با توجه به نیازهای روز جامعه و پویایی و پیچیدگی آن، نوآوری و بهبود عملکرد سازمانی از جمله عوامل مهم در پیشبرد اهداف سازمان ها به شمار می روند و از آنجایی که مدیریت دانش می تواند در افزایش نوآوری و بهبود عملکرد سازمانی نقش عمده ای داشته باشد، در پژوهش حاضر، به بررسی رابطه ی بین مدیریت دانش با نوآوری و عملکرد سازمانی پرداخته شده است. جامعه ی آماری در این پژوهش کارکنان دانشگاه ارومیه به تعداد 668 نفر بودند که پس از منفک نمودن افراد شاغل در کارهای غیردفتری از این تعداد 362 نفر جهت نمونه گیری باقی ماند، و در نهایت تعداد 200 نفر از آنان به عنوان نمونه ی نهایی با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. روش آماری استفاده شده از نوع توصیفی- همبستگی بود. برای بررسی متغیرها از پرسشنامه های فرایندهای مدیریت دانش (فانگ و چوی، 2009)، خلاقیت و نوآوری در سازمان (دورابجی، لاملی و کاررایت، 1998) و عملکرد سازمانی کارکنان (استفان کاندری، 2005) استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ برای هر کدام از پرسشنامه ها در این پژوهش به ترتیب 88/0، 83/0 و 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های به دست آمده از پژوهش نشان می دهد رابطه ی مثبت و معناداری بین مولفه های مدیریت دانش با نوآوری و عملکرد سازمانی وجود دارد (001/0=p). همچنین طبق یافته های این پژوهش مولفه های مدیریت دانش می توانند نوآوری و عملکرد سازمانی را پیش بینی کنند (001/0=p). بنابر یافته های فرعی پژوهش، میان نظرات کارکنان در خصوص: مدیریت دانش بر اساس مدرک تحصیلی؛ نوآوری براساس جنس، سن و مدرک تحصیلی؛ عملکرد سازمانی براساس سن و مدرک تحصیلی، تفاوت معناداری وجود دارد.