نام پژوهشگر: گیتی افروز پوراحمدی
گیتی افروز پوراحمدی علی ربیعی
با پیشرفت علم و تکنولوژی و توسعه جوامع انسانی نیاز به کیفیت روندی رو به رشد و پویا به خود گرفته است و این نیاز در نظام سلامت نیز با توجه به اهمیت بعد سلامت در جوامع، بیشتر از سایر زمینه ها احساس می- شود. تا کنون ابزارهای متفاوتی در راستای بهبود کیفیت مورد استفاده قرار گرفته اند که در این میان حاکمیت بالینی برای اولین بار در سال 1998و در انگلستان، در نظام سلامت آن کشور مورد استفاده قرار گرفت. بطور کلی حاکمیت بالینی چارچوبی است که در آن سازمان های ارائه دهنده خدمات بالینی در قبال بهبود دایمی کیفیت پاسخگو بوده و با ایجاد محیطی که در آن تعالی خدمات بالینی شکوفا می شود به صیانت از استاندارد های عالی خدمات می پردازد. هدف از این پژوهش، بررسی مطالعه تطبیقی حاکمیت بالینی در کشورهای منتخب و ارائه الگوی اجرایی برای بیمارستان های دولتی و خصوصی کشور بوده است . روش تحقیق: در این پژوهش، روش مطالعه در سه مرحله بصورت کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه عمیق بوده که با توجه به یافته ها و آنالیز نتایج در نهایت بصورت علمی اجرایی مورد بررسی قرار گرفته است. در روش تحلیل محتوا، تعدادی از مقالات معتبر علمی – پژوهشی در سایت های معتبر علمی مورد مطالعه و ترجمه قرار گرفت. سپس میزان آمادگی دو بیمارستان نفت تهران وبیمارستان بهمن تهران با استفاده از پرسشنامه بررسی آمادگی استقرار حاکمیت بالینی اندازه گیری شده و وضعیت فرهنگی آمادگی جهت استقرار حاکمیت بالینی استخراج و سپس مصاحبه عمیق با 10صاحب نظر در حیطه سلامت انجام شد تا به ارائه الگوی مناسب برای بیمارستان ها دست یابیم. یافته های بالینی: در این پژوهش در بررسی تطبیقی که در کشورهای انگلیس، ولز، اسکاتلند، ویکتوریای استرالیا ومنطقه غربی استرالیا و ایرلند شمالی انجام شد، بیمار محوری و ایمنی بیمار در الویت است.در پژوهش توصیفی مقطعی نیز بوسیله پرسشنامه در بیمارستان نفت تهران و بهمن تهران پنج شاخص بهبود کیفیت برنامه ریزی شده و یکپارچه؛ مدیریت خطرات پیشگیرانه؛ فرهنگ تنبیه و سرزنش و کارتیمی؛ فرهنگ آموزش و توسعه و یادگیری سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است که در دو شاخص بهبود کیفیت برنامه ریزی شده و یکپارچه؛ مدیریت خطرات پیشگیرانه تفاوت معنی دار وجود داشته است .در مصاحبه عمیق با صاحب نظران عرصه سلامت؛ تعهد و باور مدیران ارشد سازمان و وجود برنامه استراتژیک جهت مدل تعالی سازمانی با ضمانت اجرایی مورد تاکید بوده است و در خاتمه یک الگوی اجرایی جهت بیمارستان ها معرفی گردید . نتیجه:حاصل این پژوهش که مدت یک سال و نیم زمان را از آن خود کرد این است که در صورتی قادر به استقرار حاکمیت بالینی در مرکز درمانی خواهیم بود که زیر ساخت های فرهنگی آن آماده باشد و کلیه فرآیندها با زیر ساخت تضمین کیفیت در راستای بیمار محوری هدف گیری شده باشد وبرنامه ریزی بلند مدت جهت ارتقا و تعالی سازمانی وجود داشته باشد که با تغییر مدیریت ها محو و یا وارونه نگردد. ما این باور را داریم که در آغوش حاکمیت بالینی ارائه دهندگان مراقبت بهداشتی مسئول کیفیت ایمنی و مراقبت از بیماران خواهند بود .