نام پژوهشگر: آناهیتا خرمی بنارکی

آنالیز سیگنال eeg خواب به منظور استخراج دوره های cap و بررسی تغییرات آن در پروسه یادگیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده فنی 1392
  سامان سیف پور   محمد میکاییلی

در طول دهه گذشته، مطالعات متنوعی برای توصیف نقش خواب در تثبیت حافظه و نحوه شکل پذیری ارتباطات سیناپسی مغز، صورت پذیرفته است. این یافته ها نشان می داد که خواب و مراحل گوناگون آن، به فرایندهای نهفته ای که در تثبیت هر دو گونه حافظه اخباری و غیر اخباری نقش دارند، کمک می کند. تا به امروز گزارش هایی درباره ی اثرات خواب بر روی حافظه عاطفی، منتشر شده است. این گزارش ها نشان می دهد بهبود، تثبیت و یکپارچگی حافظه که آن را معادل با یادگیری در نظر می گیرند، به طور چشم گیری با خواب در ارتباط است. با این حال هیچ مطالعه ای تاکنون به بررسی ارتباط بین مرحله خاصی از خواب و تثبیت حافظه و نیز نقشی که ساختارهای کلی و ریز ساختارهای خواب (اعم از ریز بخش cap a و زیر بخش های آن یعنی cap a1, a2 & a3) در این پروسه ایفا می کند، نپرداخته است. در این پژوهش با استفاده از یک الگوی خواب عصرگاهی، به اندازه گیری تثبیت (یکپارچگی) حافظه عاطفی یا به عبارتی یادگیری عاطفی، پرداخته و ارتباط آن را با ساختارهای کلی و ریز ساختارهای خواب، بررسی می کنیم. بدین منظور سیگنال های eeg، 17 شرکت کننده در دو روز متوالی (روز پایه و روز تسک) مورد بررسی قرار گرفت (جمعاً 34 ثبت)، که نتایج به دست آمده نشان می داد خواب sws و زیر بخش cap a1، اساسی ترین نقش را در فرایند یادگیری ایفا می کنند. از دیگر اهداف این پژوهش تشخیص اتوماتیک رویدادهای cap بود. برای نیل به این منظور، از دو مونتاژ c4-a1 و f4-c4 سیگنال eeg، 25 ویژگی استخراج گردید. این ویژگی ها شامل ویژگی های نشانگر دامنه، نشانگر توان و پارامترهای hjorth در 5 زیر باند فرکانسی مختلف، بود. برای تفکیک رویدادهای cap از non-cap از چهار طبقه بندی کننده mlp، knn، svm و lda و تکنیک ارزیابی k-fold استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، از لحاظ دقت تفکیک رویدادهای cap از non-cap، طبقه بندی کننده mlp با درصد صحت 79.60 درصد، برای مونتاژ f4-c4، کارایی بهتری در مقایسه با طبقه بندی کننده های دیگر داشت.

بررسی اثر چهره و اجزاء آن بر مولفه های پتانسیل های وابسته به رخداد در کودکان طیف اوتیسم و مقایسه با گروه کنترل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و - پژوهشکده علوم شناختی - پژوهشکده علوم شناختی 1392
  آناهیتا خرمی بنارکی   مهدی تهرانی دوست

اوتیسم یک اختلال رشدی عصبی به خصوص در جنس مذکر است که از نشانه های آن اختلال ارتباطات و تعاملات اجتماعی و رفتارهای تکراری است. پرسش این است آیاادراک بینایی کودکان و نوجوانان طیف اوتیسم نسبت به چهره و خودرو و اجزاء آن اجزاء متناظر خودرو و چهره مثلا چشم ها در مقابل چراغ ها از نظر پردازش در کودکان طیف اوتیسم و بدون اختلال مشابه هستند. در این مطالعه تعدادی چهره زن و مرد همراه تعدادی تصویر خودرو به صورت تصادفی پخش شدند و کودکان و نوجوانان 9 تا 17 سال پسر در حالی که کلاه 32 کاناله پتانسیل وابسته به رخداد بر سر داشتند در مقابل تصاویر ثبت سیگنال شدند. نتایج در 3 سری تصاویر چهره و خودرو، چهره و اجزاء و خودرو و اجزاء، اجزاء متناظر خودرو و چهره و مقایسه واژگون آنها مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسه تصاویر چهره و خودرو: تاخیر n170 به طور کل کودکان طیف اوتیسم فارغ از نوع و جهت محرک پردازش کندتری داشتند. دامنه مولفه n170 برای خودرو و چهره در هر دو گروه تفاوتی را نشان نداد. خودوری واژگون در طیف اوتیسم سرعت پردازش سریع تری را نسبت به دیگر محرک ها در تاخیر p100 نشان داده است. در طیف اوتیسم تاخیر p100 نشان می دهد چهره راست سریع تر از چهره واژگون پردازش شده است . مقایسه اجزای چهره و خودرو: در گروه بدون اختلال تاخیر n170 نشان می دهد زمان تاخیر چشم ها نسبت به چراغ ها کوتاه تر است در حالی که در گروه طیف اوتیسم چشم ها کندتر از چراغ ها پردازش شده اند. مقایسه کل چهره و اجزای چهره و کل خودرو با اجزا خودرو: تاخیرn170 نشان می دهد که محرک های راست فارغ از کلی یا جزیی بودن نسبت به واژگون آنها در گروه بدون اختلال سریع تر پردازش شده اند. در حالی که در گروه دارای اختلال این تفاوت نزدیکتر است. به طور کلی واژگونی موجب پردازش کندتر (چهره، چشم ها و لب و دهان) شده است و به خصوص چشم های واژگون در افراد بهنجار کندتر پردازش شده اند. تفاوتی بین تاخیر n170 بین چشم ها و چهره در هر نیمکره و بین دو نیمکره در گروه طیف اوتیسم دیده نشد. چشم ها در گروه طیف اوتیسم بلندتر است . مقایسه کل خودرو و اجزاء آن: در افراد بدون اختلال خودرو بدون در نظر گرفتن جهتش تاخیر کمتری در n170 نشان داده است نسبت به اجزائ آن در حالی که در طیف اوتیسم خودرو کامل بدون در نظر گرفتن جهتش نسبت به اجزائ آن کندتر پردازش شده است. جمع بندی: در مطالعه ما به طور کلی پردازش چهره ها در گروه طیف اوتیسم کندتر از گروه بدون اختلال بوده است در حالی که اختلاف اثر واژگونی واضحی بین دو گروه دیده نشد. در عین حال به نظر می رسد گروه طیف اوتیسم در پردازش اجزائ اشیا و چهره از کل شی و چهره قوی ترند. و چشم ها را نسبت به جزء همتا در خودرو یعنی چراغ ها در گروه طیف اوتیسم کندتر پردازش می شوند. در کل گروه اوتیسم در پردازش اجزاء اشیائ نسبت به کلیت آن برتری دارند.

مهارت واژه یابی، حافظه کلامی و کنشهای حرکتی گفتار در بیماران سکته مغزی زبان پریش و ارتباط آن با سازماندهی زبان در مغز : به کارگیری تحریک مغناطیسی تراجمجمه ای و آزمون شنیداری دوسویه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1393
  زهرا سادات قریشی   جواد علاقبند راد

مقدمه و اهداف: زبان پریشی یکی از نشانه های رایج سکته مغزی نیمکره چپ می باشد. بررسی پیرامون علائم زبان پریشی، ابزارهای کارآمد جهت ارزیابی بیماران، نحوه سازماندهی زبان در مغز و هم چنین مداخلات درمانی از موضوعات مهم تحقیق در این حوزه می باشد. هدف از این تحقیق ساخت و روان سنجی ابزار "سنجش مهارت واژه یابی" و بررسی میزان آسیب پذیری عملکرد واژه یابی،حافظه کلامی و کنش های حرکتی گفتار در بیماران زبان پریش بود. نحوه سازماندهی زبان درمغز و همچنین بررسی تاثیر آر.تی.ام.اس بربهبود نقایص واژه یابی، حافظه کلامی و کنش های حرکتی گفتار بیماران زبان پریش نیز از اهداف دیگر این پژوهش بودند. روش پژوهش: ابزار "سنجش مهارت واژه یابی" برپایه نظرات گروه کارشناس ساخته شد و ضریب روایی محتوایی و پایایی آزمون-بازآزمون آن محاسبه شد. سپس مهارت واژه یابی120 فرد بزرگسال عادی فارسی زبان در گروههای سنی، جنسی و تحصیلی مختلف مورد تحلیل قرار گرفت. آنگاه عملکرد بیماران زبان پریش روان(n=17) و ناروان(n=20) در حوزه های واژه یابی، حافظه کلامی(حافظه عدد) و کنش های حرکتی گفتار(با آزمون آپراکسی کلامی و دهانی) با هم مقایسه شد. شاخص برتری گوش (با آزمون شنیداری دوسویه) بر روی 18 بیمارزبان پریش و 19 بزرگسال عادی مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. در ادامه، تاثیر مداخله آر.تی.ام.اس.(1هرتز،90% آستانه حرکتی، 1200پالس) بر روی مهارت واژه یابی، حافظه کلامی و کنش های حرکتی گفتار سه بیمار زبان پریش( یک بیمار ناروان و دو بیمار روان) مورد بررسی قرار گرفت. در آخر نیز به روش نیمه تجربی تاثیر مداخله آر.تی.ام.اس. بر تغییر برتری گوش راست (با آزمون شنیداری دوسویه) بر روی 14 فرد بزرگسال فارسی زبان بررسی شد. یافته ها: شاخص روایی محتوایی "ابزار سنجش مهارت واژه یابی" در تمامی بخشها بالای 78/0 بود. ضریب پایایی آزمون-بازآزمون برای تمامی بخشها به جز در نامیدن تصاویر و تعداد واژگان دستوری بین 69/0 و 93/0 به دست آمد. میانگین عملکرد گروههای سنی، جنسی و تحصیلی مختلف در مهارت واژه یابی ارائه شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد نقایص واژه یابی، حافظه کلامی، درصد ابتلا به کنش پریشی کلامی و دهانی در بیماران زبان پریش ناروان از بیماران زبان پریش روان بیشتر بود(05/0p-value<). در آزمون شنیداری دوسویه،17 نفر از 18 بیمار زبان پریش این پژوهش، برتری گوش راست را نشان دادند. بین نمره برتری گوش راست در افراد طبیعی قبل و بعد از اعمال پروتکل مهاری آر.تی.ام.اس. تغییری مشاهده نشد(52/0 =p-value). اعمال پروتکل مهاری آرتی.ام.اس. در سه بیمار مورد پژوهش، باعث بهبود 2 تا 18 درصدی در کنش های حرکتی گفتار شد. در تحلیل گفتار پیوسته نیز بیمار زبان پریش ناروان تغییری نشان نداد، یک بیمار زبان پریش روان، بهبود و دیگر بیمار زبان پریش روان، افت نشان داد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات واژه یابی و حافظه کلامی در بیماران زبان پریش، باید به ارزیابی و درمان این اختلالات توجه ویژه ای داشت. با توجه به محدودیتهای ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، به نظر می رسد به منظور ارزیابی سازماندهی زبان در مغز، به تکنیکهای تصویربرداری عملکردی مغز نیاز باشد. در مورد تاثیرآر.تی.ام.اس. بر نقایص واژه یابی، حافظه کلامی و کنشهای حرکتی گفتار، انجام تحقیق بر روی حجم نمونه های بزرگتر ضروری به نظر می رسد.

مقایسه تصمیم گیری بر اساس پرهیز از زیان در افراد دارای افزایش وزن و وزن طبیعی هنگام انتخاب مواد خوراکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و - پژوهشکده علوم شناختی - پژوهشکده علوم شناختی 1393
  شقایق کنجدی   جواد حاتمی

در این مطالعه، تصمیم گیری la در دو گروه از افراد، افراد دارای افزایش وزن و وزن نرمال، در مواجهه با تصاویر مواد غذایی مقایسه شد. برای سنجش la، از پارادایم bdm استفاده کردیم و آزمودنی ها را در شرایط خرید و پیشنهاد قیمت برای مواد غذایی قرار دادیم و از طریق مقایس? میزان پرداخت های دو گروه ( یا همان پیشنهادهای قیمت ) در جریان تکلیف آزمایشگاهی، تفاوت تصمیم گیری la را در آنها بررسی کردیم. نتایج نشان داد که افراد دارای افزایش وزن la کمتری را از خود نشان می دهند، و در قبال زیان حساسیت کمتری نسبت به افراد نرمال نشان می دهند، حال چه زیان به صورت از دست دادن پول باشد و چه به صورت عدم رضایت باشد.