نام پژوهشگر: وحیده کارسازی
وحیده کارسازی مرتضی شجاری
قضا و قدر از مفاهیم مهم دینی است که فیلسوفان مسلمان در مورد آن تحلیل های مختلفی انجام داده اند. ابن-سینا قضا و قدر را بر وجود اطلاق کرده و قضا را معلول اول دانسته است که اجمالا مشتمل بر جمیع موجودات است و مرتبه ی بعد از قضا یعنی سایر معلولات طولی و عرضی صادر از آن قدر می باشند که تفصیل اول الهی است. بنابر این قضا عبارت است از این که تمامی موجودات به نحو اجتماع و اجمال در عالم عقلی به طریق ابداع وجود دارند و قدر یعنی اینکه موجودات پس از حصول شرایطشان به نحو تفصیل در ماده ی خارجی وجود می یابند . بالاخره قضا از نظر ابن سینا ، عبارت از علم خدا به تمامی معلولات و مکونات و مبدعات است. اما ملاصدرا قضا را به دونوع ذاتی و فعلی تعریف می کند که تعریف فعلی او از قضا این گونه است که قضا وجود حقایق کلیه و صور عقلیه موجودات در عالم عقلی است که بر وجه کلی و بدون زمان به ابداع باری موجود شده اند و تعریف دوم او که قضای ذاتی است و تنها او به این قضا تصریح کرده است و آن را همان صورتهای علمی لازمه ذات واجب می داند بدون آنکه هیچ جعل و تاثیر و تاثری میان واجب تعالی و آنها وجود داشته باشد و این صورت های علمی از اجزای عالم به شمار نمی روند و این قضای ربانی که صورت علم خداوند است قدیم بالذات و باقی به بقای الهی است و این صورت های علمی بر علم ذاتی واجب که جدای از او نیست حمل می گردد. و قدر مرتبه ی بعد از قضا است که در آن صور اشیا با اندازه مشخصی از یکدیگر جدا هستند و مرتبه قدر را کتاب محو و اثبات می گویند و ملاصدرا قدر را صور جزئی موجودات در عالم نفس سماوی می داند که مطابق با مواد خارجی و شخصی آنها است . در واقع، شیخ الرییس و ملاصدرا قضا را به عبارتی علم ذاتی خداوند به ماسوا می دانند با این تفاوت که یکی علم را عین ذات و دیگری زائد بر ذات می داند . دانستیم که لوح محفوظ و لوح محو و اثبات که نامهای دیگر قضا و قدر می باشند هردو کتاب مبین اند با این تفاوت که اولی مرتبط با عقل فعال و دیگر عقول مجرد بوده است و دومی جنبه نفسی دارد . قضا ثبات داشته و حتمی است و قدر غیر حتمی و تغییرپذیر.