نام پژوهشگر: عبداله رحیمی

تعیین ترتیب بهینه ارسال داده ها در شبکه های سنسوری توزیع شده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شیراز - دانشکده مهندسی برق و الکترونیک 1392
  عبداله رحیمی   بهروز صفری نژادیان

در شبکه های حسگر گاهی به دلیل وجود مشکلات فنی و محدودیت های انرژی، مجبور به استفاده از یکی( یا تعداد اندکی) از حسگرهای موجود در شبکه در هر مرحله زمانی هستیم. ترتیب انتخاب حسگرهایی که در هر مرحله زمانی، اطلاعات دریافتی از محیط را به گره مرکزی ارسال می نمایند، یکی از راهکارهای افزایش دقت در تخمین محیط است. در گره مرکزی تخمین دینامیک سیستم مورد نظر از روی اطلاعات ارسالی توسط حسگرها، به وسیله فیلتر کالمن صورت می پذیرد. برای ترتیب ارسال داده ها تاکنون الگوریتم های زیادی معرفی شده است. از بین این الگوریتم ها، دو الگوریتم sliding window و thresholding در این پایان نامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت. الگوریتم های فوق برای زمانی طرح ریزی شده اند که تنها یک حسگر از بین حسگرهای شبکه برای ارسال داده های حس شده از محیط، مورد استفاده قرار گیرد. در این پایان نامه این دو الگوریتم برای زمانی تعمیم داده خواهند شد که شبکه بخواهد اطلاعات بیشتر از یک حسگر را در هر لحظه زمانی در گره مرکزی دریافت نماید. این امر خود مستلزم گسترش روابط فیلتر کالمن برای ترکیب اطلاعات خواهد بود. در ادامه الگوریتم انتخاب دایروی مطرح خواهد شد که از لحاظ کاهش حجم محاسبات انجام شده می تواند موثر باشد. الگوریتم های تکاملی نیز برای تعیین بهینه ارسال داده ها مورد استفاده قرار می گیرند. در این پایان نامه از دو الگوریتم بهینه سازی تراکم ذرات و الگوریتم آموزش و یادگیری استفاده خواهد شد. این الگوریتم ها از لحاظ کاهش حجم محاسبات می توانند بهینه باشند. مبحث عدالت بین حسگرها آخرین مبحث مطرح شده در این پایان نامه خواهد شد.

حذف رنگزاهای آزوی دیسپرس از پساب های نساجی به روش بیولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده نساجی 1392
  عبداله رحیمی   فرزانه علی حسینی

صنایع نساجی سالانه حجم انبوهی از آب را در فرآیندهای تر خود مصرف کرده و متعاقبا آن را به پساب آلوده تبدیل می کنند. پساب نساجی حاوی مواد شیمیایی مختلفی است. رنگزاهای نساجی یکی از مهمترین ترکیبات موجود در پساب هستند که مضرات فراوانی بر روی انسان و موجودات آبزی برای آن ها ذکر گردیده است. برای رنگبری رنگزاهای نساجی روش های مختلف فیزیکی(فیلتراسیون، پرتودهی)، شیمیایی(ازناسیون، اکسیداسسیون) و بیولوژیکی مورد استفاده قرار گرفته است. در میان رنگزاهای موجود رنگزاهای دیسپرس به دلیل حلالیت بسیار کمشان در آب هدف مطالعات بسیار کمتری نسبت به باقی رنگزاها قرار گرفته اند و نیز گزارشات بسیار کمی از مکانیزم های حاکم بر تخریب رنگزاها وجود دارد. در این تحقیق از یک قارچ، آسپرژیلوس نایجر و یک مخمر، کاندیدا تروپیکالیس برای رنگبری رنگزاهای دیسپرس آزو استفاده گردید. مکانیزم رنگبری دو رنگزای مونو آزوی دیسپرس مختلف (c.i. disperse blue 183 وc.i. disperse red 1)، و یک رنگزای دیآزوی دیسپرس (c.i. disperse yellow 23) و یک رنگزای دیسپرس آنتراکینونی مورد مطالعه قرار گرفت. محیط های کشت سوبارود دکستروز آگار، نوترینت آگار و دکستروز آگار سیب زمینی برای رشد میکروارگانیزم ها استفاده گردید، سپس عملیات رنگبری در محیط کشت های مایع نوترینت و سوبارود دکستروز انجام شد. رنگبری به وسیله قارج به دو روش صورت گرفت در روش اول قارچ نایجر در محیط رشد حاوی رنگ رشد داده شده و در روش دوم رنگ به محیطی که قارچ در آن رشد پیدا کرده بود اضافه گردید. در روش اول رنگبری حدودا طی 4 روز و در روش دوم در 30 ساعت به صورت کامل صورت گرفت. رنگبری و رشد میکروارگانیزم ها در چهار ph مختلف 4/5، 6 ،5/7 و 9 که توسط بافرهای فسفات ایجاد شده بودند مورد بررسی قرار گرفت و سرعت رنگبری در این محیط ها اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که در محیط های قلیای رشد مشخصی وجود ندارد ولی در محیط های اسیدی رسد کافی بوده و رنگزا سریعا به توده قارچی جذب شده و پس از 5 تا 7 ساعت رنگبری کامل می گردد. همچنین با کاربرد 180، 230 و 330 میلی گرم بر لیتر رنگ، اثر غلظت اولیه بر روی رنگبری و سرعت رنگبری بررسی شد. رنگبری با مخمر در دو حالت هوازی و بدون اکسیژن برای رنگزای آنتراکینونی و آزوی قرمز در سه غلظت انجام شد و 93 درصد رنگبری برای رنگزای قرمز و 54 درصد برای رنگزای آنتراکینونی در حالت هوازی و به ترتیب 77 و 73 درصد در حالت بدون اکسیژن به دست آمد. میزان رنگبری در مراحل مختلف توسط اسپکتروفتومتر در ناحیه مرئی مشخص گردید. میزان رنگبری از طریق جذب به داخل توده زیستی قارچ به وسیله استخراج رنگ توسط استن به دست آمد و نتایج نشان دهنده کمترین میزان رنگبری به وسیله جذب مربوط به رنگزای آزوی قرمز بود (حدود 50% در برابر 78% برای رنگزای آزوی آبی). برای نشان تحقیق در مورد تخریب بیولوژیکی و ساختارهای جدید تشکیل شده طی عملیات رنگبری از طیف سنجی فروسرخ (ftir) و کروماتوگرافی مایع (hplc) استفاده شد و نتایج اثبات کرد در مورد هر سه رنگزای آزو علاوه بر رنگبری بر اثر جذب، تخریب شیمیایی نیز صورت رفته است.