نظر به اینکه خشونت خانگی عواقب بیشماری بر پیکر جامعه وارد می کند لذا به توجه و اهمیت بیشتری نیاز دارد. از آنجاییکه در فرهنگ دیرینه ایرانی همیشه قدرت مرد سالاری حاکم بوده این جنبه از خشونت یعنی خشونت خانگی علیه مردان مورد غفلت قرار گرفته است. به همین دلیل این مطالعه به عوامل جامعه شناختی موثر بر خشونت خانگی علیه مردان پرداخته است. این مطالعه به سبک کیفی و با رویکرد گراندد تئوری از طریق مصاحبه با 20 مشارکت کننده زن و مرد متأهل حداقل یک سال ازدواج کرده صورت گرفت. داده ها بالغ بر 34 مصاحبه حضوری و تلفنی بود. محیط پژوهش در سطح شهر و بعضی محل های اداری بود. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز و با نمونه گیری نظری تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها به روش اشتراوس کوربین انجام گرفت. نتایج مطالعه به 3 طبقه اصلی و 10 زیر طبقه هر یک با مولفه های مخصوص به خود تقسیم بندی شد. طبقه دلائل خشونت شامل مولفه های مالی، فرهنگی– اجتماعی و یادگیری زن از محیط و خلیقات وی، طبقه نحوه اعمال خشونت شامل مولفه های فیزیکی، جنسی، اقتصادی و روحی- کلامی، و پیامد های آن شامل مولفه های تضـعیف بنیه مالی خانوار، آسیب دیدن بچه ها و شکاف بین زن و شوهر می باشد. نتیجه نهایی حاکی از آن است که خشونت روحی- کلامی و جنسی 100%، اقتصادی 80% و فیزیکی 40% توسط زنان اعمال شد. بنابراین علیرغم پنهان بودن این نوع خشونت اعمال آن در این مطالعه کاملاً محرز شده است. و نتایج نشانگر آن است که توجه و اهمیت بیشتری به این موضوع در جامعه احساس می شود.