نام پژوهشگر: سید اسمعیل جعفری
سید اسمعیل جعفری مرتضی محسنی
صاحبان آثار ادبی برای بیان موثّر تر افکار و اندیشه های خود از ارتباط های کلامی و غیرکلامی سود می جویند. هرچند شاعران و نویسندگان برای بیان زیبایی شناختی از زبان ادبی بهره می برند؛ اما از ارتباط های غیرکلامی نیز غافل نیستند. ارتباط به معنی انتقال اطلاعات از فردی به فرد دیگر است که احساسات و نظر ها، آگاهانه یا نا آگاهانه، به شکل پیام های کلامی و غیرکلامی بیان، ارسال و دریافت می شوند. ارتباط غیرکلامی عبارت است از تمامی محرّک های غیرکلامی در یک محیط ارتباطی که هم به وسیله ی منبع (فرستنده) و هم استفاده ی آن از محیط به وجود می آید و دارای ارزش پیامی بالقوّه برای فرستنده و گیرنده است. این ارتباط که از طریق کلیه ی محرّک های بیرونی غیر از کلمات نوشتاری و گفتاری از فرد ارایه می شود، شامل ظاهر فیزیکی، اشاره و حرکت، چهره و رفتار چشمی، فضا و بوم پایی (قلمرو جویی)، بساوایی، محیط و طبیعت اطراف و زمان می شود. بنابراین ارتباطات غیرکلامی یا پیام رسانی بدنی، هنگامی روی می دهد که یک فرد با مجراهای ارتباطی، فرد دیگری را تحت تأثیر قرار دهد. این امر ممکن است عمدی یا غیرعمدی باشد و می تواند به دامنه ی وسیعی از پدیده ها اطلاق شود که حوزه ی گسترده ای را در بر می گیرد؛ از بیان چهره ای و اشاره ی اندامی تا مُد و نماد های وضعیتی، از رقص و نمایش تا موسیقی و لال بازی. در این پایان نامه، مولّفه های ارتباطات غیرکلامی در تاریخ بیهقی تحلیل و بررسی شده است. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که بیهقی از مولّفه ی غیرکلامی «زمان»، حدوداً 1165 بار که بیش ترین بسامد را داشته به منظور زمان مرگ شخصیت های بزرگ، لشکرکشی، مسافرت ها و... و از مولّفه ی غیرکلامی «بساوایی» که کم ترین بسامد را داشته، حدوداً 26 بار و آن هم برای خشونت و درگیری، ابراز احساسات، علاقه، صمیمیت و... استفاده کرده است. درحالی که بسامد مولّفه ی «ظاهر فیزیکی» بیش تر به منظور دلاوری و جنگجویی، مجلس ماتم و عزا، شعار، شیک پوشی و جذّابیّت، تکریم و بزرگداشت افراد و...؛ مولّفه ی «اشاره و حرکت» به دلیل حمایت و طرفداری از شخص مورد نظر، نفرت به علت تنزّل مقام، نشان دادن قدرت و اُبُهت و...؛ مولّفه ی «چهره و رفتار چشمی» به سبب تعجب و حیرت، علاقه و صمیمیت، نوعی بی احترامی، پاییدن و جاسوسی کردن و...؛ مولّفه ی «رفتار آوایی» برای اضطراب و دلهرگی، خشم و عصبانیّت، اعتراض، یاوه گویی و...؛ مولّفه ی «فضا و بوم پایی (قلمروجویی)» به خاطر اظهار قدرت و منزلت فرد، انزجار و نفرت، ادعای مالکیت، عدم تجاوز و...؛ مولّفه ی «محیط» برای مکان خطبه خوانی، مکان استراحت سپاه، مکان گفتگو با مردم و... مورد استفاده قرار گرفته است.