نام پژوهشگر: زهره علوی راد
زهره علوی راد سید محمدعلی تقوی
در این پژوهش، نگاهی تطبیقی بر مبانی فلسفه ی سیاسی دو مکتب غربی و اسلامی از میان منتقدان لیبرالیسم داشته ایم. جامعه گرایان متشکل از مایکل سندل، السدیر مک اینتایر و چارلز تیلور نمایندگان طیف غربی، و آیت الله مصباح یزدی به عنوان یک اسلام گرای سنتی نماینده ی منتقدان مسلمان این مکتب درنظر گرفته شده اند. مبانی فلسفه ی سیاسی جامعه گرایان و آیت الله مصباح یزدی در سه محور انسان شناسی، معرفت شناسی و نگرش هنجاری بررسی شد. به این منظور نظریات هر دو طیف با روش تحلیلی و مقایسه ای مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این مطالعه آن بود که آیت الله مصباح و جامعه گرایان در وجه سلبی اندیشه ی خود دغدغه ی مشترکی در انتقاد از فردگرایی افراطی لیبرالیسم داشته و آثار سوءِ آن را بر حوزه های انسان شناسی (خدشه در هویت)، معرفت شناسی (ذهنی گرایی) و هنجارها (خودمحوری اخلاقی و تضعیف شالوده ی اخلاقیات) خاطرنشان ساخته اند. اما نمایندگان این دو مکتب در وجه ایجابی اندیشه ی خود راه های متفاوتی را برای رفع آثار فردگرایی افراطی پیشنهاد کرده اند. جامعه گرایان مولفه های جامعه، تاریخ و همچنین ارزش (که برساخته ی جامعه است) را موثر معرفی می کنند و اراده و میل فردی را با آن ها محدود می نمایند. محلی گرایی و نقد جهان شمول گرایی لیبرالیسم از تأکید بر همین مولفه ها است که در اندیشه ی آنان پدید آمده است. علاوه بر این موارد جامعه گرایان ضمن نقد سکولاریسم، راه ارزش ها، ادیان و فرهنگ ها را به حوزه ی عمومی می گشایند. آیت الله مصباح یزدی در انسان شناسی خود برخلاف جامعه گرایان به اصالت فرد معتقد بوده و جامعه را موجودی اعتباری می داند. از این رو به جای جامعه، مولفه های مبدأ (پروردگار) و معاد را در کنار عنصر اراده و اختیار فردی ـ که البته در حالت مطلوب با دو مولفه ی پیشین محدود می شود ـ در برابر فردگرایی لیبرالی مطرح می کند. در نقطه ی مقابل جامعه گرایان، آیت الله مصباح یزدی در سنت باور به جهان شمول گرایی قرار دارد. اما مشابه با آنان به نفی سکولاریسم و حمایت از یک حوزه ی عمومی همراه با دین و ارزش ها می پردازد.