نام پژوهشگر: علیرضا خوراکیان
اشرف حسن زاده رهن شمس الدین ناظمی
یکی از مولفه های موثر بر رقابت پذیری بنگاه ها در ایران ترویج و حمایت از تحقیق و توسعه، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی است . به منظور افزایش موفقیت فرایند توسعه محصول جدید تعداد زیادی از شرکت ها به رویکرد سیستماتیک توسعه روی آورده اند تا موفقیت توسعه محصول را ارزیابی کنند و نتایج حاصل را در راستای اجرای فرایند بهبود مستمر محصولات به کار ببرند. در محیط متلاطم امروزی تجزیه و تحلیل چگونگی عملکرد محصول پس از عرضه به بازار کافی نیست. تعیین عملکرد محصول در حین فرایند توسعه محصول جدید و بررسی مشکلات، نقاط ضعف و قوت آن می تواند دلایل پیروزی یا شکست این فرایند را مشخص کند و ریسک سیستماتیک ارائه محصول جدید را کاهش دهد. از این رو در این تحقیق به بررسی تاثیر عوامل کلیدی موفقیت در فاز مقدماتی توسعه محصول یا موفقیت تجاری محصول جدید پرداخته شده است. در این راستا شرکت های صنایع غذایی مشهد که دارای واحد تحقیق و توسعه فعال می باشند به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب گردیدند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد، روایی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار لیزرل و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تائید گردید. از 330 شرکت صنایع غذایی 100 شرکت فعال در زمینه توسعه محصول جدید در مشهد می باشند که در 3 سال گذشته اقدام به عرضه محصولات جدید نموده اند. به منظور تحقق اهداف پنج فرضیه در قالب یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی تدوین شد و در این پژوهش فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه گام به گام آزمون گردید . نتایج نشان دادند اولا فاز مقدماتی توسعه محصول جدید تاثیر مستقیم با موفقیت محصول دارد و چهار فرضیه فرعی شامل: هماهنگی استراتژیک محصول جدید ، تعریف محصول، تعریف پروژه و نقش های سازمانی نیز تاثیر مستقیم با موفقیت پروژه محصول جدید در بازار دارند.
امید خیرآبادی مصطفی کاظمی
بطور کلی مدیریت کیفیت جامع، راه مدیریت بهبود اثر بخشی، انعطاف و رقابت در موسسات تولیدی و خدماتی است که تمام واحدها، فعالیت ها و افراد سازمان را در کلیه سطوح در برمی گیرد. مدیریت کیفیت جامع تغییر مهمی در فرهنگ سازمان می دهد که اهداف، آرمانها، طرز تفکر و رویه های موجود در سازمان را در بر می گیرد. این مطالعه تاثیر ابعاد مدیریت کیفیت جامع را بر عملکرد نوآوری بررسی می کند. برای دستیابی به این هدف ابعاد مدیریت کیفیت جامع (حمایت مدیریت ارشد، بهبود مستمر، مشارکت کارکنان و تمرکز بر مشتری) بر عملکرد نوآوری (محصول و خدمات، فرآیند و عملکرد سازمانی) بصورت مستقیم و همچنین بصورت غیر مستقیم و بواسطه یادگیری سازمانی (استراتژی یادگیری و فرهنگ یادگیری) با استفاده از یک مدل مفهومی مورد بررسی قرار گرفته است. داده ها از مدیران ارشد شرکت های بزرگ و متوسط صنایع غذایی و آشامیدنی شهرستان مشهد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس جمع آوری گردیده و برای تجزیه و تحلیل داده ها رویکرد تحلیل مسیر و نرم افزار pls به کار گرفته شده است. تعداد کل نمونه ها 61 شرکت می باشد. نتایج نشان دادند که ابعاد مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد نوآوری و یادگیری سازمانی تأثیر مثبت و مستقیم دارند. از بین این ابعاد، مشارکت کارکنان بیشترین تاثیر را بر عملکرد نوآوری در بین دیگر ابعاد دارا می باشد. همچنین یافته ها حاکی از آن بودند که یادگیری سازمانی نیز بر عملکرد نوآوری تأثیر مثبت و مستقیم دارند.
مریم باغیشنی یعقوب مهارتی
توجه به ضرورت ایجاد فروشگاههای زنجیره ای و ارائه نیازهای ضروری جامعه در این فروشگاهها از دیر باز مورد توجه بازاریابان بوده است. از طرفی کم توجهی به محیط رقابتی و نداشتن استراتژی دقیق و مدون جهت مقابله با این شرایط، این فروشگاهها و سایر واحدهای کسب وکار را با مشکل روبرو می کند و تنها سازمانهایی می توانند مزیت رقابتی پایدار داشته باشند که با سرعت بالا، پاسخگوی نیازهای بازار و مشتریان باشند. بنابراین با توجه به نقش این فروشگاهها در عرضه محصولات متنوع و توجه روز افزون مردم به این فروشگاهها این تحقیق با هدف تعیین تأثیرگذاری عوامل محیطی و جهت گیری های استراتژیک آنها بر قابلیت های بازاریابی و نهایتاً عملکرد فروشگاههای زنجیره ای کشور انجام گرفته است. روش تحقیق ماهیتی پیمایشی- کاربردی دارد. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی و ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از7/0 برای سازه های مختلف پرسشنامه، پایایی آن را مورد تایید قرار داد. از مدلیابی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه ها استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شدت رقابت با جهت گیری استراتژیک رابطه مثبت و معنی دارد ولی رابطه آشفتگی بازار با این جهت گیریها تأیید نشد. هزینه گرایی و مشتری مداری با قابلیتهای بازاریابی رابطه معنی دار داشته؛ اما گرایش به نوآوری و رقیب مداری با قابلیت های بازاریابی رابطه معنی دار ندارند، ضمن اینکه قابلیتهای بازاریابی بر عملکرد فروشگاههای زنجیره ای تأثیر مثبت و معنی دار دارد. کلیدواژه ها:جهت گیری استراتژیک، آشفتگی بازار، عملکرد بازاریابی، شدت رقابت
جواد یزدی مقدم علیرضا خوراکیان
سازمانها برای تداوم حیات، ایجاد ارزش ها، عملکرد بهتر و تحقق اهداف نیاز به نوآوری، پیشرو بودن، ریسک پذیری و در کل کارآفرینی دارند. یکی از رویکردهای سازمانها برای افزایش عملکرد مناسب کارآفرینی سازمانی و وجود افراد کارآفرین در سازمان است. چراکه کارآفرینی سازمانی می تواند تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمان داشته باشد. در حالیکه مدیریت بوروکراتیک و محافظه کارانه در سازمان ها و نهادهای بخش عمومی، که ناشی از نوع ساختارها، فرهنگ حاکم بر سازمان و فعالیت های سنتی می باشد، به مانعی برای ایجاد کارآفرینی سازمانی تبدیل شده است. این امر باعث می شود که بخش دولتی کارآفرین نباشد و عملکرد در بخش دولتی تضعیف گردد. در همین راستا هدف از این تحقیق اینست که کارآفرینی سازمانی و عوامل تاثیر گذار برآن و همچنین همبستگی بین متغیرها در رفتار کارآفرینانه و مدیریت کارآفرینانه را در سازمانها و نهاد های دولتی شهرستان مشهد مورد بررسی قرار دهد. تا بتوان رابطه آن را با عملکرد در سازمانهای دولتی و عمومی مشخص نمود. در نتیجه سازمانهای دولتی و عمومی با حرکت به سوی کارآفرینی سازمانی می توانند در مقابل تغییرات درونی و بیرونی محیط سازمان خود، یک مزیت رقابتی پایدار ایجاد نمایند.
حمید رضا رضوانی یعقوب مهارتی
دردهه های اخیر ، تغییر و تحولات در زمینه رقابت روز افزون وعدم اطمینان شرایط محیطی باعث شده است که سازمان های بزرگی که تغییرات اندکی در روش وساختارهای خود می دهند ، نتوانند با شرکت های کوچک که از انعطاف پذیری ، سرعت ونوآوری بالاتری برخوردار هستند،رقابت کنند. تحقیقات نشان می دهد ارتقا و بهبود عملکرد سازمان ها به طور فزایندهای به دو عامل فعالیت های کارآفرینانه و بازارگرایی متکی می باشد. از سوی دیگر هسته مرکزی تمامی این مطالعات در میزان اعتقاد، درک و تعهد مدیران به بازارگرایی و گرایشات کارآفرینانه نهفته است. اما تحقیقات منظم و تجربی برای بررسی چنین ارتباطی براساس اطلاعات محققین در سازمانهای ایرانی به خصوص بانک های دولتی بسیار محدود و اندک می باشد. بر همین اساس هدف تحقیق حاضربررسی نقش واسط گرایش به بازار و گرایش به کارآفرینی در رابطه بین نگرش مدیریت عالی وعملکرد بانک های دولتی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شعب بانک های بانک ملی و سپه تهران بزرگ که تعداد آنها 832 شعبه بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نقطه نظرات 10نفر از اساتید مدیریت و 12 نفر از کارشناسان خبره بانک های دولتی استان تهران بررسی و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. واکاوی داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارamos18 انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که بین تاکید مدیریت، ریسک پذیری مدیریت وعملکرد سازمانی بانک های دولتی بصورت مستقیم رابطه معنی داری وجود ندارد اما بین گرایش به بازار و عملکرد سازمانی و همچنین گرایش به کارآفرینی و عملکرد سازمانی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. در انتها نیز نقش واسطه ای گرایش به بازار و گرای به کارآفرینی در رابطه ی بین تاکید مدیریت و ریسک پذیری مدیریت و عملکرد سازمانی تایید گردید.
محمد رسول حشمتی علیرضا خوراکیان
در سازمان های امروز آنچه موجب عملکرد برتر و رقابت جهت بقا در محیط متلاطم می شود قابلیت نوآوری است و دست یابی به این قابلیت، از طریق منابع انسانی امکان پذیر است. مدیریت مشارکتی به عنوان رویکرد نوین در مدیریت که از آن تحت عنوان انقلاب مشارکت یاد می شود، از طریق ساز و کاری به نام نظام پیشنهادات می تواند سازمان ها را در تحریک قدرت خلاقه کارکنان و بهره گیری از سرمایه ی فکری آن ها یاری دهد. لذا در پژوهش حاضر پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی نقش عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادات پرداخته شده است. هدف این تحقیق، بررسی نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادات در رابطه میان عدالت مراوده ای و انگیزه برای ارائه پیشنهاد می باشد. اهمیت بررسی نظام پیشنهادات در تحقیقات و مطالعات مختلفی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد به بهبود وضعیت مشارکت در نظام پیشنهادات با در نظر گرفتن متغیرهای عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادات بپردازد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد می باشند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 10 سوال بود استفاده شد. این پرسشنامه میان 240 نفر از کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان داد ارزش نظام پیشنهادات تأثیر عدالت مراوده ای بر انگیزه برای ارائه پیشنهاد را میانجی گری می کند. همچنین مشخص شد، عدالت مراوده ای به طور مستقیم نیز بر انگیزه برای ارائه پیشنهاد تأثیرگذار است.
میلاد نچفی علیرضا خوراکیان
رقابت جهانی و چالش های پیش روی تجارت و صنایع فشار بسیاری بر سازمان ها برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار تحمیل کرده است. دانش به عنوان اساس و مهمترین عامل رقابت مطرح شده است و در کنار دانش، نوآوری نیز نیروی محرک اصلی برای سعادت و موفقیت سازمان ها و کل اقتصاد در نظر گرفته می شود. از طرفی برای سازمان های خدماتی چون بانک ها مشتری، محور سودآوری و رشد می باشد و بایستی در کانون توجه قرار داشته باشد. از آنجا که مدیریت دانش به عنوان یکی از عوامل زیرساختی در ایجاد سیستم های فنی و مدیریتی مطرح است، استفاده از مدیریت دانش به همراه مدیریت ارتباط با مشتریان، برای سازمان ها بستری را فراهم می کند تا با احتمال بیشتری به شناسایی فرصت های بازار بپردازند و با ایجاد نوآوری به بهبود عملکرد و افزایش مزیت رقابتی دست یابند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمان با نقش واسط مدیریت ارتباط با مشتری و نوآوری می پردازد. جامعه آماری این تحقیق شعب بانک های خصوصی کلانشهر شیراز می باشد و روش نمونه گیری احتمالی است. ابزار اندازه گیری پرسشنامه است که از ادبیات موضوع اقتباس شده و پس از تأیید بین مدیران و معاونان 200 شعبه توزیع شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس (amos) جهت آزمون فرضیات و برازندگی مدل استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که مدیریت دانش به تنهایی اثر چندانی بر بهبود عملکرد شعب ندارد و از طریق نقش واسط مدیریت ارتباط با مشتری و نوآوری است که موجب بهبود عملکرد و کسب مزیت رقابتی می شود.
ملیحه بذرگری سعید مرتضوی
کارکنان سرمایه های اصلی یک سازمان هستند و سازمان ها باید بیشترین توجه را بر تعهد و نگرش کارکنان خود داشته باشند، زیرا نیروی انسانی متعهد به اهداف و ارزش های سازمان عامل عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است. این عامل مهم باعث افزایش اثربخشی و کارایی سازمان شده و در نهایت پیشرفت و ترقی جامعه را به دنبال خواهد داشت. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی نقش تعدیل گری عدالت سازمانی بر رابطه بین رشد کارراهه شغلی و انواع سه گانه تعهد سازمانی پرداخته است. ماهیت پژوهش کاربردی و روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان رده کارشناسی شرکت برق منطقه ای خراسان واقع در شهر مشهد تشکیل می دهند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. تعداد نمونه آماری شامل 117 نفر از کارکنان می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب آلفای کرونباخ بزرگتر از 0/6 نیز برای همه متغیرها، پایایی آن را مورد تایید قرار داد. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart pls انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که رشد کارراهه تاثیر مثبت و معناداری بر تعهد عاطفی، هنجاری و مستمر دارد اما نقش تعدیل گری عدالت سازمانی مورد تأیید قرار نگرفت.
رضا برزوئی علیرضا خوراکیان
موفقیت تمام سازمانها و موسّسات، اعم از تولیدی یا خدماتی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، دولتی یا غیر دولتی تحت تأثیر عوامل متعدّدی قرار دارد که یکی از مهمّترین آنها رضایتمندی مشتریان به منظور نیل به تعالی در کسب وکار است.اعتقاد بر این است که رضایتمندی مشتریان، عکس العمل های آتی آنان را در قبال سازمان تحت تأثیر خواهد داد. ازجمله آمادگی و اشتیاق جهت استفاده مجدّد، تمایل برای توصیه به سایرین و رغبت برای پرداخت بهای محصول یا خدمت بدون چانه زدن یا تلاش برای یافتن عرضه کنندگانی که محصول یا خدمت مشابه را با قیمت کمتری عرضه می دارند . با توجه به اهمیت رضایت مشتریان در افزایش سودآوری، اعتبار و در نتیجه بقاء دانشگاهها و با توجه به افزایش رقابت در میان دانشگاهها و مراکز آموزشی، در این تحقیق بر آنیم تا تأثیر کارآفرینی سازمانی بر روی رضایت مشتریان را از طریق یادگیری سازمانی مورد بررسی قرار دهیم. در راستای دستیابی به هدف این پژوهش چهار فرضیه تدوین شده است که در آن رابطه بین کارآفرینی سازمانی و یادگیری سازمانی، کارآفرینی سازمانی و رضایت مشتری، یادگیری سازمانی و رضایت مشتری و همچنین کارآفرینی سازمانی و رضایت مشتری از طریق متغیر واسط یادگیری سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که بجز فرضیه دوم سایر فرضیات مورد تائید قرار گرفتند و از این رو می توان بیان داشت در صورتی که متغیر واسط بدرستی انتخاب گردد، می توان بیان داشت کارآفرینی سازمانی بر رضایتمندی مشتریان تاثیر داشته و سبب افزایش آن می گردد.
مجتبی برادران محسنیان علیرضا خوراکیان
امروزه رضایت مشتری نقشی حیاتی در بقا و رشد سازمان ها ایفا می کند. این امر میسر نمی شود مگراینکه بتوان فهمید که مشتریان از سازمان چه خواسته و انتظاراتی دارند . آنچه ما را در فهم این مطلب یاری می نماید بکارگیری مدیریت ارتباط با مشتری می باشد. با بکارگیری مدیریت ارتباط با مشتری می توان در رویه های قبلی سازمان تجدید نظر نمود وبا ایجاد نوآوری در محصولات و خدمات، سطح رضایت مشتریان را ارتقا بخشید. هدف ازاین تحقیق بررسی تاثیر مدیریت ارتباط با مشتری بر روی رضایت مشتریان ازطریق نقش واسط نوآوری می باشد. جامعه آماری این تحقیق بخش های مختلف نواحی سیزده گانه شهرداری می باشند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه های توزیعی بین نمونه آماری 148 بخش از نواحی شهرداری مشهد که با استفاده از نرم افزار pls صورت پذیرفت نشان داد که فقط رابطه بین مدیریت ارتباط با مشتری و نوآوری معنادار و مورد تایید است و الباقی روابط شامل: ارتباط بین مدیریت ارتباط با مشتری و رضایتمندی، ارتباط بین نوآوری و رضایتمندی و واسطه گری نوآوری بین مدیریت ارتباط با مشتری و رضایتمندی مشتری مورد تایید نیست.
صادق اسکندری مصطفی کاظمی
امروزه استفاده از فناوری اطلاعات به صورت یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای سازمان ها درآمده است. علی رغم این وابستگی زیاد، هنوز بسیاری از پروژه های فناوری اطلاعات به نوعی با شکست مواجه می شوند. تحقیقات بسیاری بر روی شناسایی عوامل تأثیرگذار بر موفقیت مدیریت پروژه های فناوری اطلاعات صورت گرفته است و مدل هایی نیز در این زمینه ارائه شده است. در این راستا، در پژوهش حاضر عوامل ذکرشده در مدل کرن دولان مورد بررسی قرار داده شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران پروژه شرکت های فعال در حوزه فناوری اطلاعات در شهر مشهد بوده اند. اطلاعات این پژوهش با استفاده از پرسش نامه بکار رفته در پژوهش کرن دولان از یک نمونه 160 تایی بدست آمده است. برای بررسی تأثیرگذاری عوامل موفقیت بر روی موفقیت مدیریت پروژه از تجزیه و تحلیل رگرسیونی با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است. عوامل ذکر شده در مدل عبارت بودند از: مأموریت پروژه، حمایت مدیریت ارشد، برنامه ریزی و زمان بندی پروژه، شناسایی نیاز مشتری، توانایی اعضای تیم پروژه، تکنیک ها و ابزارهای فنی، ارتباط با مشتری، کنترل و بازخورد و توانایی تشخیص و حل مسئله که پس از تجزیه و تحلیل رگرسیونی همه عوامل ذکر شده به جز عامل مأموریت پروژه، بر موفقیت مدیریت پروژه دارای تأثیر معنادار و مثبتی می باشند. نتایج بررسی فرضیات این پژوهش به جز عامل رد شده با تحقیقات و پژوهش های گذشته هم سو بوده است. در نهایت با بحث و نتیجه گیری در مورد نتایج تحقیق و باتوجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی کاربردی جهت افزایش احتمال موفقیت مدیریت پروژه های فناوری اطلاعات به مدیران پروژه ارائه گردید.
آیدا خدابنده بایگی یعقوب مهارتی
خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یک سازمـان و جامعه است و آگاهی از فنون و تکنیک های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه مندان به این رشته است. امروزه ثبات در محیط کار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است و صنایع سنتی و قدیمی که جای خود را به انواع جدید و توسعه یافته آن داده است. فرصتی برای استفاده از مهارتهای قدیمی نمی گذارد و در حقیقت آینده را با تهدیدات و فرصتها مواجه ساخته است، زیرا هر اختراع و نوآوری، تغییری را پدید می آورد که می تواند به نوبه خود فرصتی را برای کسانی به وجود آورد که بتوانند از این فرصت استفاده بهینه کنند. موسسات و سازمان های تولیدی و خدماتی باید این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، کالاها و خدمات جدید را ارائه دهند، یا در جهت بهبود آن بکوشند. خلاقیت و نوآوری باتوجه به ماهیتش بر ناشناخته ها دلالت دارد و با خود ریسک را به همراه می آورد که البته ممکن است نتایج رضایت بخشی را باتوجه به مقادیر سرمایه گذاری شده در آن، به وجود نیاورد. باوجود این، آمادگی برای خدمت کارکنان در هر بخشی می تواند این نتایج مذکور را به نتایج رضایت بخش تبدیل نماید . هدف این تحقیق بررسی نقش واسط آمادگی برای خدمت در رابطه بین جهت گیری کار آفرینانه و عملکرد کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. جامعه آماری این تحقیق مجموعه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد است، که تعداد آن ها 618 نفر می باشدو از میان آن ها با استفاده از جدول مورگان، 171 نفراز طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده و برای تجزیه تحـلیل داده ها از نـرم افزار smart pls استفاده گردیـده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد کارکنان به صورت مستقیم معنی دار است و جهت گیری کارآفرینانه به واسطه آمادگی برای خدمت کارکنان نتیجه مثبت و بیشتری بر عملکرد آنان دارد. تحقیق نشان می دهد که جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد کارکنان به صورت مستقیم معنی دار است و جهت گیری کارآفرینانه به واسطه آمادگی برای خدمت کارکنان نتیجه مثبت و بیشتری بر عملکرد آنان دارد
محمد حسن بچاری صالحی مصطفی کاظمی
قابلیت نوآوری را مجموعه ای از توانمندساز ها تشکیل می دهند که محرک اصلی نوآوری در محیط کسب و کار هستند. به منظور ارتقاء قابلیت نوآوری شرکت ها ابتدا نیاز دارند سطح بلوغ خود در آن قابلیت ارزیابی و سپس حوزه های نیازمند بهبود برای ارتقاء به سطوح بالاتر بلوغ شناسایی نمایند. در پاسخ به این مسائل، تحقیق حاضر چهارچوبی پویا برای بررسی روابط علّی میان پنج توانمندساز (آنچه شرکت بایستی انجام دهد) و نتایج نوآوری (آنچه که نوآوری حاصل می نماید) و اثر آنها بر یگدیگر در گذر زمان، ارائه نموده است. این چهارچوب در شرکت متالوژی پودر مشهد مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه به همراه مصاحبه استفاده شد. پاسخ دهندگان در طی دو مرحله قابلیت نوآوری شرکت را ارزیابی و چگونگی روابط بین اجزاء آن را مشخص نمودند. چهارچوب انتخابی تحقیق مبتنی بر مدل تعالی سازمان efqm و اجزای آن منطبق با حوزه های نوآوری در سازمان بود. اجزاء اصلی مدل را پنج توانمندساز اصلی (رهبری، استراتژی نوآوری، کارکنان، شراکت ها و منابع، و فرآیند نوآوری) و مجموعه ای از نتایج نوآوری تشکیل دادند. با استفاده از روش دیماتل روابط و شدت نفوذ بین توانمندساز ها و نتایج نوآوری استخراج گردید و با این پیش فرض که افزایش در مقدار توانمندسا زها باعث دستیابی به نتایج نوآوری بیشتر و سرانجام بالا رفتن شاخص قابلیت نوآوری می گردد، مدل پویای قابلیت نوآوری ایجاد شد. به کمک مدل سازی پویایی سیستم و معرفی شاخص قابلیت نوآوری امکان ارزیابی سطح بلوغ و برنامه ریزی اثربخش تر در دست یابی به نتایج نوآوری در دوره ای از زمان فراهم شد. در آخر از طریق شبیه سازی مدل ایجاد شده چند استراتژی جایگزین مورد آزمون قرار گرفت تا در واقع قبل از اجرای آنها نتایج راه کارهای بهبود در شاخص قابلیت نوآوری و ارتقاء سطح بلوغ آن بررسی گردد.
رقیه آهی سعید مرتضوی
در عصر حاضر که عصر اقتصاد خدمات لقب گرفته، موفقیت سازمان ها در گرو ارائه ی خدماتی با کیفیت است. از این رو سازمان ها برای بقا در اندیشه ی به کارگیری ابزارهایی همچون مدیریت دانش به سر می برند. فعالیت های انسانی مانند تسهیم دانش میان اعضای سازمان، پایه و اساس فرآیند مدیریت دانش در سازمان هاست. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی عوامل روانشناختی (فردی) موثر بر تسهیم دانش و تعیین نقش میانجی گری رضایت شغلی کلی در رابطه بین ادراک از سیاست در سازمان و ویژگی های شخصیتی بر تسهیم دانش پرداخته است. نمونه آماری را 169 نفر از کارشناسان شاغل در دانشگاه فردوسی مشهد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، تشکیل داد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه (با تأیید روایی به روش محتوایی و تحلیل عاملی و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که ادراک از سیاست در سازمان از تأثیر منفی و معناداری بر رضایت شغلی کلی برخوردار است، ویژگی های شخصیتی (وظیفه شناسی و توافق پذیری) تأثیر مثبت و معناداری بر رضایت شغلی کلی و تسهیم دانش دارد، اما نقش میانجی گری رضایت شغلی کلی بین متغیرهای ادراک از سیاست در سازمان و ویژگی های شخصیتی (وظیفه شناسی و توافق پذیری) بر تسهیم دانش مورد تأیید قرار نگرفت.
معصومه نقدعلی فریبرز رحیم نیا
امروزه هر مشتری ارزش ویژه¬ی خود را دارد از این جهت سازمان¬ها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار باید مبارزه کنند. در این راستا، کاهش انواع هزینه¬ها و ریسک¬های مشتریان برای دسترسی به محصولات و خدمات شرکت و نیز افزایش هزینه¬ها و ریسک¬های مشتریان در صورت رویگردانی و جابه¬جایی می¬تواند گام مهمی در وفادار کردن مشتریان باشد. به همین دلیل، بانک¬ها نیز تحت فشار خاصی برای کاهش هزینه¬ها و حفظ مزیت رقابتی خود تا حد ممکن هستند. پیشگیری از تقلب اقدام مثبتی است که بانک¬ها می¬توانند به منظور بهبود تصویر خود در نزد مشتری و ارائه خدمات بهتر به آنها بکار ببرند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر پیشگیری از تقلب بر وفاداری نگرشی به واسطه کیفیت رابطه پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان شعب بانک اقتصاد نوین مشهد بود، که 384 نفر از آنها با روش نمونه¬گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای جمع¬آوری داده¬ها از ابزار پرسشنامه با تایید روایی و پایایی آن استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه¬ها، از روش معادلات ساختاری و آزمون بارن و کنی برای بررسی اثر میانجی¬گری متغیرها استفاده شد که فرضیه های تحقیق با نرم افزار «spss» و «amos» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پیشگیری از تقلب بر هر سه بعد کیفیت رابطه (رضایت، اعتماد و تعهد) از تاثیر معناداری برخوردار بوده، همچنین هر سه بعد کیفیت رابطه (رضایت، اعتماد و تعهد) نیز تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری نگرشی داشته و سه بعد کیفیت رابطه نقش میانجی¬گری کامل و معناداری بین پیشگیری از تقلب و وفاداری نگرشی داشته است، همچنین رابطه بین پیشگیری از تقلب بر وفاداری نگرشی نیز مثبت و معنادار بوده است.
الهام شاه میری لاکه علیرضا خوراکیان
قرن حاضر مملو از نوآوری های گوناگون در زمینه فناوری، کالا و خدمات جدید است؛ امّا در هیچ دوره ای مانند امروز، نیاز به نوآوری چنین حاد نبوده است. بدون شک روزبه روز بر شدّت رقابت در بازارها برای ارائه محصولات و خدمات توسّط بخش های مختلف صنعت افزوده می شود و تنها از طریق ارائ? محصولات جدید و مشتقّات آن هاست که می توان ارزش قابل توجّهی برای شرکت ایجاد کرد. هدف این تحقیق، بررسی نقش واسط ظرفیّت جذب دانش در رابطه بین سبک های رهبری (تحوّل گرا و تعامل گرا) و نوآوری سازمانی است. جامع? آماری این تحقیق، 120 شرکت تولیدی متوسّط و بزرگ شهرک های صنعتی شهرستان مشهد است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه (با تأیید روایی به روش محتوایی و تحلیل عاملی و پایایی با محاسب? ضریب آلفای کرونباخ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل یابی معادلات ساختاری و حداقل مربّعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسش نامه های توزیعی، بین نمونه آماری 80 شرکت تولیدی که با استفاده از نرم افزارpls صورت پذیرفت، نشان داد که رابط? بین رهبری تحوّل گرا و رهبری تعامل گرا با ظرفیّت جذب دانش و همچنین رابط? ظرفیّت جذب دانش و رهبری تعامل گرا با نوآوری سازمانی، معنادار بوده است. علاوه براین، رابط? رهبری تحوّل گرا با نوآوری سازمانی معنی دار نبوده است. همچنین نقش واسط ظرفیّت جذب دانش نیز مورد تأیید و معنی دار می باشد.
شیده نثاری اشک زری محمد لگزیان
مدیریت دانش به عنوان عامل کلیدی رشد اقتصادی در جوامع مبتنی بر دانش مطرح می شود. آموزش عالی نیز به عنوان مرکز تولید، انتشار و ذخیره سازی دانش باید با چالش های جامعه اطلاعاتی منطبق گردد. هدف این پژوهش، بررسی امکان استقرار مدیریت دانش در آموزش عالی می باشد. با مرور مبانی نظری، عوامل اثرگذار بر استقرار مدیریت دانش در آموزش عالی شناسایی و این عوامل در سه دسته شامل: عوامل استراتژیک مدیریت دانش، عوامل موفقیت مدیریت دانش و فرآیندهای استقرار مدیریت دانش در آموزش عالی، مطرح و بر این اساس مدل مفهومی تحقیق ارائه گردید. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش که از نوع توصیفی- پیمایشی، مقطعی و کاربردی می باشد، پرسشنامه بوده و از مقیاس لیکرت در آن استفاده گردید. پرسشنامه پس از سنجش روایی و پایایی با آلفای کرونباخ 84%، بین 120 نفر از اعضای هیات علمی دانشکده های زیرمجموعه علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد که براساس روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی ساده تعیین شدند، توزیع گردید و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس18 و اسمارت پی.ال.اس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. در این پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی، جهت آزمون فرضیات و برازندگی مدل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که از بین عوامل بررسی شده، عوامل تیم مدیریت دانش، نقشه دانش، ممیزی دانش، رهبری، فناوری اطلاعات و سنجش عملکرد، رابطه معنی داری با فرآیندهای استقرار مدیریت دانش ندارند و تنها، معنی داری سه عامل فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و استراتژی کسب و کار با تحقق مدیریت دانش مورد تایید قرار گرفت.
رضا شکری قادیکلایی علیرضا خوراکیان
: امروزه ورزش به عنوان یکی از بزرگترین پدیده های اجتماعی در نظر گرفته شده است، بطوریکه به گواه شواهد موجود، ورزش اجتماعی فوتبال پرطرفدارترین و محبوب¬ترین ورزش در اغلب کشور¬ها محسوب می¬شود، تا آنجا که بسیاری از کشورهای جهان، آن را در ردیف ورزش ملی خود قرار داده¬اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر کیفیت ارائه خدمات ومحصول بر نیات رفتاری تماشاگران فوتبال با رویکرد بازاریابی ورزشی به واسطه رضایتمندی است تا از این طریق بتوان پیشنهاداتی برای افزایش کیفیت ارائه خدمات و محصول در مدیریت هواداران باشگاه فوتبال ارائه کرد. همچنین بتوان شناخت و مسیری درست پیش روی مدیران مراکز ورزشی درجذب ونگه¬داری هواداران قرار داد. با توجه به اهداف تعیین شده، روش انجام پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری مورد مطالعه را تماشاگران تیم ابومسلم مشهد حاضردر لیگ دسته یک فوتبال کشور، تشکیل می دادند که براساس فرمول کوکران حداکثر نمونه 384 نفر تعیین وبا توجه به نرخ باز گشت پرسشنامه ،محقق تعداد 600 پرسشنامه بین تماشاگران توزیع ودرنهایت تحلیل داده ها براساس 455 پرسشنامه قابل استفاده صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده¬های پژوهش پرسشنامه که شامل چهار بخش کیفیت خدمات، کیفیت محصول، رضایت مندی و نیات رفتاری بوده وپاسخ ها در یک طیف 5 تایی لیکرت مورد سنجش قرار گرفت. قبل از تجزیه و تحلیل داده ها آزمون کولوموگروف و اسمیرنف برای تعیین نرمال بودن داده ها مورد استفاده قرار گرفت و برای آزمودن فرضیه های پژوهش از(رگرسیون چند متغیره، و تحلیل مسیرمدل معادلات ساختاری) استفاده شد. بر اساس یافته ها پژوهش، بین کارکنان ورزشگاه و رضایت از خدمات، بین دسترسی به تسهیلات و رضایت از خدمات، بین فضای تسهیلات و رضایت از خدمات همچنین بین عملکرد بازیکنان و رضایت از بازی و بین جو مسابقه و رضایت از مسابقه ارتباط معنی داری مشاهده گردید درحالیکه این ارتباط معنی دار بین رضایت از خدمات ونیات رفتاری نیز وجود داشت. اما بین ویژگی های حریف و رضایت از مسابقه ارتباطی معنی داری بدست نیامد. اما ارتباط بین کارکنان ورزشگاه ،دسترسی به تسهیلات وفضای تسهیلات با نیات رفتاری از طریق رضایت از خدمات مورد تایید قرار نگرفت درحالیکه بین جو بازی ونیات رفتاری از طریق رضایت از بازی رابطه معنی داری وجود داشت.
امیرحسین افشار علیرضا پویا
هدف از این تحقیق، بررسی تطبیقی متغیرهای چابکی مورد توجه در" بخش تولیدی" و "بخش خدمات هتل داری" و تعیین اوزان این متغیرها به گونه ای که بهترین تمایز را میان این دو بخش از نظر چابکی ایجاد نماید می باشد. از آنجا که در زمینه چابکی شرکت های تولیدی، مطالعات زیادی انجام گرفته است و متغیرهای چابکی آن ها شناخته شده می باشد و از طرفی دیگر نیز، تاکنون تحقیقی در زمینه چابکی هتل ها و تعیین متغیرهای حائز اهمیت برای آن ها صورت نگرفته است بنابراین، در این تحقیق متغیرهای مورد توجه شرکت های تولیدی چابک از ادبیات موضوع استخراج گردید و سپس در هتل های چابک مورد آزمون قرار گرفت تا مشخص شود آیا این متغیرها در هتل های چابک نیز همانند شرکت های تولیدی چابک مورد توجه قرار می گیرند یا خیر. در واقع این موضوع بررسی گردید هتل ها جهت چابک سازی خود چه متغیرهایی را مورد توجه قرار داده و روی آن ها سرمایه گذاری می نمایند و چه تفاوتی در این زمینه بین این دو گروه وجود دارد و کدام متغیرها یا ترکیب کدام متغیرها منجر به ایجاد این اختلاف شده اند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استفاده شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 122 شرکت تولیدی فعال مستقر در شهرک صنعتی طوس و 45 هتل سه، چهار و پنج ستاره مستقر در شهر مشهد می باشد. از روش نمونه گیری طبقه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل پرسش نامه های جمع آوری شده نیز به روش های تحیل واریانس چند متغیره، آزمون t مستقل و تحلیل تشخیصی و بوسیله نرم افزار "spss" صورت پذیرفت. در نهایت با توجه به نتایج تحقیق، مشخص شد تفاوت معنی داری بین بردار میانگین های متغیرهای چابکی دو گروه وجود دارد. متغیرهایی که باعث بروز این اختلاف شده بودند شامل آموزش و پرورش مستمر، فرهنگ تغییر، مشارکت و همکاری، پاسخ گویی، انعطاف پذیری، سرعت و شایستگی بودند که میانگین آن ها در هتل¬ها بیشتر از شرکت¬های تولیدی می باشد. میانگین چهار متغیر منابع انسانی منعطف و چندمهارته، تیم سازی، فناوری پیشرفته و تلفیق و یکپارچگی نیز، در دو گروه هتل ها و شرکت ها با هم برابر بود. همچنین بر اساس نتایج آزمون تحلیل تشخیصی، ترکیب متغیر آموزش و پرورش مستمر با ضریب تشخیص 658/0 و متغیر انعطاف پذیری با ضریب تشخیص 553/0، بیشترین تمایز را در چابکی دو گروه شرکت های تولیدی و هتل ها ایجاد می کند و به عبارتی، منجر به ایجاد بیشترین اختلاف هتل ها و شرکت های تولیدی در زمینه چابکی می شود.
الهه ناصری نژاد سعید مرتضوی
در دنیای رقابتی امروزه، نوآوری یک ضرورت و شرط بقای سازمان هاست. نوآوری درک شده سازمانی از عناصر مهم شکل دهنده نوآوری در سازمان ها بوده که بعنوان عاملی حیاتی در بقای سازمان محسوب می گردد. از سوی دیگر، دانش، هسته اصلی ایجاد نوآوری در سازمان است. لذا در این پژوهش برآن شدیم تا با بررسی متغیرهای دانش محور، رابطه میان این متغیرها و نوآوری درک شده سازمانی را مورد مطالعه قرار دهیم. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تعدیلگری موانع فرهنگی درک شده و ارزش رشد شخصی، بر رابطه میان بین بافت ذهنی باز درک شده و نوآوری درک شده سازمانی می باشد. ماهیت تحقیق کاربردی و روش تحقیق پیمایشی-تحلیلی بوده و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه¬¬ جمع آوری گردیده است. نمونه آماری را110 نفر از کارشناسان ستادی شرکت برق منطقه ای خراسان که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، تشکیل داد. روایی صوری پرسشنامه با استفاده ازنقطه نظرات اساتید مدیریت و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ بزرگتر از 7/0 برای همه متغیرها، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرم افزارspss16و amos20 انجام شد. تجزیه و تحلیل داده¬های جمع-آوری شده نشان داد که میان بافت ذهنی باز درک شده و نوآوری درک شده سازمانی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین اثر تعدیلگری ارزش رشد شخصی و موانع فرهنگی درک شده بر این رابطه تایید گردید. واژگان کلیدی: نوآوری درک شده سازمانی، بافت ذهنی باز درک شده، ارزش رشد شخصی، موانع فرهنگی درک شده، شرکت برق منطقه ای خراسان
نوید صدیقی علیرضا خوراکیان
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر نگرش استراتژیک مدیران و خصوصیات تیم های کاری بر نوآوری شرکت های دانش بنیان تحت پوشش پارک علمی و فناوری خراسان رضوی بوده است. برای این منظور از میان ویژگی های متعددی که دانشمندان در مطالعات خود در زمینه تیم و کار تیمی به آنها پرداخته اند، چهار ویژگی (انسجام، استقلال، عدم تجانس اعضا و روابط غیر رسمی میان اعضا) انتخاب و تاثیر هر یک از آنها بر نوآوری مورد آزمون قرار گرفت. همچنین سه متغیر سن، تحصیلات و جنیست را با توجه به نظر خبرگان به عنوان متغیرهای تعدیلگر در ارتباط با تاثیر گذاری نگرش استراتژیک مدیران بر نوآوری شرکت مورد توجه قرار داده شد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. این پرسشنامه از تحقیقات پیشین استخراج گردید.برای آزمون روایی از تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.از آنجا که معرف بودن گروه نمونه برای اهداف تعمیم¬پذیری به جامعه دارای اهمیت است، بنابراین نمونه¬گیری احتمالی مورد استفاده قرار گرفت. و باتوجه به اینکه فهرست این شرکت ها از طریق سایت پارک علم و فناوری در دسترس قرار گرفت، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. به منظور تحقق اهداف تحقیق پنج فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی تدوین شد. این فرضیات به روش های رگرسیون چندگانه تعدیل شده و مدل یابی معادلات ساختاری با بکارگیری نرم افزارهای spss وsmart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نگرش استراتژیک مدیران تاثیر مثبتی بر نوآوری دارد و هیچ یک از متغیرهای تعدیلگر این تاثیر گذاری را مورد تضعیف یا تقویت قرار نداده اند، همچنین هیچ یک از خصوصیات تیم های کاری بر نوآوری تاثیر مثبت و معناداری نداشته اند.
سیدمحمود غفاریان نیا علیرضا خوراکیان
تاکنون نظریه های متعددی در مورد خلاقیت مطرح شده است که آن را متأثر از عواملی نظیر ژنتیک، محیط اجتماعی، عوامل زیست شناختی، فرهنگ و شخصیت می دانند؛ اما طی 50 سال اخیر، تحقیقات متعددی تلاش کرده اند که ویژگی های شخصیتی افراد خلاق را از افراد غیر خلاق متمایز سازند. به عبارتی، حوزه شخصیت/ خلاقیت مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. با این وجود، مطالعات تجربی کمی مفهوم شخصیت خلاق را مورد بررسی قرار داده اند؛ بنابراین، هدف این تحقیق پس از بررسی ادبیات مرتبط با شخصیت و خلاقیت این بود که مدل دال و همکاران برای ایجاد خلاقیت در محیط کاری (مدیران و مسئولین با مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر) را در گروه صنعتی ایران خودرو مورد آزمون قرار دهد. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 36 سوال بود استفاده شد. برای این منظور، نمونه ای 270 تایی از جامعه آماری به روش تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه ها بین آنها توزیع گردید. روایی و پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده، اثر شخصیت خلاق و محیط کار فیزیکی بر عملکرد خلاق مورد تأیید قرار گرفت، اما اثر محیط سازمانی-اجتماعی بر عملکرد خلاق رد شد. همچنین، متغیر محیط فیزیکی رابطه بین شخصیت خلاق و عملکرد خلاق را تعدیل می کند ، اما محیط کار سازمانی-اجتماعی رابطه بین شخصیت خلاق و عملکرد خلاق را تعدیل نمی کند. واژه های کلیدی: شخصیت خلاق، عملکرد خلاق، محیط کار، گروه صنعتی ایران خودرو.
محمد اخگری علیرضا خوراکیان
تهیه کالا و خدمات از منابع بیرونی سازمان را تدارکات گویند. شرکت های تولیدی (تولید پیوسته و تولید کارگاهی)، با رویکردی پیوسته و مداوم اقدام به خرید مواد مستقیم خود می کنند، این در حالی است که در سازمان های پروژه محور بر اساس نیاز پروژه، سفارش کالا، غالباً یک بار و با حجم کم صورت می گیرد. شرکت مورد پژوهش، یک شرکت نظامی و پروژه محور میباشد که محصولات خود را بر اساس نیاز مشتری، طراحی و تولید می کند. مهندسی مجدد به عنوان یکی از رویکردهای مهم بهبود فرآیندهای تدارکات معرفی شد. فرآیند تدارکات شرکت، مدل سازی و شبیه سازی شد تا نقاط قوت و ضعف فرآیند موجود شناسایی شوند. سپس براساس روش های رایج تدارکات در شرکت های برتر، سه سناریوی بهبود طراحی و پیشنهاد شد. سناریو اول بر لزوم استفاده از سیستم های مدیریت جریان کار تاکید می کرد. تمرکز زدایی سازمانی حاصل نتیجه سناریو دوم بود و سناریو سوم بر تطابق فرآیند با استراتژی تدارکات تمرکز داشت. سپس میزان اثربخشی هر سناریو بر اساس معیارهای زمان چرخه فرآیند، تعداد نیروی انسانی و هزینه های اجرایی سناریو محاسبه شدند. سرانجام با استفاده از تحلیل هزینه-منفعت، این مقادیر به مقیاس یکسان تبدیل شده و مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. سناریو سوم با کاهش 40% تا 55% زمان چرخه فرآیند و با بالاترین امتیاز (24.1) نسبت به دو سناریو دیگر (سناریو اول با امتیاز 2.1 و سناریو دوم با امتیاز 19.1) انتخاب گردید. به منظور درنظر گرفتن مسائل دنیای واقعی، زمان چرخه فرآیند، با روش رویداد گسسته و با استفاده از نرم افزار awesim مدل سازی و شبیه سازی شد.
مصطفی جهانگیر فیض آبادی علیرضا خوراکیان
نوآوری در دنیای رقابتی نه تنها برای رشد سازمان ها، بلکه برای بقای آن ها نیز ضروری است. سازمان های امروزی به نوآوری های سریع و مداوم در محصولات، خدمات، فناوری و فرآیندها نیاز دارند. سازمانی که نمی تواند به طور مستمر محصولات و خدمات نوآورانه به بازار عرضه کند، محکوم به شکست خواهد بود. کلید نوآوری در رفتار نوآورانه ی کارکنان سازمان است. عوامل مختلفی نیز بر رفتار نوآورانه¬ی کارکنان تأثیر دارند. لذا در پژوهش حاضر پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی نقش دو عامل تعلق خاطر کاری و رفتار اشتراک دانش در رفتار نوآورانه پرداخته شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تعلق خاطر کاری بر رفتار نوآورانه کارکنان با نقش میانجی رفتار اشتراک دانش است. جامعه¬ی آماری این پژوهش، کارشناسان و متخصصان فناوری اطلاعات شرکت های عضو سازمان نظام صنفی رایانه ای در شهر مشهد می باشند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 30 سوال بود، استفاده شد. این پرسش نامه میان 210 نفر از کارشناسان فناوری اطلاعات توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد تعلق خاطر کاری بر اشتراک بهترین شیوه ها و اشتراک اشتباهات و تولید ایده ها تأثیر مثبت و معنی دار دارد. هم¬چنین اشتراک بهترین شیوه ها و اشتراک اشتباهات بر تولید و ترویج ایده ها تأثیرگذار است. اشتراک بهترین شیوه ها و اشتراک اشتباهات، تأثیر تعلق خاطر کاری بر تولید و ترویج ایده ها را میانجی گری می کند. در نهایت پیشنهاداتی برای بهبود رفتار نوآورانه کارکنان ارائه شده است.
هادی احرام پوش شمس الدین ناظمی
با توجه به اینکه این تحقیق، یک تحقیق کاربردی است، تلاش شده است برای بهبود وضعیت نگهداری و تعمیرات در شرکت بهره برداری قطارشهری مشهد، بخش یا بخش های از آن که در اولویت بهبود قرار دارند، شناسایی شوند. همچنین استراتژی مناسب نگهداری و تعمیرات متناسب با شرکت بهره برداری قطارشهری مشهد انتخاب شود. در این راستا، مولفه ها و زیرمولفه های موثر بر انتخاب استراتژی نگهداری و تعمیرات شناسایی شده، وضع موجود این عناصر مورد ارزیابی قرار گرفته، اهمیت هر کدام از مولفه ها و زیر مولفه ها تعیین شده و در نهایت بر این اساس استراتژی مناسب نگهداری و تعمیرات انتخاب شده است. برای شناسایی اولیه مولفه ها و زیرمولفه ها، از بررسی ادبیات موضوع در زمینه استراتژی های نگهداری و تعمیرات استفاده شده است. سپس به منظور متناسب سازی این عوامل با وضعیت شرکت بهره برداری قطارشهری مشهد، نظرات و توافق جمعی خبرگان شرکت بهره برداری قطارشهری مشهد در قالب یک تیم تصمیم که اعضای پانل دلفی را تشکیل می دادند، در مورد عوامل تاثیرگذار در شرکت بهره برداری قطارشهری مشهد، اخذ شده است. در مرحله بعد با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و با مشارکت خبرگان، وزن هر کدام از مولفه ها و زیر مولفه ها تعیین گردید. نرخ سازگاری برای تمامی جداول تکمیل شده توسط خبرگان و نیز نرخ سازگاری کلی برای هر جدول محاسبه گردید و کمتر از 0.1 بدست آمد. پس از آن، پرسشنامه ارزیابی وضع موجود تکمیل گردید. روایی محتوایی و صوری این پرسش نامه، با استفاده از نظر خبرگان صنعت و نظرات اساتید راهنما و مشاور تائید شد. برای پایایی این پرسشنامه نیز مقدار آلفای کرونباخ 0.85 بدست آمده است که بر همسانی درونی پرسشنامه و سازگاری پاسخ های افراد با همه عناصر پرسشنامه تاکید دارد. در نهایت با استفاده از تکنیک و روش تاپسیس بهترین گزینه برای انتخاب استراتژی مناسب نگهداری و تعمیرات در شرکت بهره برداری قطارشهری مشهد مشخص گردید.
مهناز اسلمی نژاد یعقوب مهارتی
در محیط رقابتی امروز، سازمانها باچالشهای زیادی رو به رو هستند. محصولات وخدمات جدید، میزان تغییر در استاندارد آنها و تغییر در ترجیحات مشتریان به شدت افزایش یافته است. بقا در چنین محیطهایی تنها از طریق بدست آوردن عملکرد سازمانی برتر امکان پذیر است که لازمه آن توجه به عوامل موثر بر عملکرد سازمانی است. یکی از عوامل موثر بر عملکرد، استراتژی بازاریابی سازگار با محیط زیست است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بکارگیری استراتژی بازاریابی محیطی (آمیخته بازاریابی سازگار با محیط زیست) بر عملکرد و همچنین بررسی نقش تعدیل گری متغیر پویایی بازار بر این رابطه، در صنعت حملونقل کالا در استان خراسانِ رضوی است. جامعه آماری تحقیق، 130 شرکت حملونقل کالا در استان خراسان ِ رضوی میباشند. از پرسشنامه ی استاندارد برای گردآوری دادهها استفاده شد، ضمن این که روایی صوری پرسشنامه، از طریقِ تست خبرگان با کمک اساتید محترم گروه مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد و کارشناسان صنعت حمل و نقل مورد تأیید قرار گرفت. روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخِ بزرگتر از 0.6 موید پایایی متغیّرها بود. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری (sem) با استفاده از نرمافزار spss 18 و smart pls انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که رابطه ی استراتژی بازاریابی محیطی در جامعه مورد پژوهش با عملکرد مثبت و معنیدار است، در صورتی که پویایی بازار نقش تعدیلگری بر این رابطه ندارد
وحیده صالح نژاد یعقوب مهارتی
مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندی هایی است که همواره سازمان را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می سازد. بنابراین برای دستیابی به مزیت رقابتی، یک سازمان هم باید به موقعیت خارجی خود توجه کند و هم توانمندی های داخلی سازمان خود را مورد توجه قرار دهد. در این پژوهش تاثیر توانمندی های سازمان بر مزیت رقابتی توسط متغیر میانجی استراتژی های بازاریابی محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش هتل های شهر مشهد می باشند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شده است و پایایی آن نیز توسط آلفای کرونباخ سنجیده و مورد تایید قرار گرفته است. برای اعتبارسنجی نیز از روش اعتبار سازه استفاده شده است. جهت آزمون فرضیات از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی(pls) برازندگی مدل استفاده شده است و تحلیل های این پژوهش با استفاده از نرم افزارsmart pls انجام شده است. نتایج نهایی تحقیق بیانگر این است که توانمندی های سازمانی به واسطه استراتژی های بازاریابی محیطی، بر مزیت رقابتی هتل ها تاثیر گذار می باشند. همچنین نتایج نشان می دهند که در صورت عدم وجود استراتژی های بازاریابی محیطی، توانمندی های سازمانی نمی توانند بر مزیت رقابتی هتل ها تاثیر بگذارند.
لعیا فریاد علیرضا خوراکیان
هدف این تحقیق، بررسی نقش میانجی اشتیاق شغلی در رابطه میان توانمندسازی روانشناختی، رفتار نوآورانه و قصد ترک شغل در کارکنان میباشد. جامعه آماری این تحقیق مجموعه کارشناسان سازمانهای داروسازی استان خراسان رضوی است که تعداد آنها 210 نفر میباشد. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه استاندارد بوده و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد بررسی قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخِ بزرگتر از 0.6 موید پایایی متغیرها بود. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری (sem) با استفاده از نرمافزار spss و smart pls انجام شد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که رابطه توانمندسازی روانشناختی کارکنان و اشتیاق شغلی آنان مثبت و معنیدار است و توانمندسازی روانشناختی به واسطه اشتیاق شغلی نتیجه مثبتی در بروز و افزایش رفتارهای نوآورانه و کاهش قصد ترک شغل در کارکنان دارد.
ریحانه نوریان شیروان علیرضا خوراکیان
اطمینان از ارائه خدمات کیفی و ایمن ، به عنوان یکی از کارکرد های اصلی نظام سلامت می باشد طبعا سیاست گذاری ، برنامه ریزی، اجرا و کنترل مناسب در این زمینه ،اهمیت ویژه ای دارد . در این راستا مدل ارزشیابی اعتبار بخشی به عنوان یکی از معتبر ترین مدل های ارزیابی مبتنی بر کیفیت و ایمنی، شیوه ای نو در جهت کسب اطمینان از عملکرد مناسب سازمان های ارائه دهنده خدمات سلامت می باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین اجرای اعتبار بخشی و عملکرد سازمانی با محوریت بیمار و همچنین بررسی نقش تعدیل کنندگی ابعاد مختلف فرهنگ سازمانی بر این رابطه بود .بر این اساس جامعه آماری مجموع 28 بیمارستان دولتی و خصوصی شامل380 بخش بالینی مستقردر شهر مشهد را تشکیل داد و داده های 449 پرستار (در ارتباط با فرهنگ سازمان ) مبنی پردازش داده ها قرار گرفت .از پرسشنامه و داده های ثانویه برای گرد آوری داده ها استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رگرسیون خطی ورگرسیون چند گانه تعدیل شده استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه توزیعی بین اعضای نمونه آماری 205 بخش بالینی بیمارستان ها که توسط نرم افراز spss انجام شد نشان داد که اعتبار بخشی پیش بینی کننده مناسبی برای رضایتمندی بیماران(به عنوان عملکرد سازمان) است اما نقش تعدیل کنندگی ابعاد مختلف فرهنگ سازمانی بر این رابطه مورد تائید واقع نشد .
یاسمین شریعت یزدی علیرضا خوراکیان
منابع انسانی مهم ترین و با ارزش ترین منابع یک سازمان هستند که نقشی محوری در موفقیت و تحول سازمان ایفا می کنند. این منابع کلیدی قادرند که سازمان را در جایگاه یک سازمان ایده آل قرار دهند و این بدین معنا است که سرمایه گذاری روی افراد یک سازمان به صورتی که آن ها تعهد حرفه ای داشته باشند موجب می شود که کیفیت کار افزایش یافته و بقای سازمان تضمین گردد. لذا با توجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر زندگی کاری و تجربه اجحاف در محل کار بر خستگی عاطفی کارشناسان دانشگاه فردوسی مشهد است. اهمیت تعهد حرفه ای، در تحقیقات و مطالعات مختلفی مورد بررسی و تأیید قرارگرفته است. بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی عوامل موثر بر تعهد حرفه ای بپردازد. نمونه آماری این پژوهش 208 نفر از کارکنان دانشگاه فردوسی هستند که دارای پست سازمانی کارشناس می باشند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 45 سوال بود، استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه، از طریق تست خبرگان با کمک اساتید علم مدیریت انجام گرفت. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهایsmart pls و spss.v18انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد زندگی کاری تأثیری منفی و معنادار و تجربه اجحاف اثر مثبت و معنی داری بر خستگی عاطفی دارند. خستگی عاطفی و تعهد حرفه ای با رابطه ی منفی و معنادار به یکدیگر مرتبط هستند و خستگی عاطفی تأثیر روابط زندگی کاری و تجربه اجحاف بر تعهد حرفه ای را میانجی گری می کند.
هانیه هوشمند سعید مرتضوی
همه سازمان ها برای بقا نیازمند اندیشه های نو، نظرات بدیع و تازه اند اما رقابت های فشرده و سلایق متنوع مشتریان موجب پیشبینی ناپذیری امور سازمان ها شده است. در در شرکت های بیمه به دلیل وجود دلایلی مانند حرکت به سمت خصوصی سازی با توجه به سیاست های اصل 44 قانون اساسی، دستیابی به ابزار پیشرفته الکترونیکی ، مواجه شرکت های بیمه با تقاضای گوناگون بیمه ای ، توسعه بیمه در بخش های سه گانه اقتصاد (کشاورزی ، صنعت ، خدمات) پایین بودن پشتوانه مالی صنعت بیمه ، عدم تنوع محصولات بیمه ای به ویژه از نوع برون مرزی آن، ضعف در امور کارشناسی و اتکایی، لزوم ایجاد تغییر و تحول در تمامی سطوح صنعت بیمه چه در بخش ساختاری چه در سطوح دیگر مانند شبکه فروش ، بخش مالی، حقوقی، اداری به وضوح احساس شده است. پرداختن به موضوع نوآوری در صنعت بیمه اقدامی در جهت دستیابی به اهداف فوق و رفع موانع موجود است.درچنین شرایطی برای حفظ ارتباط سازمان با مشتریان ، باید به اندیشه های نو و راه های نو دست یافت.
مهسا جندقی شمس الدین ناظمی
امروزه توسعه ی محصول برای شرکت هایی که می خواهند در بازارهای موجود و همچنین در بازارهای جدید به رقابت بپردازند، امری حیاتی می باشد. لذا شرکت ها می توانند با بهبود عملکرد زیست محیطی شان، تصویر سبز بودن شرکت خود را ارتقاء بخشند که به نوبه ی خود به ایجاد فرصت های جدید کسب و کار و بهبود مزیت رقابتی کمک می کند. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر، دستیابی به میزان تأثیر نوآوری سبز بر موفقیت محصول جدید سبز از طریق مزیت رقابتی محصول سبز بود. بر این اساس، مدیران فروش شرکت های تولیدی فعال صنعت پلاستیک و پلیمر به عنوان جامعه ی آماری در نظر گرفته شد. روش تحقیق ماهیتی پیمایشی- تحلیلی داشته و تعداد 200 نمونه از طریق نمونه گیری در دسترس و از مدیران فروش حاضر در نُهمین نمایشگاه بین المللی تخصصی صنایع پلاستیک و پلیمر جمع آوری گردید. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه با تعیین روایی و پایایی آن استفاده شد. روایی شامل روایی محتوا و روایی سازه بود. روایی محتوا بر اساس نظرات اساتید راهنما و مشاور و همچنین تعدادی خبرگان مدیریتی مورد تأیید قرار گرفت. برای روایی سازه، از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. همچنین برای پایایی پرسشنامه از یک نمونه ی اولیه استفاده گردید و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و برای تمامی متغیرها از 7/0 بیشتر بدست آمد. همچنین داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار pls تجزیه وتحلیل گردید. نتایج این تحقیق حاکی از این است که نوآوری سبز بر موفقیت محصول جدید سبز تأثیر مثبت دارد. همچنین، نوآوری سبز بر مزیت رقابتی محصول جدید سبز تأثیر مثبتی می گذارد. از طرفی، مزیت رقابتی محصول سبز بر موفقیت محصول جدید سبز تأثیر مثبت می گذارد و نوآوری سبز به واسطه ی مزیت رقابتی محصول سبز بر موفقیت محصول جدید سبز تأثیر مثبت و معنی دار دارد.
ناصر مصباح علیرضا خوراکیان
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر درک مدیران هتل های ایران ازبازاریابی ارتباطی بر امکان بکارگیری مدیریت ارتباط با مشتری از طریق نقش واسط امکان ادامه استفاده از بازاریابی ارتباطی بود. این تحقیق کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نظر همبستگی، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است و ازآنجا که بوسیله پرسشنامه به بررسی نظرات پاسخ دهندگان پرداخته، از نظر روش اجرا پیمایشی در قلمرو زمانی سال 1393 است. جامعه آماری شامل مدیران کل (مدیر عامل)، مدیران بازاریابی وفروش و پذیرش در هتل های چهار و پنج ستاره کشور براساس لیست اخذ شده از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری می باشد. با توجه به حجم جامعه در دسترس و فرمول نمونه گیری کوکران حداقل حجم نمونه تعداد 127 نفر تعیین و تعداد پرسشنامه دریافت شده و قابل تجزیه و تحلیل 137 پرسشنامه بود. در جهت تحقق هدف محوری، چهار فرضیه مطرح شد. جهت آزمون فرضیه ها از مقدار احتمال (t-value) حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت (برازندگی) مدل پیشنهادی با تبیین فرضیه ها در حالت تخمین استاندارد و معنی داری پارامترها با استفاده از نرم افزار smartpls بررسی گردید. به کمک آزمون تحلیل مسیر روابط بین مولفه های مدل مورد تایید واقع شد و بر اساس مدل برازش داده شده نتایج نشان داد: بین درک مدیران از عملکرد بازاریابی رابطه مند و امکان ادامه استفاده از بازاریابی رابطه مند رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین امکان استفاده از بازاریابی رابطه مند و امکان به کار گیری مدیریت ارتباط با مشتریان در آینده رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین مدیریت ارتباط با مشتریان و درک مدیران از عملکرد بازاریابی رابطه مند رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین درک مدیران از عملکرد بازاریابی رابطه مند و مدیریت ارتباط با مشتریان از طریق امکان ادامه استفاده از بازاریابی رابطه مند رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
شهرزاد ضیایی مجتبی پورسلیمی
سازمان ها برای ادامه حیات، سبقت گرفتن از رقبا در بازار رقابت و توسعه و پیشرفت خویش باید در کوتاه ترین زمان نسبت به شناسایی مشکلات و مرتفع نمودن آن ها اقدام نمایند. اجرای مدیریت روابط با مشتری در بسیاری از سازمان ها و به ویژه بانک ها موجب افزایش توان رقابتی، افزایش درآمد و کاهش هزینه های عملیاتی شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع مدیریت روابط با مشتری، هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش میانجی کیفیت اطلاعات در رابطه میان عوامل درون سازمانی و عملکرد روابط با مشتری می باشد. اهمیت مدیریت روابط با مشتری در نظام بانکداری، در تحقیقات و مطالعات مختلفی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است؛بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد به بهبود عملکرد روابط با مشتری با درنظر گرفتن متغیرهای کیفیت اطلاعات و عوامل درون سازمانی بپردازد. جامعه آماری این پژوهش بانک های غیردولتی مشهد می باشد. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 21 سوال بود، استفاده شد. این پرسشنامه میان 106 شعبه بانک غیردولتی مشهد توزیع گردید. روایی محتوایی و روایی سازه مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0 برای سازه های پرسشنامه، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار آموس انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که کیفیت اطلاعات تأثیر عوامل درون سازمانی بر عملکرد روابط با مشتری را میانجی گری می کند. همچنین مشخص شد، عوامل درون سازمانی به طور مستقیم نیز بر عملکرد روابط با مشتری تأثیر گذار است.
ریحانه پاک روان علیرضا خوراکیان
رشد سریع بنگاههای اقتصادی، تغییرات سریع، ابهام محیطی و پاره ای مسائل دیگر باعث شده است که بحث خلاقیت در سازمانها از اهمیت بالایی برخوردار باشد. خلاقیت را می-توان به عنوان عامل پویایی و تحرک سازمان و عنصری که در بهبود عملکرد مالی سازمان موثر است، پنداشت. خلاقیت در سازمان دارای نقش¬ها و تأثیراتی از قبیل: افزایش کیفیت راه حل مسایل، تحریک و ارتقاء نوآوری، افزایش انگیزش و تعهد در سازمان و افزایش عملکرد موثر تیم¬ها، می¬ باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر خودکارآمدی خلاق، کنترل شغلی، حمایت سازمانی درک شده و سن بر خلاقیت فردی در گروه صنعتی الکترو استیل شهرستان مشهد است. در این پژوهش نقش تعدیل¬گری کنترل شغلی و حمایت سازمانی در رابطه بین سن و خلاقیت فردی نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق ماهیتی پیمایشی- کاربردی دارد. جهت جمع آوری داده ها، پرسشنامه این تحقیق میان کارکنان این شرکت توزیع شد. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از70% برای سازه های مختلف پرسشنامه، پایایی آن را مورد تایید قرار داد. از روش های آماری مدل های معادلات ساختاری و رگرسیون سلسله مراتبی برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که خودکارآمدی خلاق، کنترل شغلی وحمایت سازمانی درک شده بر خلاقیت فردی اثر مثبت و معنادار دارد اما سن بر خلاقیت فردی اثری منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که تحت کنترل شغلی بالا و حمایت سازمانی اثر سن بر خلاقیت کاهش می¬یابد.
شیوا خالقی یعقوب مهارتی
ارتباط دانشگاه و صنعت در همه ی کشورهای جهان یک مسئله ی پیچیده و مهم است و ارتباط و همسویی میان این دو بخش، می تواند یک مسیر هموار برای تحقق توسعه ی ملی و دستیابی به فناوری پیشرفته که امروزه برای هر کشوری یک ضرورت ملی است، ایجاد کند. هدف این تحقیق، مطالعه ی اثر اشتراک منابع بر اثربخشی انتقال دانش با در نظر گرفتن نقش واسط ویژگی های دانشگاه و صنعت و عوامل ارتباطی، از نگاه دانشگاهیان است. جامعه ی آماری این پژوهش را 185 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد که حداقل در یک قرارداد برون دانشگاهی با صنعت مشارکت داشته اند، تشکیل می دهند که از این تعداد، با استفاده از جدول جرسی و مورگان، 125 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. طرح نمونه گیری، احتمالی بوده و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. همچنین برای سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت با محتوای 40 سوال استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی صوری و سازه و نیز آلفای کرانباخ مورد تأیید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارsmart pls استفاده گردیده و نتایج به دست آمده حاکی ازآن است که به اشتراک گذاری منابع بین دانشگاه و صنعت نمی تواند بر اثربخش نمودن انتقال دانش بین این دو نهاد مستقیماً تأثیر معنی داری داشته باشد. در مقابل، اثر مثبت و معنی دار اشتراک منابع دانشگاه و صنعت بر ویژگی های این دو نهاد و نیز بر عوامل ارتباطی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج همچنین نشان داد که ویژگی های دانشگاه و صنعت و عوامل ارتباطی هردو به صورت مثبت و معنی دار بر اثربخش کردن ارتباط بین این دو نهاد اثرگذاری دارند. نکته ی قابل تأمل این که نقش دو متغیر ویژگی های طرفین و عوامل ارتباطی به عنوان دو متغیر میانجی، بر اثربخشی انتقال دانش مورد تأیید بوده و از طریق این دو متغیر، به اشتراک گذاری منابع بین دانشگاه و صنعت به طور غیر مستقیم می تواند عاملی موثر بر اثربخشی انتقال دانش بین دانشگاه و صنعت تلقی گردد.
فرحناز عطاری علیرضا خوراکیان
در دنیای رقابتی و پر تلاطم و پیچیده داخلی و بین¬المللی امروز آنچه سبب مزیت رقابتی و عملکرد بهتر یک سازمان می¬شود قابلیت آن سازمان در خلاقیت و نوآوری می¬باشد. اگر ایده نو وارد سازمان نشود رو به زوال می¬رود و اگر خودمان خلق نکنیم باید برده آنچه دیگران خلق کرده-اند باشیم، نیروی انسانی از سرمایه¬های اصلی سازمان است و دست¬یابی به قابلیت خلاقیت و نوآوری از طریق منابع انسانی سازمان امکان¬پذیر می¬باشد. توجه به پاداش، انگیزه درونی و اعتماد به حسن نیت می¬تواند زمینه¬ی خلاقیت کارکنان که سرمایه¬های حیاتی سازمان برای بقاء هستند را فراهم آورد. لذا با توجه به نقش مهم کارکنان خلاق در سازمان پژوهش حاضر به بررسی اثر سیستم¬های پاداش، انگیزه، اعتماد به حسن نیت بر خلاقیت کارکنان می¬پردازد. نوع تحقیق از نظر ماهیت و نحوه¬ی گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی- همبستگی می¬باشد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان شرکت تولیدی کاشی فیروزه مشهد می¬باشند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه¬ای با طیف 5 گزینه¬ای لیکرت که شامل 19 سوال بود استفاده شد. این پرسشنامه میان 100 نفر از کارکنان شرکت توزیع گردید. روایی محتوایی و روایی سازه مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرانباخ بزرگتر از 0/6 برای سازه¬های پرسشنامه، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. تحلیل آماری داده¬¬ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم¬افزار smartpls انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد پاداش، انگیزه درونی، اعتماد به حسن نیت تأثیر مثبت و معناداری با خلاقیت کارکنان دارد.
حسین مشتاق خراسانی یعغوب مهارتی
امروزه در فضای رقابتی کسب و کار، وفاداری مشتری و یکی از پیامدهای اصلی آن، یعنی حفظ مشتری، عامل کلیدی در موفقیت مالی محسوب می شود. در این میان صنعت بانکداری نیز از این قاعده مستثنی نیست. بانک ها نیز می بایست برای بهبود وفاداری مشتریان خود به دنبال استراتژی های گوناگون مدیریتی باشند. در پژوهش حاضر پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی تاثیر عواملی مانند هنجارهای ذهنی و هزینه های جابجایی بر تعهد و در نهایت وفاداری مشتریان به بانک پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتریان بانک ملت می باشند. برای سنجش متغیر های این تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 49 سوال بود استفاده شد. پایایی این ابزار به کمک آلفای کرانباخ و روایی آن به کمک تحلیل عاملی بررسی و مورد تایید قرار گرفت. این پرسشنامه میان 249 نفر از مشتریان بانک ملت توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان داد هزینه های جابجایی مشتریان بطور مستقیم، همچنین با واسطه تعهد بر وفاداری آنها اثر گذار است. همچنین تاثیر تعهد مشتریان بر وفاداری آنها مورد تایید قرار گرفت، در حالیکه تاثیر هنجارهای ذهنی بر تعهد و وفاداری مورد تایید قرار نگرفت.
فاطمه هوشمند علیرضا خوراکیان
یچیدگی روزافزون سازمان ها و تفاوت در اندیشه ها، نگرش و باورهای افراد تعارض را جزء اجتناب ناپذیر زندگی سازمانی امروز کرده است. قبل از سال1990، غالب ادبیات سازمانی به نحوی بود که تعارض به عنوان عاملی کاهش دهنده بهره وری معرفی می شد، امّا در غالب مطالعاتی که اخیرأ صورت گرفته اند سعی شده تا به جای تمرکز بر روی جنبه های منفی تعارض به جنبه های مثبت تعارض و منافع ناشی از آن برای سازمان بیشتر پرداخته و توجه شود. لذا در پژوهش حاضر پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی سبک های مدیریت تعارض به کار گرفته شده توسط کارکنان و نحوه ی اثرگذاری این سبک ها بر عملکرد نوآورانه و میزان رضایت شغلی آنان پرداخته شده است. هدف این پژوهش نیز شناسایی مکانیسمی است که از طریق آن مدیریت تعارض بر روی رضایت شغلی و عملکرد نوآورانه کارکنان اثرگذار است. جامعه ی آماری مورد نظر در این پژوهش کارکنان شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری خراسان می باشد. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی و روایی همگرا و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. این پرسشنامه میان 280 نفر از کارمندان شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری خراسان توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مد لسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود ارتباط مثبت و معنی دار میان سبک های همکاری و مصالحه بر عملکرد نوآورانه و رضایت شغلی کارکنان شرکت های دانش بنیان و فناور است. سبک اجبار نیز دارای اثر معکوس بر عملکرد نوآورانه ی کارکنان است.
مرضیه غفاریان حاتمی علیرضا خوراکیان
روند رو به رشد استفاده از اینترنت به عنوان یکی از کانال های اساسی توزیع محصولات و خدمات توسط سازمان ها بسیار چشمگیر بوده است. نظام بانکداری اینترنتی نیز یکی از مهم ترین کاربردهای اینترنت می باشد. در این میان با توجه به استفاده روز افزون مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی، موضوع اساسی و مهم درک عوامل تاثیر گذار بر روی تصمیم مشتریان به استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی می باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر متغیرهای نوآوری مصرف کننده، اعتماد و ریسک درک شده در استفاده از بانکداری اینترنتی، و هم چنین بررسی نقش میانجی ریسک درک شده در رابطه بین نوآوری مصرف کننده و اعتماد در استفاده از بانکداری اینترنتی است. جامعه آماری این پژوهش مشتریان استفاده کننده از خدمات بانکداری اینترنتی بانک ملت در سطح شعب مشهد می باشند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که در بین نمونه ای به حجم 384 توزیع گشت، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز براساس روش معادلات ساختاری صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد نوآوری مصرف کننده و اعتماد دارای تاثیر مثبت و ریسک ادراک شده مشتریان دارای تاثیر منفی بر استفاده از بانکداری اینترنتی توسط مشتریان دارد. رابطه منفی اعتماد با ریسک درک شده و نقش میانجی ریسک درک شده در رابطه اعتماد و استفاده از بانکداری اینترنتی نیز تایید شد. در نهایت فرضیه تاثیر نوآوری مصرف کننده بر روی ریسک درک شده و نقش میانجی ریسک درک شده در رابطه نوآوری مصرف کننده و استفاده از بانکداری اینترنتی رد شد.
حمید رضا کریمویی مصطفی کاظمی
در جهان رقابتی امروز، مهمترین و حیاتی¬ترین دارایی هر سازمان سرمایه انسانی آن می¬باشد. نیروی انسانی در هر سازمان مشتمل بر افرادی است با نیازهای بی¬شمار که در صورت رفع نیازهایشان و داشتن انگیزه کافی، استعداد و مهارت خود را در جهت خدمت به سازمان به¬کار خواهند برد. با توجه به اهمیت و نقش برجسته¬ای که نیروی انسانی در هر سازمان دارد، پرداختن به موضوعاتی که موجب افزایش عملکرد کارکنان شود، مورد توجه محققین بوده است. یکی از عوامل مهمی که بر عملکرد افراد در سازمان¬ها موثر بوده و رابطه¬ی آن با عملکرد سازمان مورد توافق صاحب¬نظران این عرصه بوده است، کیفیت زندگی کاری می¬باشد. کیفیت زندگی کاری به عنوان یکی از رویکردهای بهبود عملکرد کارکنان، موجب هم¬سویی آن¬ها با سازمان می¬شود. از سوی دیگر یکی از آفت¬های مهم مدیریت سازمان¬ها، بی¬توجهی به کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان می¬باشد. نظام ارزشی کیفیت زندگی کاری، سرمایه¬گذاری بر روی افراد را مهم¬ترین متغیر در مدیریت راهبردی مورد توجه قرار می¬دهد و این نظام معتقد است که برآورده نمودن نیازهای کارکنان به بهسازی و افزایش کارایی بلند مدت سازمان منجر می¬شود. متأسفانه این موضوع در سازمان¬های کشور چندان مورد توجه نیست و حلقه مفقود این سازمان¬ها می¬باشد. یکی از سازمان¬هایی که سرمایه انسانی در آن نقش بسزایی دارد، سازمان اتوبوسرانی می¬باشد. از آنجاکه کارکنان ستادی نقش بسزایی در مدیریت، راهبری و برنامه ریزی خدمات در سازمان اتوبوسرانی شهر مشهد را دارند، در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هشت مولفه کیفیت زندگی کاری و عملکرد فردی آن¬ها پرداخته می¬شود. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 86 کارمند ستادی سازمان اتوبوسرانی جمع¬آوری گردید. برای بررسی عملکرد کارمندان از فرم¬های ارزشیابی که در آرشیو کارگزینی سازمان اتوبوسرانی می¬باشد، استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین مولفه¬های موثر بر کیفیت زندگی کاری و عملکرد از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان از رابطه مثبت و معنی¬دار مولفه¬های پرداخت منصفانه و کافی، محیط کاری ایمن و بهداشتی، فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون¬گرایی در سازمان کار و توسعه قابلیت¬های انسانی با عملکرد کارکنان ستادی سازمان اتوبوسرانی دارد. نتایج حاصل از برآورد الگوی پروبیت نشان از تأثیر منفی و معنی¬دار متغیرهای جنسیت و سن و تأثیر مثبت و معنی¬دار شاخص مولفه¬های کیفیت زندگی کاری بر عملکرد کارکنان ستادی سازمان اتوبوسرانی داشته است. با توجه به نتایج، طراحی و پیاده سازی سیستم حقوق دستمزد معقول و منصفانه، ایجاد فضای زیبا، ایمن و متنوع کاری در جهت بهبود روحیه کارکنان، مشخص نمودن مسیر آینده شغلی کارمندان، ایجاد ضابطه به جای رابطه، به عنوان پیشنهادات کاربردی به برنامه¬ریزان این عرصه پیشنهاد می¬شود.
حیدر ناظمی یعقوب مهارتی
عملکرد نیروی فروش که از موضوعات مورد توجه شرکت ها در فضای رقابتی امروز می باشد، تابع عوامل مختلف فردی، سازمانی و محیطی است. شناسایی این عوامل موجب برنامه ریزی و مدیریت بهتر نیروی فروش می شود. اگرچه اهمیت کنترل مدیریت فروش به طور گسترده توسط هم مدیران و هم محققان مورد تأیید قرار گرفته است، اما تحقیقات کمی در این موضوع انجام گرفته است . هدف این تحقیق بررسی کنترل ، نوآوری و عملکرد سازمان با استفاده از چارچوب مفهومی برگرفته از مطالعه ماتسوئو در واحدهای فروش شرکت های فعال در صنعت مواد غذایی شهرستان مشهد می باشد. لذا یک نمونه 101 تایی از شرکت های موجود در جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که کنترل مبتنی بر رفتار و کنترل مبتنی بر دانش بر نوآوری فروش تاثیر مثبت دارد و یک رابطه مستقیم بین آنها برقرار است در حالیکه فرضیه کنترل مبتنی بر نتیجه بر نوآوری که به صورت منفی فرض شده بود ، رد شد و نشان داد که بین آنها یک رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد و نه یک رابطه معکوس. متغیر نوآوری فروش بر عملکرد فروش نیز تاثیر داشته و همچنین نقش میانجی گری متغیر نوآوری فروش در رابطه بین متغیرهای کنترلی و عملکرد فروش نیز تأیید گردید.
بهزاد احمدیان مصطفی کاظمی
پروژه های ساخت همواره در معرض ریسک های مختلفی هستند که این ریسک ها در صورت عدم مدیریت صحیح می توانند باعث کاهش عملکرد و حتی شکست پروژه شوند. از طرف دیگر پروژه های ساخت و ساز در کشور ما به دلیل تاثیرپذیری از شرایط کلان اقتصادی و سیاسی کشور با مخاطرات و ریسک ها فراوانی مواجه بوده که این مساله اهمیت توجه برنامه ریزی مدیریت ریسک در پروژه های ساخت وساز در کشور را دوچندان می کند. تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت تحلیل کاربردی، اما از لحاظ جمع آوری اطلاعات پیمایشی و میدانی بوده (پیمایش، نوعی روش در تحقیق اجتماعی است که مشخصه اصلی آن ارائه مجموعه ساختمند و منظمی از داده هاست.)، جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق مدیران پروژه های ساختمانی و ناظر آنها در شهر مشهد می باشند. و از نظر تجزیه و تحلیل فرضیه ها توصیفی و همبستگی است. همچنین در این مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون به بررسی ارتباط بین سطح ریسک و میزان موفقیت پروژه های ساخت و ساز، ارتباط بین برنامه ریزی مدیریت ریسک و موفقیت پروژه های ساخت و ساز و با استفاده از آنالیز واریانس دو طرفه به بررسی ارتباط بین سطح ریسک و میزان موفقیت پروژه های ساخت و ساز در مشهد از طریق نقش واسطه ای برنامه ریزی مدیریت ریسک پرداخته می شود. بررسی نشان داد برنامه ریزی مدیریت ریسک از طریق نقش واسطه ای بین سطح ریسک و موفقیت پروژه های ساخت، رابطه منفی بین سطح ریسک و موفقیت پروژه را کاهش می دهد.
جواد جوادزاده طباطباطی محمد لگزیان
سیستم ارتباط با مشتریان الکترونیکی با توجه به ظهور فناوری های الکترونیک و نیاز مدیران به تجزیه و تحلیل های لازم جهت گزارشات مدیریتی ، به بخش های خاص تری از بازار توسعه یافته است. اجرای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی تأثیر مثبتی بر کیفیت ویژگی های خدمات مبتنی بر مشتریان و نیز تأثیر مثبتی بر پیامدهای کیفیت کلی ارتباط با مشتری (اعتماد، تعهد، وفاداری و رضایت) دارند. هدف اصلی تحقیق بررسی عوامل موثر بر پذیرش سیستم های ارتباط با مشتری الکترونیکی بود. گروه روشنایی شب فروز با توجه به یک تجربه ناموفق و همراه با خسارت برآن شد، موضوع را قبل از پیاده سازی واکاوی کرده و پارامترهای موثر را شناسایی کند. این تحقیق توصیفی و به روش پیمایشی بود و با توجه به اینکه نتایج این تحقیق به سازمان مورد تحقیق کمک می کرد که در جهت بهبود عملکرد و ارتقای بهره وری در سازمان و رفع برخی نقایص گام بردارد یک تحقیق کاربردی می باشد. نمونه آماری این تحقیق از کارکنان مرتبط گروه روشنایی شب فروز بود. در تمامی فرضیه ها نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که سطح معنی داری کمتر از 0.05 بود و طبق 5 فرضیه به اعتقاد پاسخ دهنگان بین حمایت مدیریت ، حمایت کارکنان ، حمایت منابع ، حمایت صنعت ، حمایت مشتریان و پذیرش سیستم های ارتباط با مشتری اکترونیک ، رابطه مثبت وجود داشت. همچنین مشخص شد که به تربیت حمایت مدیریت ، حمایت مشتریان ، حمایت کارکنان ، حمایت منابع و حمایت صنعت در اولویت این تاثیر گذاری قراردارند.
نازنین رضایی گرکانی علیرضا خوراکیان
امروزه مفهوم بهره وری مورد توجه بسیاری از واحدها اعم از تولیدی و خدماتی قرار گرفته است. این پژوهش از مدل پویای توسعه بهره وری به منظور به تصویر کشیدن ارتباطات درونی عوامل تاثیرگذار بر بهره-وری در طول زمان و ارزیابی سطح بلوغ بهره وری یک سازمان استفاده می کند. هر سازمان بر اساس سطح بلوغ بهره وری خود می تواند برنامه ریزی های لازم را در راستای بهبود و افزایش بهره وری انجام دهد. برای ساخت مدل در ابتدا متغیرهای موثر بر بهره وری از ادبیات پژوهش های پیشین انجام شده با توجه به مفهوم بومی سازی استخراج و انتخاب شده است. این متغیرها به کمک تحلیل عاملی به پنج عامل اصلی رهبری، داده و اطلاعات، مدیریت کیفی استراتژیک، مدیریت فرایندها و افراد تبدیل گشت که در مدل پویای بهره وری مورد استفاده قرار گرفت. مدل نهایی پژوهش با استفاده از تطابق مدل طراحی شده با مدل جایزه مالکلم بالدریج و با استفاده از مدل بلوغ قابلیت جهت تعیین امتیازهای سطوح بلوغ بهره وری طراحی گردید. در نهایت مدل طراحی شده شبیه سازی شد که نتایج نشان می دهد که یک سازمان که در گام های ابتدایی قرار دارد و به بهره وری آن پرداخته نشده است 23 سال زمان می برد تا به حداکثر بهره وری خود برسد. سازمان می تواند با استراتژی های مختلف این زمان را کاهش دهد. با تمرکز بر متغیرهای رهبری و افراد سازمان می-تواند زمان رسیدن به بلوغ بهره وری را خود را به میزان زیادی کاهش دهد.
علی گرایلی علیرضا خوراکیان
نوآوری فرایند ایجاد و اجرای یک ایده یا به بیانی دیگر تبدیل ایده های مفید به محصولات، خدمات و یا روشهای مفید می باشد. این ایده های مفید ناشی از خلاقیت می باشند که شرط لازم برای نوآوری می باشد. خلاقیت را میتوان توانایی ترکیب کردن ایده ها به طور منحصر بفرد تعریف کرد. خلاقیت ایده های جدید برای بهبود شرایط در سازمانها را فراهم میکند و نوآوری این ایده ها را به اجرا در میآورد. عوامل بسیاری بر خلاقیت تاثیر میگذارند و یک مجموعه عوامل تاثیر گذار، هیجانات خودآگاه می باشد. هدف این تحقیق، بررسی اثرات هیجانت خودآگاه (غرور، شرم، گناه) بر سطح خلاقیت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد و تعداد آنها 10741 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد و از پرسشنامه ای با طیف ? گزینه ای لیکرت که شامل ?? سوال بود استفاده شد. روایی محتوا از طریق پیش آزمون، تست خبرگان انجام گرفت. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد برسی قرار گرفت. به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلیابی معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه های توزیعی بین نمونه آماری 271 نفری دانشجویان که با استفاده از نرم افزار(pls) صورت پذیرفت، نشان داد که غرور اصیل و احساس گناه رابطه معنی دار و مثبتی با سطح خلاقیت دارند درحالیکه غرور عصبی و احساس شرم رابطه معنی دار و منفی با خلاقیت دارند.
حسن برزنونی علیرضا حدادیان
پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت های مدیریت دانش بر عملکرد از طریق مدیریت ارتباط با تامین کنندگان در شرکت های مپنا انجام گرفته است و در این راستا چهار فرضیه مطرح گردید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نظر روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع همبستگی می باشد و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جهت بررسی پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شده است که ضریب مربوط به همه متغیرها بالاتر از 0.7 و قابل قبول می باشد. همچنین جهت بررسی روایی از ابزا روایی همگرا و واگرا، معیار communality، rsquare، f2 و gof استفاده شده است که ضرایب مربوط به همه آن ها نشان دهنده روایی مناسب ابزار تحقیق می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 32 شرکت مپنا می باشند.
آزاده بدیلی علیرضا خوراکیان
دگرگونی در ساختار جمعیتی بشر و نیازهای نامحدود و منابع محدود در اختیار، تغییرات چشمگیر در محیط های سازمانی و تشدید عرصه رقابت در جهان امروزی ، تغییرات عصر حاضر را کاملا" غیرقابل پیش بینی کرده و هر لحظه می توان منتظر ظهور پدیده ای جدید در دنیای فناوری بود. بنیان تمام این پیشرفت ها و فن آوری های نوظهور چیزی نیست بجز «خلاقیت و نوآوری»، توانایی که مختص نوع بشر است. با مشخص شدن اهمیت خلاقیت و نوآوری در ایجاد تحول و رفع نیازهای بشر، ماسیلو (1997) بیان می کند هیچ نوآوری و فناوری خوبی بدون استفاده و بهره بردن از نیروی انسانی واجد صلا حیت وجود نخواهد داشت. در نتیجه سازمانها بیش از گذشته به دنبال جذب و از آن مهمتر حفظ و توسعه افراد برای انجام فرایندهای جاری و آتی خویش هستند.آنها به دنبال سرمایه جدیدی تحت عنوان سرمایه انسانی هستند، این واژه ریشه در ادبیات اقتصادی داشته و به ویژگی های کیفی افراد اشاره دارد. در حالیکه امروز سرمایه انسانی نه سرمایه فیزیکی و نه سرمایه مالی محسوب می شود؛ بلکه سرمایه انسانی به عنوان دانش، مهارت، خلاقیت وسلامت فرد تعریف شده است(بکر،2002) . به جرات می توان گفت که سرمایه انسانی عاملی است که بیش از هر عامل دیگری بر روی رشد و بقای سازمانی تاثیرگذار است. امروزه اهمیت آن در تمامی حوزه ها گسترش یافته است به نحوی که تئوری رشد مدرن به تراکم سرمایه انسانی توجه می کند و حتی سرمایه انسانی به عنوان یک عامل تاثیرگذار در رشد و توسعه اقتصادی جوامع قلمداد می گردد. در جهان متلاطم امروزی شرکت های پیشرو دریافتند که چگونه می توان با تاکید بیشتر بر حفظ و توسعه سرمایه انسانی خود در بالاترین نقطه اقتصاد جهانی جای گرفت. از آنجا که توانایی و مهارت افراد به عملکرد بهتر و بهره وری سازمان کمک می کند انجام هرگونه هزینه در آموزش و توسعه نوعی سرمایه گذاری بلند مدت محسوب می شود. در محیط متغیر و شدیداً رقابتی امروزی تغییرات سریع تکنولوژی، تغییرات مکرر در فرایندهای کاری را اجتناب ناپذیر کرده است و تنها با کمک نیروی انسانی خلاق و نوآور است که می توان به مزیت رقابتی دست یافت.در نتیجه سازمان ها باید به سازمان هایی پویا و یادگیرنده تبدیل شوند تا کارکنانشان با توانایی هایی که از خود بروز می دهند قابلیت انطباق با تغییرات را در عرصه رقابت داشته باشند. نقش توسعه دهنده سرمایه انسانی بوسیله کمک به کارکنان در یادگیری و حفظ مهارت های موردنیاز برای سازمان ارزش افزوده ایجاد می کند. از جمله روشهای توسعه و بالندگی کارکنان بهره گیری از تجربیات متعدد کاری است. گردش شغلی از جمله آن هاست (استوارت و براون،2010) . گردش شغلی از جمله استراتژی های طراحی شغل است که به منظور افزایش انگیزه شاغل در انجام کارها یا وظایف تکراری بکارگرفته می شود (بادوری، آردوویلسکی 2006) . یکی از عوامل بسیار مهم که امروزه مدیران را ناگریز به استفاده از چرخش شغلی می کند، منسوخ شدن مهارت هاست. تغییر در تکنولوژی موجب منسوخ شدن بسیاری از مهارت ها شده است (کرامتی،1385). به گفته اریکسون و اورتگا (2006) ،سه انگیزه برای اتخاذ چرخش شغلی وجود دارد: آموزش کارکنان، یادگیری کارفرما،افزایش انگیزه کارکنان. هدف اصلی از اجرای گردش مشاغل جابجایی ، اعطای ترفیع،انتصاب و ارتقا نمی باشد ولی در صورتی که به صورت حساب شده و هدفمند اجرا شود می تواند کمکی موثر برای دستیابی صحیح به موارد فوق و هریک از عوامل انگیزشی و توسعه ای و حتی طراحی مسیر حرکت مشاغل باشد. به نظر می رسد در گردش شغلی، چون فرد با علاقه به کار می پردازد، کاهش شکاف بین اهداف فردی و سازمانی می تواند به افزایش تعهد به سازمان منجر شود. از طرف دیگر با جابه جایی کارکنان در شغل های مختلف، سختی ها و مشکلات مربوط به شغل های خاص بین افراد سرشکن می شود و شکایات و اعتراضات نسبت به سختی شرایط کاری به حداقل می رسد. از دیگر پیامد های مثبت گردش شغلی بر اساس نتایج برخی پژوهش ها می توان به افزایش رضایت شغلی، ایجاد حساسیت شغلی و کاهش خستگی کارکنان اشاره کرد (کرامتی ، 1385) . با این حال مزیت گردش شغلی در بهبود عملکرد به یقین تایید نشده است ( بادوری، آردوویلسکی، 2006). مساله ای که در اینجا مطرح است این است که کارکنان خلاق و نوآور شرکت های پیشرو امروزی آیا در جایگاه های جدید شغلی به روش های موجود بسنده می کنند؟ بایستی اذعان کرد اگر افراد گرفتار نظمی تکراری و مکانیکی شوند نابود خواهند شد. با اطمینان می توان ادعا کرد که هیچ کدام از معضلات پیچیده بشری در هیج جا و هیچ زمانی قابل رفع نخواهد بود، مگر این که افرادی باشند که بتوانند با نهاد پیوسته در حال بسط و توسعه واقعیت های پیش رو، خلاقانه رفتار کنند (بوهم،1998) . امروزه کارهای تکراری تماما" به صورت اتوماتیک و خودکار انجام می شود و آنچه انسان را از ماشین متمایز می کند بهره گیری از قدرت فکر و خلاقیت است. مطالعات گذشته برگرفته از روش های مختلف شناسایی عوامل موثر بر پرورش خلاقیت و رفتار خلاقانه را می توان به حداقل سه دیدگاه طبقه بندی کرد: برمبنای ویژگی های فردی ، مفاهیم اجتماعی و نفوذ متقابل (وودمن و شوینفلت،1990) . در پژوهش صورت گرفته توسط کیم و لی (2011) تاثیر رضایت شغلی به عنوان مولفه ای از ویژگی های فردی که رفتار خلاق کارکنان را ترغیب می کند اثبات شده است. پژوهش صورت گرفته توسط هو و دیگران از دانشگاه پکن تاثیر تعهد سازمانی بر بروز خلاقیت را نیز تایید می کند. اینکه رضایت شغلی و تعهد سازمانی به عنوان مولفه ای از پیامد یک گردش شغلی موثر می تواند به خلاقیت بیانجامد یا یک گردش شغلی خواه موثر و خواه غیر موثر تنها به دلیل ماهیت پدیده تغییر که در جایگاه شغلی صورت می گیرد به خلاقیت می انجامد ، هدفی است که پژوهش حاضر به دنبال آن در یک گروه صنعتی متشکل ازدوازده کارخانه تولیدی است که سیاست گردش شغلی را در سال های متوالی اجرا نموده و بر پایه تجربیات بدست آمده در سال 92 دست به جابجایی های بزرگتری در رده های مدیران ارشد و عالی زده است. جابجایی های صورت گرفته بنا به صلاحدید مدیریت ارشد، به کارکنان ابلاغ می گردد و پذیرش منصب جدید گاه با نارضایتی همراه است . تکرار این استراتژی درسال های متوالی می تواند نشان از نتایجی رضایت بخش باشد که بررسی دانش محور آن دغدغه این تحقیق است. چرا که تا کنون در کارهای پژوهشی کمتر به خلاقیت به عنوان پیامدی از گردش شغلی اشاره ای شده است و با نگرشی متفاوت به این موضوع، تفکر مقاومت در برابر پذیرش جایگاه های شغلی جدید را به چالش می کشد. آگاهی از این مسیر تصمیم گیرندگان استراتژیک سازمان را در راستای اخذ سیاست هایی در زمینه گردش شغلی در فعالیت هایی که نیاز به خلاقیت دارند یاری کرده و با مشخص کردن میزان اثرگذاری مولفه های میانجی به جابجایی های مطلوب کمک می کند. اگر دیدگاه بر این قرار گیرد که شکل یا نوع مدیریت به اقتضای شرایطی که سازمان در آن قرار می گیرد، تعیین می شود، می توان چنین نتیجه گرفت که برای یک سازمان خوب هیچ مجموعه ی منحصربه فردی از اصول وجود ندارد که بتوان یک نمونه ی آرمانی از سیستم مدیریت را به عنوان یک الگوی مناسب در آن سازمان اعمال کرد ( توسی، 2009) . در قرن بیست ویکم که اهمیت سرمایه های فکری در یک سازمان بیشتر از اهمیت تراز مالی آن است این انسان ها هستند که ارزش سازمان را تعیین و برای صاحبان سهام سود می آفرینند(غفاری،87). با عنایت به این مطلب که نگرش سازمان های رهسپار تعالی این است که قبل از هرگونه سرمایه گذاری، بایستی بر بهره گیری از سرمایه های فکری منابع انسانی خودشان تمرکز کنند؛ لذا بررسی وجوه مخنلف سیاست گردش شغلی در رده های مختلف به عنوان یکی از روش های توسعه سرمایه های انسانی با روشن نمودن روابط تاثیرگذار و نتایج آن می تواند رهنمودی برای سازمان های مشابه که پذیرفتن ریسک جابجایی نیروهای متخصص با سابقه کاری طولانی برای آنها چالش برانگیز است، مفید و کاربردی باشد. از آنجا که سرمایه انسانی کارآمد، تنها عنصر بی رقیب و غیر قابل کپی در عصر رقابتی امروز است و از طرفی دیگر جوامع امروزی تنها از راه خلاقیت و نوآوری می توانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و این مهم تنها از مسیر توسعه و بالندگی میسر می گردد و یکی از شیوه های توسعه کارکنان گردش شغلی است ، بررسی اثر گردش شغلی در بروز رفتار خلاقانه ضرورت تحقیق و تفحص در این موضوع را دوچندان می کند. چرا که حفظ مزیت رقابتی که ضامن بقای سازمان های امروزی است منوط به آن است. اگر مشخص شود گردش شغلی در بروز رفتار خلاق نقش دارد؛ خواه مستقیم، خواه به کمک مولفه های میانجی، می تواند استراتژی کمکی برای سازمان ها و شرکت های امروزی باشد. خلاقیت منجر به دستیابی سریع تر به اهداف بوسیله راه های نو، حذف عیب ها و نقص ها، کاهش ضایعات با نگاهی متفاوت به انجام کارها در تولید بدون نقص و تولید ناب و نهایتا" کاهش هزینه ها ، ارتقای کیفیت ، بهبود عملکرد و افزایش مشارکت کارکنان و همکاری های متقابل در تمام عملیات خواهد شد. زیرا افراد خود را مسـول در تحقق اهداف نهایی عملیات می دانند؛ هم در بحث تولید و هم در بحث ارایه خدمات. این طبیعی است که نگاه به گردش شغلی در وهله اول به دلیل صرف هزینه در آموزش و ریسک تخصص و تجربه ناکافی فرد در جایگاه جدید،پذیرش این استراتژی را سخت می کند اما اگر گردش شغلی سبب شود فرد در جایگاه جدید به منظور جبران تخصص و زمان ناکافی ملزم به کشف راه های تازه و سریعتری در کشف عیوب و دستیابی به اهداف باشد، راهکاری موثر در ارتقا و پیشرفت سازمان به حساب می آید. زیرا رویکرد تازه در تشخیص مشکلات به بهبود فرایندها می انجامد. در روش های حل مسئله و سیستم های نوآوری نظام یافته مطرح می شود که در هر مسئله، تناقضی وجود دارد که دو عامل در رابطه ای معکوس با یکدیگر قرار می گیرند که اگر بخواهیم خروجی مثبت از یک طرف داشته باشیم خروجی منفی از طرف دیگر بیشتر می شود. در اینجا نیز همین تناقض وجود دارد. همین عدم تجربه فرد برای شغل جدید و به کار گماردن او در شرایطی که سابقه ای از مشکلات و مسائل آن ندارد باعث تحریک بسیاری از توانایی های رودررو شدن با مشکلات و به کار افتادن ویژگی ها و خصوصیت هایی از افراد می شود که تاکنون شاید به دلیل عدم نیاز به کار نیفتاده است و فرد با استفاده از مهارت های خود و به وسیله آنها با مسائل برخورد کرده و آنها را حل می نماید(عبدی،1391). ضمن آن که سرمایه انسانی سازمان نیز از گزند ترک خدمت محفوظ مانده است. حفظ سرمایه انسانی و مدیریت استعدادها خود دارای اهمیت ویژه ای است. زیرا آشنایی با اهداف و چشم انداز سازمان، تعهد به آنها، همسو سازی اهداف فردی و سازمانی و تعلق سازمانی واقعیت هایی هستند که با گذر زمان و در نتیجه خدمت به سازمان و آشنایی با اهداف و نگرش های رهبران حاصل می آید. تحقق کیفیت مطلوب در ازای کاهش هزینه ها و ادغام وظایف در زمان کمتر، تولید بیشتر، اتلاف های کمتر، دستیابی به ظرفیت های بالاتر، هموار سازی عملیات و فرایندها، پاسخ به نیازهای جدید مشتریان به دلیل افزایش تطبیق با تغییرات بازار، سیستم افقی و عمودی ارتباطات، ایجاد یک سیستم ارتقای انعطاف پذیر براساس موقعیت ( کسب احترام در میان همکاران) وارتقا بر مبنا ارشدیت سازمانی، تسهیل در شکل گیری شبکه های غیر رسمی ارتباط ودر نتیجه تسهیل وهمانگی جریان امور بین واحدها،گسترش شبکه ارتباطات، بهبود روابط مدیریت با کارکنان، جلوگیری از « توقف شغلی» کارکنان در برابر مقتضیات شغلی(رشیدی، اصیلی و فرهادی،1380)، رهبری هزینه، افزایش حس تعلق سازمانی ، تامین رضایت شغلی نسبی ، همسو نمودن اهداف فردی با اهداف سازمانی و در نهایت افزایش کارآیی سازمان، سودآوری و پیشرو بودن را در پی خواهد داشت .
نصیبه باقرزاده سعید مرتضوی
با توجه به شرایط بسیار متحول حاکم بر سازمان ها به ویژه سازمان های خدماتی و لزوم هماهنگی آن ها با این شرایط، نیاز به نسلی از کارکنان خلاق و نوآور بیش از پیش آشکار شده است. در این راستا تحقیق حاضر رابطه عامل بزرگ شخصیت را از طریق نقش واسط تعلق خاطر کاری بر رفتار نوآورانه مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری پژوهش را 140 نفر از کارکنان شرکت بیمه پارسیان مشهد تشکیل داده و تعداد 114 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای سنجش متغییرهای مورد مطالعه از پرسشنامه استفاده به عمل آمد. تعیین روایی محتوایی و روایی سازه پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تأییدی معتبر شناخته شد. هم چنین برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. برای برازش مدل مدل-یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که از ابعاد شخصیت توافق پذیری، وظیفه شناسی، گشودگی به تجربه بر تعلق خاطر کاری اثر مثبت و روان رنجوری تاثیر منفی دارد. همچنین از ابعاد شخصیت گشودگی به تجربه ارتباط مثبت و روان رنجوری ارتباط منفی با رفتار نوآورانه دارد. هم چنین متغیر تعلق خاطر کاری، رابطه میان شخصیت و رفتار نوآورانه را واسطه گری می کند.
سیده سارا سیدی علیرضا خوراکیان
ارزش واقعی در درون محصول یا خدمت وجود ندارد. بلکه این ارزش در ذهن مشتریان بالقوه و بالفعل قرار دارد و برند است که این ارزش را در ذهن آنها تداعی می سازد. در جهان مادی گرای امروز، مصرف کننده به دنبال معنا بخشیدن به مصرف است. برای یک مشتری بالقوه برند یک راهنمای مهم است و مانند پول معامله را تسهیل می کند. در واقع برند چکیده ای از هویت، اصالت، ویژگی و تفاوت است و فقط سخنگوی تبلیغات یک شرکت نیست. در دنیای رقابتی امروز مشتریان در کانون اصلی توجه سازمان ها قرار دارند و وفاداری آنها عامل اصلی کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها می باشد. مشتری وفادار باید به عنوان یک منبع فروش موفق و با ارزش که به سازمان برای طراحی نقشه های بهتر برای آینده کمک می کند، دیده شود. مصرف کنندگان وفادار نسبت به نام تجاری از پرداخت هزینه بیشتر برای یک نام تجاری راضی هستند. این انحصار از ارتباط نام تجاری، اعتماد و وفاداری نسبت به کیفیت خدمات نام تجاری در هنگام تعامل و استفاده مشتریان از این نام تجاری ناشی می شود. لذا در پژوهش حاضر پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی نقش سه عامل ارتباطات برند، تجربه برند و اعتماد به برند بر وفاداری به برند پرداخته شده است. هدف این پژوهش، بررسی اثر ارتباطات و تجربه برند بر ایجاد وفاداری به برند با در نظر گرفتن نقش واسط اعتماد به برند است. جامعه ی آماری این پژوهش، مشتریانی است که به کلیه شعب بانک مهر اقتصاد مراجعه نموده اند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 33 سوال بود، استفاده شد. این پرسش نامه میان 384 نفر از مشتریان بانک مهر اقتصاد به طور تصادفی توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد ارتباطات برند بر اعتماد به برند و وفاداری به برند تأثیر مثبت و معنی داری دارد. هم چنین ارتباطات برند، تجربه برند و اعتماد به برند بر وفاداری به برند تأثیرگذار است. اعتماد به برند، تأثیر ارتباطات به برند و تجربه برند را بر وفاداری به برند میانجی گری می کند. در نهایت پیشنهاداتی برای افزایش وفاداری به برند ارائه شده است.
مهسا توسلی غلامرضا ملک زاده
امروزه با پیشرفت علم و فناوری، جوامع به سوی پیچیده تر و تخصصی تر شدن پیش می روند. افزایش جمعیت، توسعه بی رویه و غیر اصولی شهری، غلط بودن الگوی رایج مصرف شهروندان، تنوع تولید روزافزون انواع محصولات و کالاها به ویژه بسته بندی های آن ها و بسیاری از عوامل دیگر امروزه به مشکلات زندگی شهری دامن زده و یکی از بارزترین معضلات بهداشتی و زیست محیطی را به خصوص در کلان شهرها نمودار کرده است. در سازمان های متولی حفظ محیط زیست، نظیر سازمان مدیریت پسماند، اجرا و آموزش رفتارهای حامی محیط زیست، از حساسیت بیشتری برخوردار است. تردیدی نیست که لازمه دستیابی به این هدف، انتخاب سبک مناسب رهبری و بالا بردن انگیزش کارمندان جهت بروز این رفتار است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی اثر رهبری تحول آفرین بر رفتارهای فرا محیطی کارکنان به واسطه خود انگیزشی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق تمامی کارمندان سازمان مدیریت پسماند مشهد بود (n=751)، که تعداد 121 کارمند به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. .روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. پس از تأیید روایی صوری و محتوایی (از طریق تحلیل عاملی) پرسشنامه های تحقیق، پایایی آن-ها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. پرسشنامه به عنوان ابزار تحقیق جهت سنجش فرضیات تحقیق به صورت حضوری بین 150نفر از کارمندان سازمان مدیریت پسماند مشهد توزیع گردید که از این تعداد 121 پرسشنامه قابل استفاده بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها، از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای های «spss» و «smart pls» استفاده گردید. نتایج رابطه مثبت و معنی داری بین رهبری تحول آفرین و خود انگیزشی و همچنین بین رهبری تحول آفرین و رفتار فرا محیطی نشان داد. از طرف دیگر رابطه مثبت و معنی داری بین خود انگیزشی و رفتارهای فرا محیطی کارکنان مشاهده شد. همچنین نقش میانجی خود انگیزشی مورد تأیید قرار گرفت یعنی بین رهبری تحول آفرین و رفتارهای فرا محیطی کارمندان از طریق خود انگیزشی کارمندان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. واژه های کلیدی: خود انگیزشی، رفتارهای فرا محیطی، رهبری تحول آفرین، مسئولیت اجتماعی، نظریه خودمختاری،