نام پژوهشگر: سیدصدرالدین طاهری موسوی

الهامات قدسی و القائات شیطانی از دیدگاه ابن ترکه و ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  منا فریدی خورشیدی   سیدصدرالدین طاهری موسوی

نفس انسانی، در طی قوس صعود، بر مبنای حرکت جوهری و اشتدادی خود، به مرتبه ای دست می یابد که آماده ی دریافت انواع خطورات می گردد. قلب انسان به منزله ی آیینه ای است که صورت های ادراکات حسی یا آثار محرکات درونی در آن انعکاس می یابد و این صور گاهی به نحو تجدّد در قلب ظاهر می شود که آن را «فکر» می نامند و گاهی به صورت تذکر و یادآوری که آن را «ذکر» می گویند. اما تذکر وقتی است که قلب از ادراک امور خارجی منصرف شود و به درون متوجه گردد. مجموع فکر و ذکر، «خاطر» نامیده می شود و اهمیتش از آن جهت است که مبدأ افعال و اعمال انسانی است. چون چیزی بر دل خطور نماید، خاطر، رغبت و میل را به حرکت در می آورد و پس از آن عزم و نیت متوجه عمل می شود و کار به واسطه ی حرکت اعضاء به نتیجه می رسد. «خاطر» بر دو نوع است. دسته ای الهی است که از جانب خداوند بر قلب آدمی وارد می گردد و دسته ای نیز از جانب شیطان بر قلب انسان فرود می آید. دسته ی نخست را «الهام» و دسته ی دوم را «القاء» نامند. گاهی الهامات قدسی با واسطه صورت می پذیرد و گاهی نیز بدون واسطه. در الهامات قدسی با واسطه، نیازمند ابزار و وسائطی هستیم که الهامات را از جانب حق تعالی بر قلب آدمی وارد سازد. الهامات، در قوس نزول و طیّ مراتب عقل و نفس، به عالم ماده راه می یابند. یکی از وسائط الهام، «ملائکه» هستند. فرشتگان موجودات مجرد نورانی می باشند که اقسام و مراتب گوناگون دارند و هریک جهت انجام وظیفه ای گمارده شده اند. ابن ترکه و صریح تر از او، ملاصدرا، در آثار خود به بیان چگونگی الهام فرشته بر قلب سخن گفته اند. نقطه مقابل الهام، القاء می باشد که از جانب شیطان صورت می پذیرد. شیطان، موجود مجرد الذاتی است که شأنش وعید به شر می باشد. بر خلاف فرشته که شأنش افاضه ی خیر و دعوت به سوی رستگاری است، شیطان و جنود او با وساوس -که زمینه ساز القاء هستند- آدمی را به پلیدی دعوت کرده و از سعادت دور می دارد. کشمکش میان سپاه فرشته و جنود شیطان، در نفس آدمی، همیشگی است. زمانی که نفس به ذکر خداوند مشغول باشد، شیطان از او دور گشته و الهام فرشته صورت می پذیرد. این در حالی است که شاهد همکاری همه جانبه ی قوای نفس، تحت سیطره ی «قوّه ی قدسیه» خواهیم بود. در مقابل، هنگامی که نفس به واسطه ی شهوانیات، از یاد خداوند غافل گردد، شیطان به واسطه ی تسخیر «قوّه ی وهمیه»، مجال القاء از راه های گوناگون مانند زینت دادن اعمال زشت و نیز آرزوهای بلند و واهی و وعده های بی اساس را می یابد. سر انجام، کشمکش شیطان و فرشته در نفس آدمی تا جایی ادامه می یابد که یکی از این دو، فاتح کارزار نفس گردند و باید گفت که در اکثر آدمیان، به جهت غلبه ی شهوت، فاتح اصلی، شیطان و جنود او می باشند.