نام پژوهشگر: سهیلا فلاحی

بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی و ارائه الگویی برای ارتقاء یادگیری(مورد مطالعه: اداره آموزش و پرورش شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت و حسابداری 1392
  سهیلا فلاحی   حسن درویش

چکیده تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر تهران و ارائه الگویی جهت ارتقا یادگیری سازمانی انجام گردید. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- همبستگی صورت گرفته، از بین 22 منطقه آموزش و پرورش شهر تهران، 8 منطقه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و سپس از جامعه آماری 48000 نفراز کارکنان آموزش و پرورش، از بین مناطق انتخاب شده 200 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده و با استفاده از پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرشت2003 و پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی پیتر سنج 2000، داده ها گرد آوری گشته است. پرسشنامه شامل 6 سو?ال جمعیت شناختی(سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، واحد سازمانی، سابقه) و 24گویه مربوط به یادگیری سازمانی بر اساس مقیاس7 گانه به ترتیب کاملامخالفم، مخالفم، تاحدودی مخالفم، نظری ندارم، تاحدودی موافقم، موافقم وکاملا موافقم می باشد که دارای پنج مولفه بوده و 49 گویه مربوط به هوش سازمانی اساس طیف پنج گانه لیکرت است که به ترتیب شامل کاملاٌ مخالف، مخالف، تا حدودی موافق، موافق و کاملاٌ موافق،بوده و 7 مولفه دارد ، و با استفاده از نرم افزارspss از روش آمار توصیفی (فراوانی، در صد، میانگین و انحراف معیار ) و آمار استنباطی( ضریب همبستگی کندال و اسپیرمن و پیرسون) و روش رگرسیون چند گانه به روش ورود جمعی و سپس ورود مرحله ای متغیرها به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. برای انجام این پژوهش از مدل هوش سازمانی "آلبرشت" که در سال 2003ارائه نموده و یکی از جامع ترین مدل های هوش سازمانی شناخته شده و دارای هفت بعد؛ بینش استراتژیک، سرنوشت مشترک، روحیه، تغییر گرایی، فشار عملکرد ، کاربرد دانش و اتحاد و توافق می باشد و مدل یادگیری سازمانی " پیتر سنج" که در سال 2000 ارائه شده و دارای پنج مولفه: قابلیتهای شخصی، مدلهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی، می باشد، استفاده شده است، که در آن هوش سازمانی به عنوان متغیر مستقل و یادگیری سازمانی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج نشان داد بر اساس ضرایب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 0.01، که همگی بالای 0.6 بود، همه ابعاد هوش سازمانی (سرنوشت مشترک ، بینش استراتژیک ، تمایل به تغییر، کاربرد دانش، فشار عملکرد، روحیه و اتحاد و توافق ) با مولفه اصلی یادگیری سازمانی، رابطه مثبت و معناداری دارند. در بین این متغیرها دو متغیر روحیه و بینش استراتژیک، نسبت به سایر متغیر ها، بیشترین همبستگی و کاربرد دانش، کمترین همبستگی را با مولفه اصلی یادگیری سازمانی داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده از بین مولفه های هوش سازمانی، دو متغیر روحیه و بینش استراتژیک در صد بیشتری از واریانس متغیر یادگیری سازمانی را تبیین کرده است. اما با وجود همبستگی بسیار قوی بین زوج متغیرهای یادگیری و هر یک از مولفه های هوش سازمانی، به علت وجود همخطی بسیار بالا، سایر مولفه ها در مدل حضور پیدا نکرده اند. به این ترتیب معادله رگرسیون گام به گام برای پیش بینی یادگیری سازمانی بر اساس هوش سازمانی به صورت زیر به دست آمده است: ( بینش استراتژیک ) 4/0 +( روحیه) 57/0 + 674/1 = y کلید واژه ها : هوش سازمانی، یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده