نام پژوهشگر: فریده امیری دهنویی
فریده امیری دهنویی احمد رضا صاعدی
چکیده : دستیابی به هویتی فرهنگی شرط لازم و ضروری زندگی هر فردی است. بدون مشخص بودن چارچوب آن، انسان ها نمی توانند به صورت معنا دار و پایدار با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل «بحران هویت» زندگی افراد و گروه ها را به صورتی جدی مختل می کند. امروزه نیز به دلیل شتاب روز افزون جهانی شدن و فشردگی زمان و فضا در همدیگر بحث «بحران هویت» یکی از جنجالی ترین بحث های جوامع بشری است. از آن جایی که ادبیات و هنر، به ویژه ادبیات داستانی ریشه در شرایط اجتماعی دارد، جنبش ها و معضلات جامعه در خلق این آثار هنری نقش پر رنگی داشته است. نویسندگان واقع گرا نیز این مسائل جامعه را در بطن رمان خود منعکس ساخته و خود را همدل با جامعه در مقابل این مشکلات می بینند. دو رمان «ثریا در اغماء» اثر اسماعیل فصیح نویسنده ماهر و پر تلاش کشورمان و «شیکاگو» اثر علاء الأسوانی نویسنده معاصر و مشهور مصری، از جمله آثار رئالیستی به شمار می آیند که به مسأله هویت و بحران هویت توجه داشته اند. در هر یک از این دو اثر ادبی، نویسندگان از رئالیسم اجتماعی به رئالیسم اجتماعی ـ روانشناسی گریز می زنند؛ و با بررسی بزرگترین معضل بشر امروزی در پی پاسخ دادن به سوال «من کیستم ؟» به کمک هموطنان خویش می آیند. این پژوهش سعی کرده است با کمک گفتمان غرب زدگی و بازگشت به خویشتن و رویکرد های پساساختار گرایی و پست مدرنیسم و نیز گفتمان های جدید که به نقش اجتماع در شکل گیری هویت تأکید دارند، موضوع هویت و شکل گیری آن را در این دو اثر ادبی مورد کنکاش قرار دهد. همچنین این نوشتار بحران هویت را در ابعاد مختلف هویت فردی، فرهنگی، ملی و... در دو راستای مهاجرت و رویاروی با دیگری مورد بررسی قرار داده است. از این پژوهش می توان چنین برداشت کرد که، دو رمان «ثریا در اغماء» و «شیکاگو» نمایان گر وضعیت آستانه ای فرد مهاجر و درگیری او با هویت فرهنگی دیگری است. علاوه بر این، دو نویسنده بر آنند که رابطه برخی از افراد مهاجر با وطن خویش سست و شکننده شده و به مرور زمان همراه با تشویش و اضطراب در برگزیدن هویت جدید اقدام به بازگشت به خویشتن می کنند.