نام پژوهشگر: علی توفیقی نیاکی

بررسی پیکربندی فرمیونها در ابعاد اضافی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم پایه 1391
  مسعود شکری   علی توفیقی نیاکی

در اینجا مدلهای فرمیونهای جدا شده در ابعاد اضافی تخت را مطالعه می کنیم. جوابهای دقیق و تقریبی معادله حرکت را مقایسه کرده و با پیدا کردن شرایط دقیق برای تولید صفرهای جایگزین کننده، مدل دو اسکالره را بهبود می بخشیم. یک حد پایین برای تولید صفرهای جایگزین کننده می یابیم. همچنین اثر اضافه کردن اسکالرهای بیشتر بر رفتار جایگزین کننده و تابع موج را مطالعه کرده شرایط تولید صفرهای بیشتر بالک را می یابیم. پیکربندی کوارکها را با کمک پاسخ دقیق بازسازی کرده و یک پیکربندی برای بخش لپتونهای باردار می یابیم.

مکانیزم هیگز در ابعاد اضافی تابدار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم پایه 1391
  مریم مرادیان کوچکسرایی   علی توفیقی نیاکی

در فصل اول، مروری مختصر بر مدل استاندارد، ذرات و برهمکنش ها داشته ایم، تا اینکه پیش زمینه ای مناسب برای بیان مکانیزم هیگز در مدل استاندارد ایجاد کرده باشیم. در فصل دوم مسئله شکست خود به خودی تقارن برای برخی گروه های تقارنی مورد بررسی قرار گرفته است. می دانیم که احتمالات زیادی برای پیدایش فیزیک جدید در ماورای مدل استاندارد وجود دارد، نظریه کلوزا- کلاین، مدل ابعاد اضافی بزرگ add و مدل ابعاد اضافی تابدار rs، همگی در این راستا بوجود آمده اند. در فصل سوم به بررسی مدل رندال و ساندرام با در نظر گرفتن یک بعد اضافی فضا گونه پرداختیم. این مدل پاسخ جدیدی برای مسئله سلسله مراتبی و اختلاف زیاد نیروی گرانش و سایر نیروها ارائه کرده است. در فصل چهارم مکانیزم شکست تقارن هیگز توده در مدل rs و بررسی فضای پارامترها و قیود حاکم بر آنها جهت یافتن هیگز تاکیونی مورد برسی قرار گرفته است. به همین ترتیب جهت عمومیت دادن به مدل rs ، بحث ثابت کیهانشناختی و تنش شامه ها و قیود حاکم بسته به نوع هندسه مورد بررسی در قالب مدل رندال- ساندرام تعمیم یافته مطرح شده است.

جایگزیده کردن میدان ها در مدل های ابعاد اضافی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم پایه 1393
  معصومه موذن سرخی   علی توفیقی نیاکی

در این رساله به مطالعه مکانیزم جایگزیده کردن میدان های مادی در مدل های جهان شامه ای پرداخته ایم. در فصل اول مدلهای جهان شامه ای با ابعاد اضافی تخت و بزرگ را مورد توجه قرار داده و مشکل سلسله مراتبی جرمی فرمیون ها در مدل استاندارد را توسط ایده جداسازی فرمیون ها توضیح دادیم. علاوه بر این، به مطالعه جایگزیده کردن فرمیون ها بر روی اربیفلد s_1/z_2 پرداخته و یک پاسخ تحلیلی دقیق برای تابع جایگزیده کننده به دست آوردیم. از آنجایی که جهان ما یک سیستم دارای حرارت است لذا در فصل دوم، اثرات حرارت بر تئوری جهان شامه ای تخت مورد بررسی قرار گرفت. نخست پتانسیل موثر میدان اسکالری پنج بعدی را در دمای متناهی محاسبه نمودیم سپس اثرات حرارت را بر پاسخ شامه و مکانیزم جایگزیده کردن فرمیون ها بدست آوردیم. در فصل سوم، مروری بر مدل های جهان شامه ای تابدار داشتیم. ابتدا مدل رندال – ساندروم و مدل های تعمیم یافته ی آن را مورد توجه قرار داده و سپس مکانیزم پایداری آنها را بررسی نمودیم. در ادامه، پایداری مدل رندال – ساندروم را از طریق جفتیدگی غیر کمین ِیک میدان اسکالری پنج بعدی با اسکالر ریچی مورد ملاحظه قرار دادیم. در فصل بعدی، جایگزیده کردن فرمیون ها را در مدل های جهان شامه ای تابدار بررسی نموده و نشان داده ایم که فرمیون ها در مدل رندال– ساندروم بر روی شامه با تنش منفی جایگزیده می گردند. در مدل های تعمیم یافته رندال- ساندروم، جایگزیدگی مد صفر فرمیونی به تنش و ثابت کیهان شناختی شامه وابسته می گردد در حالی که در مدل جهان شامه ای با دینامیک تعمیم یافته، به مقدار ثابت جفتیدگی ? مرتبط است. علاوه بر این، اثرات حرارت بر مکانیزم جایگزیده نمودن فرمیون ها در مدل های جهان شامه ای تابدار را نیز مورد مطالعه قرار دادیم. در فصل پنجم دریافتیم که میدان های اسکالری در مدل رندال- ساندروم و مدل های جهان شامه ای ضخیم جایگزیده می گردند در حالی که برای جایگزیده کردن میدان های پیمانه ای نیاز به مکانیزم جدیدی می باشد. سرانجام جایگزیده کردن میدان های اسکالری و پیمانه ای در مدل های جهان شامه ای با دینامیک تعمیم یافته را بررسی نموده و با استفاده از یک تابعیِ میدان اسکالری در کنش میدان پیمانه ای نشان دادیم که مد صفر میدان پیمانه ای برداری و تانسوری در این مدل جهان شامه ای جایگزیده می گردد.

بررسی نسبیت خیلی خاص و مطالعه ی تغییر شکل یافته ی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم پایه 1393
  اسمعیل مازنی   جعفر صادقی

در این مطالعه به بررسی یک نظریه به نام «نسبیت خیلی خاص و تغییرشکلهای آن» می پردازیم که به عنوان یک نظریه ی بررسی کننده ی امکان نقض تقارن لورنتس مطرح شد. در ابتدا تقارنهای پوانکاره را به عنوان تقارنهای طبیعت در نظریه ی نسبیت خاص اینشتین مرور کردیم. سپس به معرفی نسبیت خیلی خاص پرداختیم که در واقع به عنوان تقارنهای بنیادی تری از طبیعت هستند که جایگزینِ تقارنهای پوانکاره می شوند و بر طبق آن می توان زیرگروه هایی از گروه پوانکاره را به عنوان گروه متقارن فضازمان فرض کرد. در ادامه متذکر می شویم که نسبیت خیلی خاص می تواند در فضازمانِ جابجا ناپذیرِ مویال با جابجا ناپذیریِ نورگونه تحقق یابد. سپس به بررسی تغییرشکل نسبیت خیلی خاص پرداخته و انگیزه های فیزیکی این کار را مطرح نمودیم و تمامی تغییرشکلهایی که تاکنون روی نسبیت خیلی خاص انجام شده است و نیز توابع متریک ناوردا تحت زیرگروه های آن را مطالعه نمودیم. در پایان به عنوان بخش اصلی این تحقیق نشان داده ایم که توابع متریک ناوردا تحت زیرگروه های تغییرشکل یافته ی نسبیت خیلی خاص، ریشه در هندسه ی فینسلری دارند و در واقع از نوع توابع متریکِ فضاهای ناهمسانگرد موضعی بوده که در تحقیقات گذشته با رهیافتی متفاوت به دست آمده اند. به عبارت دیگر متذکر می شویم که تغییرشکل نسبیت خیلی خاص می تواند در فضازمانِ ناهمسانگرد موضعی تحقق یابد یعنی زیرگروه های تغییرشکل یافته ی نسبیت خیلی خاص در واقع همان گروه ایزومتری فضازمانِ ناهمسانگرد موضعی می باشند.

تولید باریون ها با یک طعم سنگین و مطالعه قطبش آنها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم پایه 1386
  سارا حشمتیان   محمدعلی گومشی نوبری

چکیده ندارد.

بررسی بخش هیگز در نظریات ابرتقارنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم پایه 1388
  فاطمه پوراسداله   علی توفیقی نیاکی

در فصل اول نگاهی به مدل استاندارد و علی الخصوص بخش هیگزآن داشتیم. سپس با ذکر برخی از ناکارآمدیهای مدل استاندارد در انرژی های بالا،متوجه ضرورت قدم نهادن در حیطه ی ماورای مدل استاندارد شدیم. مدل استاندارد در توصیف ذرات شناخته شده بنیادی بسیار کارآمد است. بخش هیگز مدل استاندارد منشأ جرمدار شدن سایر ذرات در آن می باشد ، منتها این بخش تصحیحات تابشی عظیمی از ذراتی که با آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر هم کنش دارند، دریافت می کند. که این منجر به واگرایی هایی در جرم ذره هیگز می شود با توجه به این که فرمیون ها و بوزون های پیمانه ای از چنین واگرایی هایی در تصحیحات تابشی مصون می باشند. یافتن تقارنی که ذرات اسکالر را با این ذرات گروهبندی کند، می تواند در بهره مند کردن ذرات اسکالر از این حفاظت مفید باشد. ابر تقارن چنین تقارنی است. نتایجی که از بررسی ابر تقارن بدست می آید ما را به دنبال کردن این مدلِ ماورای مدل استاندارد ترغیب می کند. از جمله ی آنها وحدت جفتیدگی های پیمانه ای در مقیاس انرژی بالا و مقید شدن جرم هیگز ( در حالی که مدل استاندارد هیچ قیدی روی آن وجود نداشت) می باشند. در فصل دوم به معرفی ابر تقارن و تبدیلات ابر تقارنی ، تعریف ابر چندگانه های کایرال و پیمانه ای و بر هم کنش میان آنهاست پرداخته و ذرات ابر تقارنی را معرفی کردیم.در ادامه شکست ابر تقارن را از طریق جملات f و جملات d و جملات نرم در پی گرفتیم. ابر تقارن ، تقارنی میان میدان های فرمیونی و بوزونی است و تبدیلات ابر تقارنی، تبدیلاتی هستند که میدان های فرمیونی (بوزونی) را به میدان های بوزونی (فرمیونی) تبدیل می کنند. ابر چندگانه کایرال ، شامل یک میدان اسکالر اسپین صفر و یک میدان فرمیونی اسپین1/2 ( هر دو بدون جرم می باشد) لاگرانژین برای این میدان ها و بر هم کنش بین آنها از طریق روابط(2-95 ) و(2-43 ) بیان می شود. ابر چندگانه پیمانه ای شامل میدان اسپین1/2 فرمیونی است که با میدان اسپین 1 پیمانه ای (هر دو بدون جرم) جفت شده باشد. لاگرانژین برای این میادین و بر هم کنش بین آنها از طریق (2-128) بیان می شود. اما ترکیب این ابر چندگانه ها و بر هم کنش بین شان ما را به لاگرانژین کلی مدل ابر تقارنی رهنمون می سازد که با (2-141) معرفی می شود. تمامی ذرات مدل استاندارد به جز ذره هیگز کشف شده اند ولی در مدل mssm هنوز هیچ ذره ابر تقارنی کشف نشده است و این نشان دهنده ی این مطلب است که ابر تقارن برای اینکه محقق شود باید یک تقارن شکسته شده باشد.برای شکستن ابرتقارن پتانسیل اسکالر باید مثبت باشد که این مهم از طریق غیر صفر بودن جملهf یا جمله d یا هر دو و یا از طریق اضافه کردن جملات صریح شکست ابر تقارن تأمین می شود. در فصل سوم توجه خود را معطوف به بخش هیگز ابر تقارنی کردیم و جرم هایی را برای این ذره در مدل mssm بدست آوردیم. در انتهای این فصل با مشکلی به نام مسأله میزان سازی در mssm مواجه شدیم که ما را به ضرورت گام نهادن در حیطه ای ماورای mssm رهنمون ساخت با توجه به لاگرانژین (2-118) می توانیم بخش هیگز و علی الخصوص پتانسیل هیگز را جدا کنیم .در این صورت به رابطه ی (3-4) می رسیم. سپس با توجه به این پتانسیل می توانیم ماتریس جرمی مربوط به بخش های مختلف باردار و خنثی (موهومی و حقیقی) را بدست آورده از طریق قطری سازی این ماتریس های جرمی ویژه مقادیر (جرم ذرات هیگز) را بدست آوریم. پس از انجام این کار در می یابیم که جرم ذره هیگز در mssm دارای قید بوده از مقیاس الکتروضعیف می باشد و این نکته جزء مزایای mssm بر مدل استاندارد به شمار می آید.در انتها می بینیم که به دست آوردن جرم برای ذره هیگز در این مقیاس انرژی به نوعی میزان سازی نیازمند است که علی رغم نقطه قوت قبل نوعی ضعف برای این مدل به حساب می آید. در فصل چهارم مشکلاتی که در mssm با آن مواجه می شویم را معرفی کرده و در معرفی راهکار برای حل این مسائل به مدل های ماورای mssm می رسیم. پارامتر?_0 در مدل mssm دارای هیچ محدودیتی در مقدار نمی باشد. در حالی که با توجه به برخی ملاحظات در می یابیم که باید از مقیاس الکتروضعیف باشد و این نوعی تضاد است. ایده اصلی برای به دام انداختن این پارامتر این است که آن را به صورت یک مقدار انتظاری خلأ در نظر بگیریم این کار با معرفی میدان اسکالر جدید s از طریق مدل های ماورای mssm حاصل می شود. مدل nmssm مدلی است که این میدان اسکالر هم به صورت خطی و هم به صورت مکعبی لحاظ شده است. علت وجود جمله ی مکعبی بر هم زدن تقارن pq در nmssm در مشابهت با مدل mssm می باشد. فصل پنجم ، فصلی است که کارهای اساسی و محاسبات ما در آن صورت گرفته است در این فصل به معرفی دو مدل جدید ناپایدار می پردازیم. این دو مدل توصیف خوبی از فاز کنونی و فاز آینده بدست می دهند. کارکرد اساسی ما در این فصل یافتن مقادیری از خلأ هیگز است که نشان دهنده ی گذار گرما ده از فاز کنونی به فاز ابر تقارنی در حد tan? بزرگ باشد. گذار مطلوب از فاز کنونی (فازی که ابر تقارن و الکترو ضعیف آن شکسته شده اند) به فاز نهایی (فاز ابر تقارنی دقیق که در آن تقارن الکتروضعیف شکسته شده باشد) گذاری گرماده است چرا که طبق پایستگی انرژی نیاز به منبع انرژی نخواهیم داشت .در مدل ناپایدار با تقارن میرور با بررسی در می یابیم که یافتن مینیمم که توصیف کننده ی فاز کنونی باشد و گذار گرماده را ممکن سازد در حد <h_(u )>=<h_d>=?_0 امکان پذیر نمی باشد. در مدل بدون تقارن آینه ای هم ، چنین حالت مشابهی رخ می دهد. اما در مدل بدون میرور جستجو برای مینیمی که چنین گذاری را امکان پذیر کند در حد h_d>?<h_d>> قبلاً بررسی شده و این جستجو نتایج مثبتی را هم در برداشته است . عملکرد ما در این پروژه منجر به یافتن نتایج زیر شده است: یافتن محدوده ی? ? برای جواب ابرتقارن شکسته شده بدون ewsb در مدل بدون تقارن آینه ای و نشان دادن مینیمم نادرست برای نقطه s_0=?^2??2??_0 در جواب ابرتقارن شکسته شده با ewsb مدل میرور بود. علاوه بر این ما توانستیم به معرفی مینیمم صحیح در مدل میرور با اضافه کردن جملات نرم جرمی دست یابیم و نشان دهیم که برای مقادیر انتظاری خلأ متفاوت <h_d>, <h_(u )> می توانیم گذاری گرماده به فاز ابر تقارنی آینده داشته باشیم .جدول های (5-3 و5-2) موفقیت ما را در معرفی این مینیمم نشان می دهند.