نام پژوهشگر: پیمان داییچینی
پیمان داییچینی جمال محمدی
این تحقیق با هدف« صورت بندی ساختار میدان تولید هنری و به طور خاص تر زیر میدان تولید موسیقی در شهر سنندج» آغاز شد. برای تحلیل جامعه شناختی این موضوع از نظریه میدان های اجتماعی پیر بوردیو بهره برده شد. کاربَست این بینش نظری، در پرتو به کارگیری مفاهیمی چون میدان و منش لازم آمد. چگونگی ترسیم فضایِ فعالیت عاملان هنری، جایگاه و مواضع مولِدان هنری برحسب موقعیت های اجتماعی و هنری درون میدان، نوع سرمایه، منش ها و شکل گیری قطب های درون میدان به تناسب رابطه این میدان با ساختار قدرت از عمده پرسش های پیشه روی این پژوهش بود. اتخاذ روش شناسی کیفی و فنونی چون مشاهده مستقیم و مصاحبه برای پاسخگویی به پرسش ها مد نظر قرار گرفت. مشخص شد بسترهای شکل گیری موسیقی در این میدان ویژگی های دوگانه ای را برای میدان را رقم می زند که خود را در دو مقوله «پیش برنده» و« بازدارنده» نشان می دهد. تولید موسیقی در شهر سنندج همسو با تکوین ساختار این شهر به مثابه یک زیر میدان نسبتاً مستقل شکل گرفت. اما در ده? های بعد از انقلاب به واسطه تغییر در ساز و کار میدان قدرت، این تکوین روند نزولی را در پیش گرفت که به خارج شدن بخشی از نیرو های فعال، کم رنگ شدن سرمایه فرهنگی و توسعه موسیقی عامه پسند انجامید. توزیع سرمای? ها به مثابه منازعات درون میدانی و یک امر معنا بخش به ساختار برون میدانی در این میدان به شیوه ای نامتوازن بوده است. اما در این میدان به دلیل نبود اشتراک نظر و تفاهم در تعریف هنر میان فعالان هنری و مسئولان میدان قدرت ابهام و تزلزل در جایگاه هنر رخ داد. نقش « محدودشونده» میدان قدرت مشخص گشت که فرسایش سرمایه فرهنگی و به دست ندادن معیار از تبعات آن بود.