نام پژوهشگر: وحید سلطانی
وحید سلطانی غلامرضا گودرزی
چکیده: همانطور که می دانیم توسعه و پیشرفت از عوامل حیاتی موفقیت در یک نظام اجتماعی است. هر چه این توسعه در کشورهایی مثل کشور ما که در گروه کشورهای در حال توسعه قرار گرفته، بهتر برنامه ریزی گردد، نیازهای افراد نیز بهتر برآورده خواهدشد. بنابراین باید سعی نماییم تا عوامل موثر در مسیر پیشرفت و توسعه کشور را شناسایی کنیم و موانع سر راه آنرا نیز از میان برداریم. بنا به اذعان بسیاری از اقتصاددانان و مدیران سطوح عالی، از جمله عوامل موثر در توسعه کشورها و شاید مهمترین آنها، نیروی انسانی موثر و کارآ است. حال لازم است تا این نیرو با هدف کسب مهارتهای لازم برای انجام کارها، تحت آموزشهای گوناگون قرار گیرد و در عین حال در طول این فرآیند، خود نیز بتواند مراحل رشد و کمال فردی را طی کند. یکی از بخشهایی که می تواند نیروی انسانی را با استفاده از شیوه های مناسب و امکانات متناسب با نیازهای جامعه آموزش دهد، مراکز آموزش عالیست. این آموزشها باید متناسب با توانایی های فرد و نیازهای جامعه باشد. از میان گروههای مختلف نیروی انسانی در سازمانها که به فعالیت مشغولند، مدیران سطوح مختلف هستند که نحوه آموزش آنها بسیار مهم است. ما از میان گروههای متعدد مدیران با گرایش های گوناگون، پژوهش خود را به گروه مدیران بازرگانی اختصاص داده ایم و به دنبال شناسایی عواملی هستیم که سبب شده است دانش آموختگان رشته معارف اسلامی و مدیریت بازرگانی، در مشاغل غیرمرتبط مشغول به کار شوند. ما در این تحقیق از روش داده بنیاد استفاده نمودیم و به وسیله مصاحبه های متعددی که با دانش آموختگان این رشته صورت گرفت به جمع آوری داده ها پرداختیم. در نهایت با استخراج داده های حاصل از هر مصاحبه، آنها را به سه دسته کلی تقسیم نمودیم که هر گروه شامل عوامل گوناگونی می باشد. رئوس این عوامل عبارتند از: 1- عوامل فردی در حوزه اهداف فردی و گزینش افراد در دانشگاه 2-عوامل سیستمی شامل هدفگذاری، نظام آموزشی، مجموعه دروس و اساتید. 3- مسائل اجتماعی و چگونگی نگرش جامعه نسبت به این رشته.
وحید سلطانی محمدرضا کبریایی زاده
میدان پارس جنوبی در آبهای خلیج فارس، میزبان بزرگترین ذخیره گازی جهان می باشد. سنگ مخزن گاز در این میدان، بخش فوقانی سازند دالان و سازند کنگان بوده که از یک سری توالی های کربناته- تبخیری تشکیل شده و معادل سازند خوف در کشورهای همجوار می باشد. سازند کنگان در میدان گازی پارس جنوبی در چاه مورد مطالعه 182 متر ضخامت دارد و از سنگ آهک، سنگ آهک دولومیتی، دولومیت، انیدریت، مارن و رس سنگ تشکیل شده است. مرز زیرین این سازند با سازند دالان ناپیوسته (ناپیوستگی فرسایشی) و مرز بالایی آن با سازند دشتک پیوسته و هم شیب می باشد. از آنجا که سازند کنگان به دلیل انقراضی که در مرز پرمو- تریاس اتفاق افتاده است دارای فقر فسیلی بوده بنابراین سعی شد که برای ترسیم یک چهارچوب زمانی خوب و دقیق از این سازند، قسمت انتهایی از بخش بالایی سازند دالان به ضخامت 26 متر همراه با مطالعات زیست چینه¬ای سازند کنگان مورد مطالعه قرار گیرد که در نهایت منجر به شناسایی 3 گونه و 9 جنس در سازند دالان گردید که نشان دهنده بیوزون تجمعی agatammina sp. dagmarita chanakchiensis assemblage zone می¬باشد که سن پرمین فوقانی (جلفین) را نشان می دهد و همچنین مطالعات زیست چینه شناسی سازند کنگان منجر به شناسایی 2 گونه و 3 جنس گردید و بیوزونی که برای این سازند پس از ترسیم محدوده گسترش این فونا مشخص شد spirorbis phlyctaena zone می¬باشد و سن تریاس میانی (آنیزین) را برای سازند کنگان در چاه مورد مطالعه نشان می دهد. بر اساس مطالعات رسوب شناسی صورت گرفته در سازند کنگان، کمربندهای اصلی رخساره ای شامل: کمربند رخساره ای دریای باز، کمربند سدی، کمربند لاگون و کمربند جزر و مدی می¬باشد. محیط رسوبی سازند کنگان به دلیل عدم حضور ساخت¬های بزرگ ریفی، نبود دانه¬های اگرگات فراوان، عدم وجود رخساره¬های ریزشی- لغزشی و رخساره¬های توربیدایتی که همگی شاخص محیط سکوی لبه¬دار یا شلف می¬باشند یک رمپ کربناته کم عمق با شیب کم و وسعت زیاد می باشد. بررسی فرایندهای دیاژنزی مختلف در سازند کنگان تاثیر هر سه محیط دریایی، تدفینی و جوی (متئوریک) را نشان می دهد. فرآیندهای اصلی شناسایی شده در این سازند شامل سیمانی شدن، میکریتی شدن، تراکم فیزیکی، انحلال شیمایی، استیلولیتی شدن، شکستگی، انواع تخلخل، دولومیتی شدن، سیمان انیدریتی و فابریک ژئوپتال می¬باشد.