم های داخلی حاکمیت شرکتی(اندازه هیأت مدیره ، تمرکز مالکیت و تصدی دو پست رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل) و مکانیزم های خارجی حاکمیت شرکتی(سهامداران نهادی و مدیران غیرموظف هیأت مدیره) با نقدشوندگی سهام مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج تحقیق ، روش آماری استفاده شده به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، روش ترکیبی می باشد. همچنین جهت بررسی وجود ناهمسانی واریانس از آزمون وایت استفاده شده است. در این تحقیق برای آزمون معنی داری کلی مدل رگرسیونی پرازش شده از آماره فیشر (f) و به منظور مدل اثرات ثابت از آزمون چاو و مدل اثرات تصادفی از آزمون هاسمن استفاده شده است.نتایج حاصل از آزمونهای این تحقیق، حاکی از آنست که، بین سازوکارهای داخلی حاکمیت شرکتی (اندازه هیأت مدیره، تمرکز مالکیت و تصدی دوپست رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل) و نقدشوندگی سهام رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، در بین سازوکارهای خارجی حاکمیت شرکتی (سهامداران نهادی) و میزان نقدشوندگی بازار رابطه معنی داری وجود ندارد. این در حالیست که بین مدیران غیرموظف هیأت مدیره ونقدشوندگی سهام رابطه معنی داری وجوددارد.
الهام قاسمی اسفندیار ملکیان کله بستی
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر محافظه کاری شرطی و غیر شرطی بر کیفیت سود و قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386 الی 1390 می باشد. جامعه آماری تحقیق با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود به تعداد 77 شرکت طی 5 سال مدنظر قرار گرفته است. در این تحقیق برای اندازه گیری محافظه کاری شرطی از مدل باسو (1997) استفاده شده است و برای اندازه گیری محافظه کاری غیر شرطی از مدل تعدیل شده باسو و از متغیر نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ?mtb?_it و همچنین برای کیفیت سود نیز از متغیر نسبت جریان نقد عملیاتی به سود خالص استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات تحقیق بیانگر آن است که بین کیفیت سود و محافظه کاری شرطی و غیر شرطی ارتباط معنی داری وجود دارد و همچنین بین قیمت سهام شرکتهای مورد بررسی در بورس اوراق بهادار تهران با محافظه کاری شرطی و غیرشرطی ارتباط معنی داری وجود دارد.
ساره ده باشی ارسلان ایرجی راد
ورشکستگی آخرین مرحله از حیات اقتصادی شرکتها است و برهمه ذینفعان شرکت تاثیر میگذارد . در این مقاله به بررسی برخی از عوامل موثر بر ورشکستگی پرداخته شده است. ورشکستگی وضعیتی است که شرکت قادر به انجام تعهدات خود نمی باشد. دراین تحقیق برای اثبات فرضیات، اطلاعات شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1387تا1390 مورد بررسی قرارگرفته است. مولفه های مورد استفاده در این تحقیق شامل نسبت نقدینگی، نسبت اهرم مالی، نسبت سود آوری، نسبت فعالیت، بدهکاران و ارزش بازار سهام می باشد. روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش، آمارتوصیفی و استنباطی، رگرسیون چند متغیره و همبستگی پیرسون میباشد. آزمون فرضیه ها نشان داد که که بین اهرم مالی و ورشکستگی رابطه معنادار و منفی وجود دارد و همچنین بین نسبت نقدینگی و ورشکستگی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.بین بدهکاران و ورشکستگی نیز رابطه مثبت و معناداری نشان داده شده است. همچنین آزمون صحت طبقه بندی شرکتهای ورشکسته و غیر ورشکسته نشان داد که به ترتیب در سال 1390، 7/81 درصد و در سال1389، 7/76 درصد و در سال 1388 ، 3/68 درصد و درسال1387، 7/76 درصد بوده است.
شهربانو کفاشیان بیرجندی نژاد محمد علی آقایی
چکیده هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و محتوای اطلاعات معاملات سهام در بورس اوراق بهادار تهران است. با پیروی از روش هاسبروک (1991)، محتوای اطلاعاتی معاملات به صورت تأثیر مداوم تغییرات معاملات بر قیمت سهام تعریف شده است. به منظور دستیابی به هدف موردنظر و با توجه به فرضیه های تدوین شده نمونه¬ای از بین شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای سال 1389 انتخاب گردید. در این تحقیق محتوای اطلاعات مربوط به معاملات سهام در چارچوب یک مدل خود رگرسیو برداری (var) محاسبه می¬شود، با توجه به تأثیرگذاری و تأثیرپذیری قیمت¬ها،حجم و فاصله زمانی معاملات از یکدیگر، رویکرد رایج مدل سازی استفاده از مدل var است.نتایج تحقیق نشان می¬¬¬دهد که میان شاخص هیئت مدیره و محتوای اطلاعات معاملات رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و میان شاخصهای حسابرسی،ضد انحصار و پاداش و مالکیت با محتوای اطلاعات معاملات سهام رابطه معنی داری وجود ندارد. واژه کلیدی: محتوای اطلاعاتی معاملات سهام، حاکمیت شرکتی، مکانیزم¬های حاکمیت شرکتی، رگرسیون خودبرداری (var)
عقیل عمویی ارسلان ایرجی راد
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه برخی از متغیرهای کیفیت حسابرسی با تغییرات قیمت سهام نسبت به قیمت عرضه ی اولیه ی سهام صورت گرفته است. اندازه ی موسسات حسابرسی، تداوم دوره تصدی حسابرسی و اظهارنظر حسابرس، شاخص های استفاده شده به عنوان متغیرهای کیفیت حسابرسی هستند که رابطه ی هر کدام به طور مجزا با قیمت سهام 83 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از بازه ی زمانی 87 تا 91 (5 سال)، به روش حذفی منظم و سیستماتیک، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این کار از نرم افزار spss به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها، از مدل رگرسیون خطی برای آزمون فرضیه تحقیق، از ضریب همبستگی پیرسون برای رابطه بین متغیرها استفاده شده است. همچنین با استفاده از ضریب تشخیص (r2) مشخص می شود که چند درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل توجیه خواهد شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که اندازه موسسات با درصد پایینی بر تغییرات قیمت سهام تاثیر می گذارد و البته این اثر به صورت منفی است. همچنین، اظهارنظر حسابرس با درصد پایینی بر تغییرات قیمت سهام تاثیر می گذارد و این اثر به صورت مثبت است، یعنی با اظهارنظر مقبول نسبت به صورت های مالی حسابرسی شده قیمت سهام افزایش می یابد و با اظهارنظر مشروط نسبت به صورت های مالی حسابرسی شده قیمت سهام کاهش می یابد. اما بین تداوم دوره تصدی حسابرسی با تغییرات قیمت سهام رابطه ای مشاهده نشد.
الهام دانش نوشری ارسلان ایرجی راد
هدف اصلی این مطالعه، آزمون ارتباط بین قدرت بازار محصول شرکت و رقابت در صنعت با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. شواهد تجربی بسیاری، این ایده را که فشار رقابتی عامل مهمی در تصمیم گیری های مدیریتی است، پشتیبانی و تأیید می کنند. اما هنوز، چگونگی تأثیر قدرت بازار محصول بر تصمیمات استراتژیک برای مدیریت سود گزارش شده توسط شرکت، موضوعی است که تا میزان زیادی نادیده گرفته شده است. موضوعی محوری در تحقیقات مدیریت سود، عبارت است از شناسایی اینکه کدام شرکت ها، انگیزه ورود به دستکاری سود را دارند. . به هر حال، اطلاعاتی بسیار اندک راجع به ویژگی هایی از شرکت که منجر به مدیریت سود می شود، در دست می باشد نمونه مورد استفاده در این مطالعه، مشتمل بر 111 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1391 است و برای آزمون فرضیه ها از روش روگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر ارتباطی معکوس و معنادار بین رقابت در صنعت و قدرت بازار محصول شرکت با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
سیده ساناز مطلبی ارسلان ایرجی راد
نتیجه نهایی همه برنامه ها، فعالیتها، تصمیمات مالی و تولیدی، در فعالیت سود آوری شرکت منعکس می شود. بیشتر داده های مورد نیاز برای ارزیابی عملیات اجرایی شرکت، نظیر سود عملیاتی، بطور مستقیم از صورتحساب سود و زیان فراهم می شوند. با توجه به اساسی بودن مقوله سودآوری برای شرکت ها، تعیین مواردی که ممکن است بر آن تأثیرگذار باشند نیز مسأله ای اساسی خواهد بود؛ از این رو، در تحقیق حاضر به جمع آوری شواهدی در خصوص رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش، تولید ناخالص داخلی، اندازه شرکت و اندازه هیئت مدیره با سود آوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای این منظور اطلاعات 109 شرکت بورسی طی سالهای 1387 تا 1391 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تولید ناخالص داخلی و اندازه هیئت مدیره با سود آوری، ارتباط معنادار آماری وجود ندارد. همچنین، یافته ها نشان می دهند که اندازه شرکت و سود آوری رابطه مثبت و معناداری با یکدیگر دارند. از یافته های دیگر تحقیق نیز چنین بر می آید که بین چرخه تبدیل وجه نقد و سود آوری یک رابطه منفی و معنادار برقرار است و با افزایش مدت آن، سود آوری شرکت با کاهش مواجه خواهد شد.
محمدحسین اکبریان ارسلان ایرجی راد
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین سرمایه در گردش، اهرم و کیفیت حسابرسی با عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی این تحقیق نیز از سال 1387 تا سال 1391 بوده است. تعداد نمونه در این تحقیق 74 شرکت در نظر گرفته شده است. همچنین، تعداد سه فرضیه به منظور بررسی رابطه بین هر یک از متغیرهای تحقیق تدوین گردیده است. از اینرو، سرمایه در گردش، اهرم و کیفیت حسابرسی به عنوان متغیرهای مستقل و عملکرد به عنوان متغیر وابسته تعیین شد. همچنین از دو متغیر کنترلی اندازه شرکت و سود هر سهم استفاده شده است. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسن به بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی ساده به بررسی میزان تاثیر هر یک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته تحقیق پرداخته شد. و در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار spss 20 استفاده شد. نتایج نشان داد بین سرمایه در گردش و عملکرد شرکت رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، بین اهرم و عملکرد شرکت رابطه معنی داری وجود دارد. و در نهایت، بین کیفیت حسابرسی و عملکرد شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.
ایمان حسین نژاد شیروانی ارسلان ایرجی راد
مطالعات متعددی نشان داده اند که مدیران به علل گوناگونی، سود را دستکاری می کنند. به علت مشکلات متعاقب عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از مدیریت سود که می تواند ارزش سهامداران را کاهش دهد، هم فعالان بازار و هم سیاست گذاران، در قبال مدیریت سود، دچار نگرانی هستند. مدیران دو راه اساسی برای مدیریت سود دارند. آنان می توانند به منظور دست یابی به مقدار سود هدف، با دگرگون سازی سطح و یا ماهیت فعالیت های اقتصادی، دست به مدیریت سود بزنند و یا با گزینش سیاست های حسابداری و برآورد اقلام تعهدی، دست به مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی بزنند. در این مطالعه، تأکید بر ارتباط بدهی کوتاه مدت و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی (غیرمرتبط با عملکرد) است. نمونه مورد استفاده دربرگیرنده 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 تا 1391 است و برای پردازش و آزمون فرضیات از رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر ارتباطی معکوس بین سررسید بدهی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنینارتباطی مستقیم و معنادار بین فرصت های رشد و اهرم مالی با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
محمدباقر سیدی اندی ارسلان ایرجی راد
از آنجاییکه پویایی وتحول از اصول اولیه دنیای مدرن است، در نتیجه مدیریت برای سازگاری با شرایط محیطی و گرفتن گوی سبقت از سایر رقبا، باید تعدیل، اصلاح و اجرای صحیح سیستم ها را همواره مورد توجه قرار دهد. یکی از این موارد، سیستم بهنگام است که هدف اصلی آن حذف هدررفت وجلوگیری از راکد ماندن سرمایه به شکل موجودی است. هدررفت می¬تواند شامل حرکت زائد موجودی کالا، وقفه¬های تولید، موجودی اضافی، ضایعات و دوباره کاری باشد (براکس و فادر، 2002). مفهوم اصلی این سیستم، ارائه محصول موردنیاز در زمان درست و با کیفیت مناسب می¬باشد. سیستم تولید بهنگام می¬تواند به عنوان فلسفه ای مطرح شود که درصدد است تا همه ابعاد فرآیندهای تولید از ورود مواد تا تولید و تحویل را یکپارچه کند. این فلسفه می¬تواند با کاهش ضایعات در تولید، بهره وری را بهبود بخشد و ارزش افزوده شده به محصول را افزایش دهد. ازسوی دیگر جستجوهای اولیه برای دستیابی به معیارهای ارزیابی عملکرد منجر به استفاده از اعداد و اطلاعات حسابداری در این زمینه شده است. بسیاری ازمعیارهای ارزیابی عملکرد، مبتنی بر مدل¬های حسابداری؛ به¬ویژه مدل سود حسابداری گزارش شده یا سود هر سهم است. هدف اصلی این مطالعه،آزمون بررسی ارتباط بین نوآوری عملیاتی و عملکرد مالی:شواهدتجربی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران است. نمونه مورد استفاده دراین مطالعه، مشتمل بر112 شرکت پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران طی سالهای1387 تا 1391 با استفاده از تحلیل رگرسیون ترکیبی مورد آزمون قرارگرفته است.که نتیجه بررسی ها مشخص نمود، ارتباط موثری بین نوآوری عملیاتی و عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برقرار است.
رحیمه روح الامینی اسفندیار ملکیان
استراتژی نگهداشت وجه نقد تعیین کننده وضعیت و آینده شرکت ها می باشد. با این وجود نگهداشت بیش از حد وجه نقد، می تواند هزینه های فرصت را افزایش دهد؛ در حالی که نگهداشت خیلی کم وجه نقد سبب کاهش هزینه های فرصت می شود و در نتیجه شرایط نامساعد را برای سرمایه گذاری ایجاد می کند. بنابراین سطح بهینه نگهداشت وجه نقد شرکت ها، که حد واسط بین هزینه ها و منافع نگهداشت وجه نقد می باشد؛ برای شرکت ها ضروری است. در این پژوهش، سعی شد که سطح بهینه ای از نگهداشت وجه نقد با در نظر گرفتن تأثیر دو متغیر تورم و چرخه ی عملیات بررسی شود برای انجام این پژوهش، نمونه ای متشکل از 85 شرکت (425 سال- شرکت) از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های1387 الی1391، به روش حذف سیستماتیک انتخاب گردید و برای برآورد مدل آماری، از داده های ترکیبی و روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است یافته های پژوهش نشان دهنده وجود رابطه ی غیرخطی معنادار بین تورم و نگهداشت وجه نقد می باشد؛ که این رابطه بصورت u (یو) وارون می باشد همچنین نتایج تحقیق حاکی از عدم وجود رابطه ی غیرخطی معنادار بین چرخه ی عملیاتی و نگهداشت وجه نقد می باشد.