نام پژوهشگر: نیوشا نورجانی

یک مطالعه تجربی از ارتباط تورم و هزینه نهایی واقعی نیروی کار در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  نیوشا نورجانی   ابراهیم هادیان

تحقیق حاضر به بررسی روشی از منحنی فیلیپس کینزین های جدید که بیانگر رابطه تورم و هزینه نهایی واقعی نیروی کار است، طی سال های 1390 - 1355 پرداخته است. در فصل اول این مطالعه ضمن ارائه کلیاتی از بحث، به بررسی اهمیت موضوع تحقیق، هدف تحقیق، فرضیات تحقیق و روش آن پرداخته است. در فصل دوم این پایان نامه مروری بر مطالعات انجام شده در داخل و خارج ایران در رابطه با تورم و منحنی فیلیپس صورت گرفته است. در این فصل هریک از مطالعات انجام شده به صورتی مورد مطالعه قرار گرفته است که ابتدا پیش فرض های تحقیق، و روش برآورد و در نتیجه یافته های تحقیق به صورت مفصل بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که هر یک از محققین در اقتصاد ایران نتایج متفاوتی را گزارش کرده اند و در انتخاب فرم تبعی و علامت متغیرهای مدل اختلاف نظر دارند. همچنین اغلب روش ها برای برآورد الگو مناسب و سازگار با داده های اقتصاد ایران نیستند. در فصل سوم بعد از تعریف تورم و بیان علل بروز آن، به بررسی سیر تحول منحنی فیلیپس پرداخته شد، این سیر تحول از منحنی فیلیپس اولیه با رابطه دستمزد و بیکاری شروع شده و با منحنی فیلیپس کینزین جدید(nkpc) ، که تورم را تابعی از تورم مورد انتظار در دوره ی بعدی و انحراف بیکاری از نرخ طبیعی آن معرفی می کند خاتمه می یابد. سپس منحنی کینزین جدید با جایگذاری هزینه نهایی تولید به جای شکاف بیکاری در منحنی پایه مورد بحث قرار گرفته است و در مبحث بعدی با استفاده از شکاف تولید و مدل تلفیقی (هیبریدی) آن به جای هزینه نهایی مدل جدیدی از nkpc ارئه شده است، پس از آن به دلیل غیر قابل مشاهده بودن نرخ طبیعی تولید، مدل هیبریدی با هزینه نهایی تولید مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که مدل هیبریدی در تخمین داده های سالیانه مدل قدرتمندی نیست و از طرفی این مدل با تعصبات جانبدارانه از مدل ترکیب ناهمگن انتظارات آینده نگر و گذشته نگر، مشکلاتی را به همراه خواهد داشت. از آن جمله می توان گفت مدل هیبریدی به لحاظ عدم یکنواختی در مدل، با روش های اقتصاد سنجی از جمله مدل خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده و مدل گشتاورهای تعمیم یافته سازگاری ندارد. بنابر این با در نظر گرفتن nkpc به صورت یک مدل اتورگرسیو درجه اول، تورم انتظاری در مدل حذف شده است و مدل همگن و سازگاری برای برازش با استفاده از روش خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده ارائه گشته. متغیرهای مورد مطالعه این تحقیق شامل نرخ تورم، هزینه نهایی واقعی نیروی کار هستند. در فصل چهارم شکل کلی و اولیه مدل تجربی که در این مطالعه از آن برای بدست آوردن مدل نهایی بهره گرفته شده است، معرفی سپس نحوه سنجش متغیرها، منابع مورد استفاده در سنجش متغیرها و آزمون دیکی - فولر به منظور بررسی ایستایی متغیرها استفاده شده و مشخص شده که متغیرهای الگو ترکیبی از (0)i و (1)i هستند. با الهام از یافته های گرنجر و نیوبالد (1974) مبنی بر آنکه که با بکارگیری روش حداقل مربعات معمولی بین متغیرهای غیر ایستا نتایج گمراه کننده ای بدست خواهد آمد و آزمون های fو t از اعتبار لازم برخوردار نخواهند بود، از الگوهای خودتوضیح با وقفه های گسترده استفاده شده است. نرم افزارهای مورد استفاده در این تحقیق (4) microfit و (6) eviews می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هزینه نهایی واقعی نیروی کار تأثیر معناداری بر سطح عمومی قیمت ها (نرخ تورم) داشته و این اثر مثبت است، یعنی این یافته ها منطبق با فرضیه کینزین های جدید است. و بدین صورت تئوری کینزین های جدید برای اقتصاد ایران به اثبات می رسد. متغیر مجازی مورد استفاده در این مدل بر اساس مشاهده روند نرخ تورم طی زمان انتخاب شده است. یعنی برای سال های 1373 و 1374 که بالاترین نرخ تورم را در طول دوره ی مورد بررسی دارا هستند عدد یک و باقی سال ها عدد صفر در نظر گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی روند تاثیر جنگ بر تورم متغیر مجازی برای سال های جنگ در نظر گرفته شده که مقدار این متغیر در طول سال های 1359 تا 1367، یک و مابقی سال ها صفر بوده است. آزمون مورد بحث در مدل، با دو متغیر مجازی یکی برای جنگ 2dum با تأثیر بر روی عرض از مبدأ و دیگری متغیر مجازیs 1dum با تأثیر بر شیب مدل بررسی شده است. بررسی تجربی نشان داده است نتایج برآورد برای هر دو مدل هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت سازگار با تئوری ذکر شده می باشد. ضریب متغیر مجازی s1dum کاملاً معنادار و منفی است. در این سال ها به دلیل اجرای سیاست های تعدیل بخش تقاضای اقتصاد تشدید شده و از طرفی چون مدت زمان کمی از پایان جنگ فاصله داشته است و بخش عرضه اقتصاد ایران در آن سال ها کشش ناپذیر بوده است، این امر دلیلی برای افزایش تورم و بی ثباتی فضای فعالیت های اقتصادی در ایران گشته است. آزمون های تشخیصی برای بررسی فروض کلاسیک به منظور اطمینان از کارایی برآورد معادلات انجام شده است که نتایج نشان دادند که مدل هیچ گونه مشکلی به لحاظ فروض کلاسیک ندارد. سپس آزمون وجود رابطه تعادلی بلندمدت پسران و شین (2001)، میان متغیرهای الگو انجام شده و بعد از اطمینان از وجود رابطه مذکور مدل بلندمدت آن برازش شده است. نتیجه آنکه تمام متغیرها به جز متغیر مجازی برای سال های جنگ معنادار هستند. ضریب متغیر مستقل (هزینه نهایی) بیانگر حساسیت و کشش متغیر وابسته به آن است، بنابراین نتایج تخمین بلندمدت نشان می دهد که ضریب کشش هزینه نهای واقعی نیروی کار مثبت و معنا دار است. یعنی با 1 درصد افزایش در هزینه نهایی، تورم به میزان 67/12 درصد (در بلندمدت) به صورت هم جهت با هزینه نهایی تغییر خواهد نمود. اما از طرفی با مقایسه شیب متغیر هزینه نهایی در بلندمدت با مقدار 67/12 و در کوتاه مدت با مقدار 01/11 درصد در می یابیم که کشش هزینه نهایی واقعی در کوتاه مدت نسبت به بلندمدت کمتر می باشد و این مسئله تأییدی بر کارایی تئوری مورد بررسی در ایران است. با توجه به الگوی تصحیح خطا مقدار ضریب ect برابر 86/0- بدست آمده که نشان دهنده تعدیل مدل کوتاه مدت به سمت تعادل بلندمدت به میزان 86 درصد در هر دوره می باشد، به عبارتی ضریب بدست آمده در هر دوره 86 درصد از عدم تعادل را تصحیح خواهد نمود. در پایان از آزمون ثبات پارامترها، آماره جمع انباشته و آماره مربع جمع انباشته به منظور اطلاع از ثبات پارامترها استفاده نموده و نتایج حاکی از ثبات در ساختار مدل بوده است.