نام پژوهشگر: سارا سلامی
سارا سلامی ویدا همراز
یکی از ویژگیهای جامعه ی امروز، رشد و گسترش روزافزون رسانه ها و تنوع سلیقه ی مخاطبان آنهاست. طبیعی است که جذب «مخاطب» اصلی ترین دغدغه ی دست اندرکاران همه ی رسانه ها به شمار می رود. در این میان، رسانه ی گرم رادیو به دلیل ویژگیهای منحصربه فرد خود همچنان گستره ی وسیعی از مخاطبان در گروههای سنی و جنسی مختلف را دربرمی گیرد. یکی از رسانه های مطرح عصر حاضر، نشریات و مطبوعات عامه پسندند که از شگردهای گوناگونی برای جلب و جذب مخاطب بهره می گیرند. بکارگیری جاذبه های کلامی، استفاده از عناوین چشمگیر و چشمنواز، توجه به موضوعهای جنجالی و حاشیه ای و اتفاقات روزمره، و ورود به حریم خصوصی انسانهای مشهور جامعه به منظور دستیابی به فروش بیشتر، بوجود آورنده ی فضایی است که در این پژوهش با عنوان ژورنالیسم زرد از آن یاد می کنیم. این نوع روزنامه نگاری به رغم معایب خود توانسته مخاطبان زیادی را در جامعه ی امروز ایران پیرامون خود گردآورد. اما رادیو به عنوان یکی از رسانه های فعال در جامعه ی ایرانی، به دلیل بحران افت مخاطب در دهه های اخیر با مشکلاتی روبه روست. به رغم گسترش امکانات فنی، شکل سنتی تولید همچنان بر تفکر برخی از برنامه سازان سایه افکنده و این نقطه ی تقابلی با نیازهای رو به رشد مخاطبان امروزیست. از این رو، برخی از برنامه سازان به دلایلی که بررسی آنها هدف غایی این پژوهش است، از الگوهای ژورنالیسم زرد در برنامه سازی رادیو استفاده می کنند. بررسی چرایی این پدیده، افق جدید را در آسیب شناسی نفوذ الگوهای رسانه ای زرد به رادیو فراروی دست اندرکاران رسانه خواهد گشود. در این نوشتار، از دو روش کتابخانه ای (اسنادی) و مصاحبه ی عمیق استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که الگوهای ژورنالیسم زرد به علل گوناگونی وارد برنامه های رادیویی شده اند و بسیاری از برنامه سازان به جای ذائقه سازی و جهت دهی به نیازهای مخاطبان، تن به سلیقه ی بخشی از مخاطبان سطحی پسند داده اند و به بهانه ی جذب مخاطب، به برنامه سازی زرد گرایش یافته اند. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که استفاده از مطالب سطحی و فاقد عمق و محتوا در برنامه های زرد، سبب افت کیفیت برنامه های رادیویی می شود. افزون بر این، برنامه سازی زرد به نوعی تقابل با اصول اخلاقی و حرفه ای رسانه را در بطن خود داراست. پیشنهاد آنکه برنامه سازان رادیو ضمن توجه به خواست و نیاز مخاطبان، باید از فرصت برنامه سازی برای اهداف والاتر، آموزش مفاهیم برتر انسانی – الهی، و انتقال ارزشهای معنوی و اخلاقی استفاده کنند.
سارا سلامی مجتبی الهیاری
بنابر نظر محققین و پژوهشگران جادو یکی از نخستین ظواهر فرهنگی بشر به شمار می آید و باید آن را با خلقت انسان برابر دانست. تحقیقات نشان داده است که جادو قدمتی و اسطوره داشته، چرا که اسطوره زاییده اجتماعات بشری است اما جادو زاییده نگرانی و تفکر انسان نسبت به اطراف خود و بینش وی نسبت به عوامل محیطی مورد در زندگی روزمره است. نقطه تمرکز این رساله بر علوم ماوراءالطبیعه و باور های خرافی بشر و رئالیسم جادویی است که با گذشت زمان متحول گشت و دارای شعبات و شاخه های بسیار گشته و تحقیقی پیرامون فرهنگ عامه و باور های خرافی و چگونگی به کارگیری تصاویر جادویی در به تصویر کشیدن آن ها در گرافیک معاصر می باشد. جادو و کاربرد آن از زمان های بسیار دور در تمامی اجتماعات مشاهده شده که نهایتاً در این نوع ارتباط تصویر نقش مهمی دارد.. درک مردم از تصویر بسیار عمیق تر و قابل دریافت تراز درک نوشتاری می باشد به همین لحاظ درجادو ارتباط با مخاطب بیشتر از طریق تصویر و رنگ و بافت استفاده می شود. جذابیت این زمینه جادویی در زمینه های تبلیغات تجاری و فرهنگی و... بیشتر ، محسوس و معمول می باشد به خصوص امروزه با پیشرفت علم در ارتباطات اجتماعی درک جادویی از یک فرد مخاطب موضوع دارای دریافت و عمق متمایز از گذشته می باشد در این پژوهش سعی بر این شده که این تفاوت برداشت جادویی مخاطب مورد بحث و بررسی قرار گیرد و تأثیر این تفاوت در تحولات فرم و محتوا مورد توجه باشد و ارتباط این تصاویر با اعتقادات و باور های اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین برای رسیدن به این هدف پژوهش موضوع را در زمینه های حضور جادو، عکاسی و سینما و همچنین تصویر انجام گرفته که همه این موارد می تواند در زمینه تبلیغاتی کاربرد بسیاری موثر داشته باشد.