نام پژوهشگر: ساجد زارع نجف آبادی
ساجد زارع نجف آبادی سردار اصلانی
آرمانشهر از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه بسیاری از فیلسوفان و ادیبان اندیشمند بوده است. اندیشه آرمانشهر از زمانی که در فلسفه یونان باستان مطرح و وارد فلسفه اسلامی شد تعریف های گوناگونی به خود گرفته است؛ اما غرض نویسنده از آرمانشهر در این جستار به یک چهارچوب خاص و مکتب فکری معیّن محدود نمی شود بلکه عبارت است از مجموعه نظرات شاعر معاصر مصری حافظ ابراهیم که ویژگی های یک جامعه آرمانی را از دیدگاه او شامل می شود.جامعه ای که آن را شایسته همه انسان ها و به ویژه هموطنانش می داند. عوامل بسیاری زمینه را برای بیزاری وی از محیط پیرامون فراهم کرد. برخی از این عوامل شخصی است مانند: فقر و تنگدستی، وبرخی دیگر اجتماعی مانند: ظلم فراگیر و سلطه استعمار بیگانگان بر مصر. بطور کلی این عوامل موجب شد تا حافظ ابراهیم با هدف رسیدن به آینده مورد انتظار به دنبال تغییر شرایط موجود باشد. از این رو اندیشه های آرمانگرایانه خود را در قالب شعر ریخته و با هدف رسیدن بشر به آسایش و خوشبختی در واقعیت، دیگران را به محقّق ساختن این اندیشه ها ترغیب می کند. بر این اساس، با وجود اینکه حافظ بطور مستقیم حرفی از آرمانشهر به میان نیاورده است اما ویژگی های یک مدینه فاضله از شعر او برداشت می شود؛ که عبارت است از: عشق، آزادی، عدالت اجتماعی، وحدت و تسامح دینی، اخلاق، دانش و یادگیری، تلاش، اهتمام به زبان و فرهنگ، شکوفایی اقتصادی و استقلال. مفهوم عشق در شعر او به سه دسته تقسیم می شود: عشق به وطن، عشق به هم نوعان و عشق به محبوب؛ و مفهوم آزادی در دو بُعد آزادی بیان و آزادی زن می گنجد. پژوهش حاضر با رویکردی وصفی ـ تحلیلی به بررسی اندیشه آرمانشهر در شعر حافظ ابراهیم می پردازد.