نام پژوهشگر: خدیجه نظری گشنیگانی
خدیجه نظری گشنیگانی معظم خسروجردی
چکیده استفاده از تزیین در معماری دوره اسلامی جایگاه ویژهای دارد. که از آن میان میتوان به هنر کاشیکاری اشاره نمود این هنر همانند بوم نقاشی زمینهای برای بیان و تجسم موضوعات متفاوتی که در هر دوره تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار گرفته است. هنر در دوره قاجار دچار دگرگونی در نقش و طرحها گردید؛ هنر کاشیکاری نیز مانند سایر هنرها این دوره دچار تحولات و پیشرفت در نقش و رنگ گردیدند. در این دوره کوشش تازهای در ساختن بناهای گوناگون به عمل آمده و کاشیکاری با نقشمایههای، گیاهی، هندسی و نگارههای گوناگون از گلها و چهرههای انسانی و ... رواج یافت، و همین تغییرات و تحولات را در سایر هنرهای این دوره به خصوص هنر فرشبافی شاهد هستیم. این دوره نقطه عطفی در تاریخ فرش بافی ایران به شمار میرود، و افزایش تقاضایی اروپاییان برای فرش ایران آن هم به مقدار زیاد باعث گردید تا فرش ایران رونق بگیرد و نقش فرش علاوه بر ادامه سنتهای پیشین تحولاتی نیز یافته، و نقشهای جدیدی وارد فرشبافی شد. در این پژوهش به مطالعه تطبیقی نقشمایههای کاشیهای بناهای شهر تهران، شامل مجموعه کاخ گلستان، مسجد مدرسه سپهسالار جدید و قدیم، مسجد امام خمینی، مسجد جامع تهران، مسجد مدرسه خان مروی با فرشهای قاجاری موجود در موزه فرش ایران پرداخته شده است، تا از این طریق بتوانیم نقشها مشترک و مفاهیم اساطیری بین این دو را بررسی کنیم. مطالعهی نقش کاشیهای با فرشهای این دوره نشان میدهد که بین نقش کاشیها و فرشهای این دوره شباهتهای زیاد وجود دارد. و نقشهای مشترک بین این دو هنر شامل: نقوش گیاهی، نقوش هندسی، حیوانی، نقش پرندگان، نقوش انسانی، نقشهای کتیبهای و اساطیری میباشند. واژهگان کلیدی: تهران، فرش، کاشی، تطبیق نقوش، قاجار