نام پژوهشگر: مهدی حسنپور
طیبه علی زمانی جبراییل رزمجو
شته جالیز aphis gossypii glover یکی از آفات مهم خیار گلخانهای بوده و کفشدوزک hippodamia variegata goeze از دشمنان طبیعی مهم این آفت محسوب میشود. در این مطالعه، تاثیر تیمارهای مختلف ورمیکمپوست (صفر، 15 و 30 درصد) روی رشد جمعیت و پارامترهای جدول زندگی کفشدوزک h. variegata در شرایط آزمایشگاه با دمای 2 ± 25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دورهی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، از نظر دورهی نشو و نمای پیش از بلوغ، طول دورهی تخمریزی، طول عمر حشرات کامل و باروری کفشدوزک در میان تیمارهای مورد بررسی اختلاف معنیداری وجود نداشت. تاثیر نسبتهای مختلف ورمیکمپوست روی پارامترهای جدول زندگی کفشدوزک معنیدار بود. بیشترین مقدار نرخ خالص تولید مثل (r0) (28/71 ماده/ماده/نسل) روی تیمار ورمیکمپوست 30 درصد و کمترین مقدار آن(40/39) روی تیمار شاهد مشاهده شد. بیشترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) (152/0 ماده بر ماده بر روز) روی تیمار ورمیکمپوست 30 درصد و کمترین مقدار (120/0 ماده بر ماده بر روز) روی تیمار ورمیکمپوست صفر درصد بود. از لحاظ متوسط مدت زمان یک نسل (t) و مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (dt) طولانیترین زمان روی تیمار ورمیکمپوست صفر درصد (به ترتیب 59/30 و 76/5 روز) و کوتاهترین زمان روی تیمار ورمیکمپوست 30 درصد (به ترتیب 01/28 و 56/4 روز) بود. نتایج به دست آمده در این پژوهش، به ویژه بالا بودن نرخ ذاتی افزایش جمعیت این شکارگر در تیمارهای ورمیکمپوست، بیانگر ضرورت انجام پژوهشهای بیشتر در خصوص استفاده تلفیقی از نسبتهای مختلف ورمیکمپوست و کفشدوزک h. variegata در برنامههای کنترلی شته جالیز میباشد.
اکرم ارقند بهرام ناصری
کرم غوزه ی پنبه، (hübner) helicoverpa armigera یکی از آفات مهم محصولات مختلف کشاورزی در ایران و سایر کشورهای جهان است. در این پژوهش، تاثیر بذر هیبریدهای مختلف ذرت (sc700، sc704، sc500، dc370 و sc260) در قالب رژیم غذایی مصنوعی روی پارامترهای زیستی و شاخص های تغذیه ای h. armigera در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی تعیین شد. طولانی ترین دوره ی لاروی و دوره ی رشدی قبل از بلوغ روی sc700 (به ترتیب 90/24 و 21/41 روز) و کوتاه ترین آنها روی sc500 (به ترتیب 43/19 و 62/37 روز) بود. بیشترین باروری روزانه ی h. armigera روی sc500 (10/162 تخم) و کمترین میزان روی sc704 (90/100 تخم) بود. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) روی هیبریدهای مختلف از 1039/0 تا 1394/0 در نوسان بود که کمترین مقدار را روی sc700 و بیشترین مقدار را روی sc500 داشت. بیشترین مقدار نرخ خالص تولید مثل (r0)روی sc500 (90/203 ماده به ازاء هر فرد ماده در هر نسل) و کمترین مقدار روی sc700 (30/68) به دست آمد. داده های حاصل از شاخص های تغذیه ای h. armigera روی پنج هیبرید ذرت نشان داد که بیشترین مقدار شاخص مصرف (ci) و نرخ رشد نسبی (rgr) لاروهای سن چهارم روی sc500 (به ترتیب 21/37 و 43/0) و کمترین مقدار روی sc704 (به ترتیب 44/21 و 18/0) به دست آمد. شاخص مصرف و نرخ رشد نسبی لاروهای سن پنجم روی sc500 بیشترین مقدار را داشت (به ترتیب 83/9 و 19/0). نتایج نشان داد که کمترین مقدار شاخص مصرف و نرخ مصرف نسبی (rcr) روی هیبرید sc704 (به ترتیب 34/6 و 32/3) بود. علاوه بر این بازدهی تبدیل غذای خورده شده (eci) روی sc260 بیشترین (92/6 درصد) و بازدهی تبدیل غذای هضم شده (ecd) روی sc704 بیشترین (71/10 درصد) مقدار را داشت. با این حال، لاروهای تغذیه شده با sc700 کمترین مقدار eci و ecd (به ترتیب 57/3 و 39/4 درصد) را دارا بودند. اگرچه کمترین مقدار ci و ad لاروهای سن ششم h. armigera روی sc260 بود (به ترتیب 49/3 و 54/0)، بیشترین مقدار eci و ecd (به ترتیب 11/9 و 54/16 درصد) نیز روی همین هیبرید به دست آمد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که sc700 هیبرید نامناسب و sc260 هیبرید مناسبی برای رشد و نمو و تغذیه ی h. armigera بود.