نام پژوهشگر: سید محمد حسین قریشی
سمیرا شکرریز سید محمد حسین قریشی
با گذشت زمان هنجارها و استراتژی های ترجمه تغییر می کنند. عوامل بسیاری از جمله تغییر و تحولات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، ظهور فرضیه ها و راهکارهای جدید این تغییرات را به وجود می آورند. پژوهش انواع مختلفی دارد که تحقیقات درزمانی یکی از آنهاست. در این دسته از تحقیقات به بررسی تغییرات در طول زمان و علل آن می پردازند. در این پژوهش، محقق با استفاده از دسته بندی دلابستیتا و با مقایسه کارتون های قدیمی و کارتون های جدید به صورت توصیفی تغییرات ترجمه را در دوره زمانی میان سالهای 1968 تا 2012 میلادی بررسی کرده است. از آنجا که تاکنون مطالعات درزمانی در زمینه ترجمه به ویژه در حوزه دوبله و خصوصا در زمینه دوبله برای مخاطب کودک و نوجوان انجام نشده است، این پایان نامه به بررسی این موضوع پرداخته شده است. بدین منظور نسخه اصلی و دوبله شده سه کارتون قدیمی با سه کارتون جدید مقایسه شد. نتایج تجزیه داده ها نشان داد که استراتژی ترجمه در هر دو برهه زمانی بومی سازی بوده و رایج ترین تکنیک ترجمه در هر دو دوره زمانی جایگزینی بوده و بازگردانی صوری تک تک کلمات (repetitio) کمترین کاربرد را داشته است. تفاوت اندکی میان درصد و میزان کاربرد اکثر تکنیک ها وجود دارد، از آن جمله استفاده بیشتر از حذف در دوبله کارتون های قدیمی.
نفیسه سادات عقیلی اوزی حسن امامی
قدیمی ترین آثار مکتوبترجمه شده به زبان فارسی متعلّق به دوره هخامنشی می باشد .متون تاریخی از اهمیّت بسزایی در زمینه ی ترجمه برخوردارند، زیرا اطّلاعات ارزشمندی از گذشتگان را در اختیار ما قرار می دهند و ما را با فرهنگ و سنن اجدادمان بیشتر آشنا می سازند. در زمینه ی ترجمه ی کتیبه های ایران باستان پژوهش های اندکی صورت گرفته، تنها در برخی مقالات و آثار به صورت پراکنده به آن اشاره شده است. در این پژوهش به رویکردهای متفاوت در ترجمه های عیلامی و بابلی کتیبه ها با توجه به نظریه ی وِنوتی و لفور پرداخته شده است. از نظر وِنوتی در ترجمه ی متون متفاوت دو روش ترجمه توسّط مترجمان به کار گرفته می شود که بیگانه سازی و بومی سازی نام دارد و از دیدگاه لفور اید ئولوژی و فرهنگ مترجم و جامعه اش در نحوه ی ترجمه تاثیرگذار می باشد. برای این منظور نمونه های مختلف از کتیبه ها به همراه ترجمه های عیلامی و بابلیِ آن ها، مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به این بررسی، تصوّر می شود که مترجمان عیلامی بیشتر از رویکرد بیگانه سازی و مترجمان بابلی بیشتراز رویکرد بومی سازی در ترجمه های خود استفاده نموده اند