نام پژوهشگر: رحیم خلیلی

بررسی بصری پوسترهای اسماءالحسنی (1391-1384)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1392
  رحیم خلیلی   کامران افشارمهاجر

چکیده در این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه های کتابخانه ای و میدانی است، هدف بررسی بصری پوسترهای تایپوگرافی (حروف نگاری) اسماءالحسنی طی 6 دوره ی برگزار شده از سال 1391-1384 در ایران است. پوسترهایی با مضمون نام های نیکوی خداوند که در قرآن هم به این اسامی اشاره شده است. جامعه ی نمونه در این پژوهش مجموع 580 پوستر راه یافته به این نمایشگاه ها است که با جامعه ی آماری یکسان است، این به این معنی است که همه ی پوسترهای برگزیده بررسی شده است. در این پژوهش ابتدا به رابطه ی دین و هنر پرداخته شده و این که چرا در ادیان مختلف هنرهای خاصی ظهور و بروز یافته اند و آیا دین و آموزه های آن در گزینش های هنری و پیشرفت بعضی از هنرها تأثیرگذار بوده است؟ ادیان مختلف چه بیانی از هنر را برای القای مفاهیم معنوی خود مناسب دیده اند؟ برای کشف بیان بصری مناسب برای مفاهیم معنوی در ادیان اسلام و مسیحیت که دارای اشتراکات اعتقادی فراوان هستند، تصاویری با محتوای دینی، یعنی معراج پیامبر (ص) و رستاخیز مسیح (ع) بررسی گردید. این بررسی نشان دهنده ی آن است که دو گروه تصویری به طور معناداری از بیان بصری مشترک برای بیان مفاهیم معنوی خود بهره گرفته اند. در اغلب تصاویر دو گروه، نور به عنوان هاله و آتش استفاده شده و فرشتگان، علامت شریعت و رنگ ها به صورت رمزی به کار رفته اند. علاوه بر این تاج، طوق و موجودات نمادین با وجوه مشترک فراوان، متناسب با فضای تصویری واقعه ی معراج و رستاخیز، در نقاشی ها مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، هر یک از ادیان رشته هایی خاص از هنرها را برای بیان مفاهیم موردنظر خود مناسب یافته اند. در برخی از ادیان؛ تصویرگری (کلیه هنرهای تصویری مانند نقاشی، مجسمه سازی، نقش برجسته و...) نمود هنری است که برای پیشبرد اهداف و عقاید آن دین، مدنظر قرار گرفته شده است. در حالی که برخی دیگر از ادیان، برای رسیدن به کمال انسانی از بیان تصویری (تصویر به معنای عام کلمه، صورت کسی یا چیزی را کشیدن و طرح یا شکلی را آفریدن) پرهیز نموده و یا کمتر به آن پرداخته اند. در این راستا می توان از تصویرگری شمایل های مقدس در مسیحیت، دوره ی کوتاهی از شمایل شکنی در بیزانس، هم چنین پرهیز از بازنمایی پیکرهای انسانی و حیوانی و بهره بردن از نمادگرایی، مانند نمادگرایی هندسی در تزئینات اماکن مقدس اسلامی در اسلام را برشمرد.