نام پژوهشگر: مسعود نوبخت
مسعود نوبخت رضا مکنون
موقعیت خاص جغرافیایی ایران و نیز مرکزیت آن در مهمترین حوزه ذخایر نفت و گاز جهان به عنوان فرصتی مطلوب برای شکل دهی راهبردهای توسعه کشور به ویژه در صنعت نفت به کار می رود. از سویی دیگر این عرضه انرژی با چالش مهم تخریب محیط زیست و وجود مشکلات و معضلات عدیده مواجه است و همانطور که می دانیم محیط زیست یکی از مولفه های اصلی در سیاستهای کلان جهانی بوده و بسیاری از مولفه های دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد بطوریکه مهمترین عامل و پیش نیاز هر نوع فعالیت و تصمیم گیری در سطح کلان سازگاری با محیط زیست است و این امر با ابزار کاربردی آن یعنی تهیه گزارش ارزیابی زیست محیطی (eia) محقق می شود. می دانیم در مورد پروژه های توسعه ای و عمرانی پس از تعیین محدوده زیست محیطی پروژه لیستی از اثرات احتمالی وارد برمحیط زیست تهیه و سپس با بکارگیری تکنیکهای متداول ارزیابی ، گزارش ارزیابی تهیه و به یکی از حالات زیر منتج می شود: -پروژه تأیید شده و در صورت لزوم با فرض گزینه های اصلاحی و بهسازی وارد فاز اجرایی می شود. -پروژه کاملا رد شده و اجرای آن منتفی می گردد. و لیکن در مورد پروژه های توسعه مناطق نفتی وضعیت به منوال دیگری است به نحوی که توقف یا کاهش فعالیت های توسعه مناطق نفتی و حذف کامل و ایده آل کلیه اثرات منفی آن به دلایل عدیده ای غیرعملی است که اهم دلایل آن به قرار زیر است : 1-ابعاد سیاسی و امنیتی اجرای پروژه شامل : الف : نقش کلیدی نفت در اقتدار ملی ب: حفظ سهمیه تولید کشور در سبد نفتی اوپک به منظور موثر بودن در بازارهای جهانی ج: استراتژی سیاسی مدیران و تصمیم گیران و در رأس آنها چشم انداز برنامه های توسعه کشورد: مشارکت مثبت و فعال در طرح های توسعه منطقه ای 2- ابعاد منافع ملی اجرای پروژه شامل: الف : اتکای بخش عمده درآمد ارزی کشور به عایدات حاصله از صدور نفت و گاز ب: ضرورت بهره برداری از حوزه های مشترک با کشورهای همجوار همچون عراق و قطر ج: تأمین مصارف داخلی فرآورده های نفتی و نیاز مبرم صنعت کشور به این تولیدات د: وابستگی طرح های زیربنایی توسعه به چشم انداز برنامه ریزیهای بلندمدت انرژی در کشور حال از منظری دیگر با عنایت بر آثار سوء بلندمدت این پروژه ها در مقیاس منطقه ای و بعضا فرامرزی از قبیل : تخریب اکوسیستم،خروجی و پسماندهای پروژه بر محیط زیست (آلودگی ها و پسماندها) و همچنین آثار سوء بر محیط های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نیز با در نظر گرفتن وجود کنوانسیون های زیست محیطی منطقه ای و تعهدات بین المللی نیاز به الگویی کامل و همه جانبه که تمامی جوانب مذکور را در تصمیم گیری لحاظ کند ،کاملاً محسوس می باشد . در تحقیق حاضر سعی بر آن است تا برای نخستین بار کاربرد فرآیند سلسله مراتبی تصمیم گیری چند معیاره (ahp) در مورد پروژه های توسعه مناطق نفتی بررسی شود تا بتوان با در نظرگرفتن تمامی جوانب کمی و کیفی اجرای پروژه ، با انتخاب گزینه منطقی حتی المقدور از نگرانی های جامعه کاست و با این دیدگاه بتوان بین اهداف بلند مدت توسعه و ضرورت برخورداری اکثریت مردم از منابع توسعه در راستای حفاظت محیط زیست تعادل بخشید. در این روش تصمیم گیران با فراهم آوردن درخت سلسله مراتبی تصمیم، کار خود را آغاز می نمایند. این درخت، شاخص های اصلی و فرعی موثر در تصمیم گیری انجام پروژه با ملحوظ نمودن تمهیدات متداول (تأیید پروژه)، انجام پروژه با ملحوظ نمودن تمهیدات ویژه، عدم انجام پروژه (رد پروژه)- و نیز و گزینه های را نشان می دهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام می شود و این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینه های رقیب مشخص می سازد. در نهایت منطق ahp، به گونه ای ماتریس های حاصل از مقایسات زوجی رابا یکدیگر تلفیق می سازد که تصمیم بهینه حاصل آید. در این روش با محاسبه نرخ سازگاری می توان تصمیمات و قضاوتهای اتخاذ شده را به عرصه امتحان و کنترل کشاند.
سمیه کریمی عباسپور محمود احمدپور
امروزه شکار و صید با توجه به نیاز جوامع و روابط مبادلاتی و تجارتی حاکم بر آن از لحاظ اقتصادی نیز اهمیت ویژهای یافته است. اما شکار و صید بیرویه، موجب نابودی اکوسیستمهای طبیعی و انقراض گونههای گیاهی و جانوری شده و یکی از عوامل محدودکننده رشد اقتصادی به شمار میرود. شکار تروفه نوعی از شکار که در آن طعمه از پیش انتخاب میشود و اغلب جانوری است که بیشتر از همه عمر کرده باشد و شکار آن نوعی افتخار برای شکارچی محسوب شود. یافتن راهحلی برای بهرهبرداری پایدار و مدیریت شکار در حیات وحش میتواند جز مهمترین موضوعات مورد بررسی محققین کشور باشد. در این مطالعه با بکارگیری مدل اقتصادی-زیستی، ضمن بررسی عوامل موثر بر جمعیت قوچ و میش به تعیین نرخ شکار نیز پرداخته شد. نتایج نشان داد که تاثیر میانگین باران، نرخ زاد و ولد، نسبت جنسی و جمعیت سالهای قبل تاثیر معنیداری بر رشد جمعیت داشته است. تعیین نرخ شکاری بین کران صفر تا یک نشان داد که هرچه نرخ شکار نزدیک به یک باشد، میزان جمعیت برای سالهای آینده با شیب تندی کاهش مییابد و هرچه این میزان به صفر نزدیک باشد ضمن داشتن نرخ شکار، پایداری و حفظ حداقل جمعیت هم برای سالهای آینده تضمین خواهد شد. نرخ شکاری معرفی شده برای گروه جمعیتی کمتر از یک سال 004/0، جمعیت یک ساله 058/0، جمعیت قوچ024/0 و برای جمعیت میش 0067/0 بدست آمد
علی بیات احمدعلی کیخا
امروزه شکار و برداشت بی¬رویه حیات وحش، بسیاری از گونه¬های مختلف جانوری را در معرض خطر انقراض قرار داده است. افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی روند برداشت گونه¬های مختلف جانوری را تسریع کرده و به عنوان چالش اساسی در توسعه پایدار محسوب می¬شود. برای اینکه حیات وحش به طور مداوم و پایدار مورد استفاده انسان قرار گیرد نیازمند مدیریت صحیح و اصولی در حفاظت و برداشت میباشد. در این مطالعه به¬منظور حفاظت از گونه آهو در منطقه حفاظت شده شیراحمد سبزوار، سطح بهینه و پایدار شکار با استفاده از مدل اقتصادی- زیستی تعیین شده است. بدین منظور با استفاده از اطلاعات مربوط به جمعیت آهو در سیزده سال اخیر (1392-1380)، آثار عوامل مختلفی از جمله نرخ زادآوری، نسبت جنسی، جمعیت سال قبل، میانگین بارش و میانگین دما بر روی نرخ رشد جمعیت مطالعه و بهترین نرخ شکار برای پنجاه سال تعیین شد. براساس نتایج، بهترین نرخ شکار برای جمعیت کمتر از یک سال 0042/0، یکساله¬ها 0002/0، نر بالای دو سال 017/0 و ماده بالای دو سال 0025/0 بدست آمد. با این نرخهای شکار، پایداری جمعیت برای پنجاه سال آینده حفظ خواهد شد. همچنین نتایج نشان داد با افزایش نرخ شکار، جمعیت با سرعت بیشتری کاهش یافته و پایداری آن حفظ نخواهد شد.
مسعود نوبخت عبدالکریم اسماعیلی
چکیده ندارد.