نام پژوهشگر: علی وحیدی راد
علی وحیدی راد رضا برادران کاظم زاده
امروزه قدرت گرفتن شرکتهای تامین کننده در سطح جهانی و جهانی شدن تولید به کمک شرکتهای تامین کننده، لزوم اهمیت دادن به مدیریت زنجیره تامین (scm) را بیش از پیش مشخص می سازد. نمیتوان زنجیره تامین را تنها بصورت یک رابطه خطی و یک طرفه در نظر گرفت، بلکه این زنجیره می تواند بصورت چرخشی یا دایره وار بوده و جریان کالا می تواند در جهت عکس اتفاق بیفتد و یک جریان برگشتی بوجود آورد. بخش معکوس لجستیک بدلیل قوانین، نگرانی های زیست محیطی، نرخ بالای برگشتی ها و... بیش از پیش مهم شده است. در نتیجه سازمانها نمی توانند به لجستیک معکوس بعنوان هزینه های اضافه نگاه کرده و باید بصورت استراتژیک در مورد آن تفکر نمایند. در ادبیات تحقیق، لجستیک معکوس به شاخه های مختلفی از جمله استفاده مجدد، تعمیر، تولید مجدد، نوسازی، بازسازی، اوراق کردن، بازیافت، تعمیر مجدد و غیره تقسیم شده است. لجستیک معکوس عموماً بدلایلی از جمله علاقه کم مدیریت ارشد، تعهد زمانی ناکافی، تغییر اولویتهای اجرایی در سازمانها، نبود زنجیره تامین یکپارچه طراحی شده در جهت لجستیک معکوس و نبود آگاهی به ارزش بالای ادغام فرایندها بخش کم ارزش زنجیره تامین در نظر گرفته می شود. در این پژوهش ضمن تعریف مفهوم لجستیک معکوس و پرداختن به اهمیت و ضرورت آن، تلاش شده است تا عمده ترین موانع موجود در لجستیک معکوس صنعت خودرو بیان و سپس با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل، رتبه بندی مناسبی از موانع موجود ارائه شود. در نتایج حاصل از بررسیهای انجام شده بر روی 9 دسته مانع اصلی شناسایی شده نشان داد که مانع " مدیریت " اصلی ترین مانع موجود در اجرای لجستیک معکوس بوده و اهمیت آن نسبت به سایر موانع بیشتر است. هم چنین موانع " اجتماعی " بعنوان کم اهمیت ترین مانع شناسایی شد، بدین معنی که درصد اهمیت آن از سایر موانع کمتر می باشد.