نام پژوهشگر: الهام آرامی پور
الهام آرامی پور میرزا حسن حسینی
تحقیق حاضر به بررسی رابطه نوع مدل کسب و کار و استراتژی تبلیغات می پردازد. پدیده جهانی شدن و توسعه فناوری اطلاعات موجب پیدایش و گسترش مدل های کسب و کار در بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی شده است، به گونه ای که مدیران بسیاری از سازمان ها، جهت بقا و حفظ مزیت رقابتی ناچار به مدیریت مدل های کسب و کار خود شده اند. مدل کسب و کار منطق محوری سازمان در ارزش آفرینی است که نقش و ارتباط واحدهای سازمانی را در تشخیص، تبیینب، طراحی و عرضه و تحقق ارزش در محصول/خدمات نشان داده است. از طرفی دیگر سودآوری یک شرکت که بقای آن را تضمین می کند به طراحی برنامه بازار و در کنار آن برنامه تبلیغاتی مناسب با شرایط و روش های خلاقانه براساس تأمین نیازهای مشتریان بستگی دارد. موفقیت بسیاری از سازمان ها در تولید و عرضه محصولات، در گرو فعالیت های مربوط به عوامل آمیخته بازاریابی از جمله ارتباطات بازاریابی و تبلیغات است. آن چه در این میان از اهمیت برخوردار است، هماهنگی مدل کسب و کار یک سازمان و استراتژی تبلیغات آن می باشد، اگر این دو در مسیرهای متفاوتی حرکت کنند خطر کسب و کار سازمان افزایش می یابد. از این رو این پژوهش اقدام به گونه شناسی مدل های کسب و کار بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک کرده، سپس به بررسی رابطه بین مدل های کسب و کار و استراتژی تبلیغات در صنعت مواد شوینده و پاک کننده شهر تهران پرداخته است. برای این منظور، مدل های کسب و کار و استراتژی تبلیغات کلیه شرکت های فعال در صنعت مواد شوینده و پاک کننده که شامل 43 شرکت بود، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله و فرضیات مطرح شده در این تحقیق، با استفاده از نرم افزار spss 19، جدول توافقی، نمودار ستونی-خوشه ای و آزمون کای دو، ضریب وی کرامر و ضریب توافقی کاپا مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین مدل کسب و کار و استراتژی تبلیغات رابطه معناداری وجود دارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر یک الگوی مفهومی که مفاهیم پژوهش را به هم ارتباط می دهد، تبیین گردید.