نام پژوهشگر: سارا ساری
سارا ساری مسعود خوش سلیقه
نقش چند جانبه مترجم در عمل ترجمه به عنوان کاربر و پردازش کننده متن مبداء و همچنین تولید کننده متن مقصد در ارتباطات چند زبانه و چند فرهنگی امروزی، توجّه محقّقین را همواره به موضوع بررسی اعمال و رفتار مترجمین در حین ترجمه جلب نموده است. در این خصوص، تحقیقات تجربی زیادی از جنبه های مختلف در سطح بین المللی صورت گرفته است که یکی از مهمترین آنها بررسی تفاوت ها و شباهت های فرآیند ترجمه بین مترجمین حرفه ای و تازه کار می باشد. امّا با توجّه به نوپا بودن رشته مطالعات ترجمه در ایران، به نظر می رسد که مانند دیگر زمینه ها در این زمینه نیز پژوهش های بسیار اندکی انجام شده است. در این پژوهش، در چارچوب مطالعات توصیفی ترجمه (descriptive translation studies) (توری، 1995)، به توصیف و مقایسه فرآیندهای طی شده توسط مترجمین تازه کار و حرفه ای ایرانی در ترجمه متنی توضیحی از انگلیسی به فارسی پرداخته شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش عبارت بودند از هشت مترجم تازه کار و چهار مترجم حرفه ای. با توجّه به اهمیّت چند وجهی کردن جمع آوری و تحلیل داده ها (triangulation)، از سه شیوه تکنیک فکر گویی (think aloud protocols)، مشاهده (observation)، و مصاحبه مرور نگر (retrospective interview) استفاده گردید. تمامی اعمال مترجمین با استفاده از مراحل ارائه شده در روش تحلیل داده های نظریه داده بنیاد (grounded theory)، کد گذاری و دسته بندی گردیده و در چهار مرحله برنامه ریزی (planning)، درک (comprehending)، انتقال (transferring)، و کنترل (monitoring) و سه سطح بلاغی (rhetorical)، مفهومی (conceptual)، و زبانی (linguistic) قرار گرفتند. همچنین به دسته بندی فرآیندهای طی شده توسّط شرکت کنندگان به جهت رفع مشکل های ایجاد شده در ترجمه در سه گروه کلان نگر(global)، خرد نگر (local) و تاخیری (dilatory) پرداخته شد. در این پژوهش مشخّص گردید که هر دو گروه مترجمین حرفه ای و تازه کار تمامی مراحل و سطوح فوق را در فرآیند ترجمه متن توضیحی از انگلیسی به فارسی طی نمودند. در عین حال میان کمّیت و کیفیّت اجرای این اقدامات تفاوت هایی وجود دارد: مترجمین حرفه ای بیش از مترجمین تازه کار به مراحل درک و برنامه ریزی پرداختند. در مرحله برنامه ریزی نیز مترجمین حرفه ای بیش از دیگر سطوح بر سطح بلاغی متمرکز شدند، در حالیکه تازه کاران بیشتر به اقدامات زبانی معطوف گردیدند. در مرحله درک، بیشترین اقدامات صورت گرفته مترجمین حرفه ای مربوط به سطح مفهومی بوده حال آنکه در مورد مترجمین تازه کار در این مرحله، سطح زبانی بیشترین رتبه را به خود اختصاص داد و در مرحله انتقال و کنترل هر دو گروه بیشترین اقدامات را در سطح زبانی اعمال نمودند. همچنین هر دو گروه در تمامی مراحل و سطوح با موانع و مشکلاتی مواجه شدند، اما هر یک از این دو گروه به شیوه ای متفاوت به رفع مشکلات پیش آمده در ترجمه پرداختند. مترجمین حرفه ای تقریبا بطور مساوی از راهکارهای کلان نگر و خرد نگر استفاده نمودند، حال آنکه مترجمین تازه کار بیشتر بر استفاده از راهکارهای خرد نگر تاکید می ورزیدند. همچنین هر دو گروه حرفه ای و تازه کار تقریباً به میزان یکسانی از راهکارهای تاخیری در فرآیندهای حل مشکل در ترجمه بهره بردند. امّا مشخّص گردید که جنس راهکارهای ارائه شده توسّط این دو گروه کاملاً متفاوت از یکدیگر می باشد. راهکارهای تاخیری منتخب گروه مترجمین حرفه ای عمدتاً به جهت ارائه ترجمه روان، شفّاف و تعبیرات آشنا و منطبق با مخاطب متن مقصد بوده حال آنکه در مترجمین تازه کار، راهکار ها به دلیل عدم درک صحیح متن مبداء برگزیده شدند. شایان ذکر است که نتایج این تحقیق بر اساس بررسی نمونه های محدود که ویژگی تحقیقات کیفی می باشد به دست آمده است. لذا به جهت تعمیم دادن این نتایج، مطالعه و بررسی نمونه های بیشتر توصیه می گردد.