نام پژوهشگر: مهدی ابراهیم زاده اصفهانی
مهدی ابراهیم زاده اصفهانی موسی ملایری
ابن رشد از فیلسوفان مشهور مغرب اسلامی است که در تاریخ فلسفه بعنوان شارح آثار ارسطو شناخته می شود. در این پژوهش در ابتدا به تبیین مختصری از شرایط فرهنگی و تاریخی مغرب اسلامی و زمینه های تکوین نظام فکری ابن رشد پرداخته شده است. در ادامه تأثر ابن رشد از آموزه های ارسطوئی و جایگاه بازگشت به ارسطو در سیر تاریخی فلسفه اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل پایانی نیز رویکرد ابن رشد به نصوص دینی با تکیه بر دو کتاب کلامی مهم او یعنی فصل المقال فی مابین الشریعه و الحکمه من الاتصال و الکشف عن مناهج الادله فی عقائد المله بررسی شده است. با بررسی آراء ابن رشد و تمرکز بر نحوه استفاده از آیات و روایات در این دو کتاب درمی یابیم که آنچه ساختار اصلی نظام فکری ابن رشد را تشکیل می دهد فلسفه به روایت ارسطوست. هرچند ابن رشد می کوشد تا هرگونه نزاع بین فلسفه و نصوص دینی را با استفاده از نظریه تأویل مرتفع سازد. ابن رشد فیسلوفان را بعنوان مصداق راسخان در علم شایسته تأویل متون دینی می داند. از دیدگاه او حکمت و فلسفه که محصول عقل برهانی به حساب می آید، می تواند با ظواهر دینی تعارض داشته باشد، اما با باطن دین تعارضی ندارد. ابن رشد مدعی است که اکثر مردم از آموزه های دینی جز معانی ظاهری آن چیزی دریافت نمی کنند از این رو نباید آنها را از معانی باطنی و آنچه مربوط به اهل تأویل (فلاسفه) است آگاه کرد چرا که موجب فساد عقیده ایشان و ایجاد اختلاف و تفرقه و ایجاد فرق ضالّه می شود.