نام پژوهشگر: مجید عزیزی هابیل
مجید عزیزی هابیل علی نوری
چکیده در بیشتر تعاریفی که تاکنون از شعر شنیده ایم، تخیّل محوری ترین عنصر شعری است و بسیاری معتقدند بدون حضور آن شعری وجود نخواهد داشت. در نگاه اول، عامل اصلی زیبایی، دل انگیزی و اثرگذاری بسیاری از اشعار و ابیات مستقل نیز همین عنصر است. با این حال اگر با دقت به ادوار مختلف شعر فارسی بنگریم، درمی یابیم که بسیاری از ابیات اثرگذار هر دوره، ابیاتی هستند که بدون تمسّک به عناصر خیال انگیز، مخاطبان خاص و عام را تحت تأثیر قرار می دهند. مسأل? تأمل برانگیز آن است که در این گونه اشعار چه علل و عواملی سبب اثرگذاری و جاودانگی آن ها می شود؟ عوامل و دلایل اثرگذاری این ابیات را می توان در دو بخش برون? زبان (شکل) و درون? زبان (محتوا) بررسی کرد. بدین صورت: در برون? زبان، عواملی چون موسیقی بیرونی (وزن عروضی)، موسیقی کناری (قافیه و ردیف)، استفاده و تأکید بر فعل و جملات کوتاه به اقتضای معنا ؛ به کار بستن شگردهای دستوری ناظر بر تأویل پذیر کردن متن، گزینش واژگان خاص و ارتباط نهفت? آن ها و... در درون? زبان، احساس و عاطفه؛ فضاسازی و صحنه پردازی؛ سادگی و منطق پذیر بودن کلام؛ رعایت اقتضای حال ، موضوع و مخاطب؛ توصیف های اثرگذار؛ گفت و گو؛ اندیش? والا و فراگیر؛ استفاده از زبان عامیانه و قرابت تجرب? شاعر با تجربیات مخاطب؛ درونمایه های خاص و پر مخاطب و...را می توان برشمرد. می توان گفت از بین عناصر شکلی و محتوایی، حس و عاطفه مهم ترین و تعیین کننده ترین نقش را به عهده دارد و بدون حضور آن، دیگر عناصر تأثیر چندانی نخواهند داشت. واژه های کلیدی : تصویر، سعدی، شعر غنایی، خواجو، حافظ، شکل، محتوا