نام پژوهشگر: چنگیر مولایی
حیدر اکبرزاده محمد مهدی پور
ادبیات حماسی یکی از گسترده ترین حوزه های ادبیات فارسی محسوب می شود. آثار بسیار ارزنده و گرانقدری در این حوزه آفریده شده اند و به جرات می توان گفت یکی از بخش های قوی و موفق ادبیات فارسی همین ادبیات حماسی است. موفقیت این نوع از انواع ادبی از آن روست که اثاری چون شاهنامه فردوسی سرسلسه و راه مبین حماسی سرایی ملی میهنی در ایران در برهه ای به علل مختلف دچار رکورد شد، اما با ورود دین مبین اسلام جلوه ی دیگری از حماسه پردازی آغاز گشت و حماسه ها به شخصیت های مذهبی محبوب و معصومی تبدیل شدند که برای برپایی و صیانت از پرچم اسلام پا به میدان های نبرد می گذاشتند. در این میان شاعران حماسه سرا تمامی دانسته های خود در حوزه حماسی سرایی را که از اساتیدی مانند فردوسی و دقیقی به وام گرفته بودند، در بخش حماسه سرایی دینی-مذهبی به کار بردند که در مواقعی نیز بسیار موفق و پیروز گشتند. دقیقی به عنوان اولین شاعری که اثری حماسی-دینی از او به جای مانده در ادبیات بعد از اسلام می باشد. ولی موفق تر از او شاعر حماسه سرای دینی دیگر ملا بمانعلی راجی کرمانی است که منظومه حمله حیدری اش بهترین اثر در این حوزه به شمار می رود. در ادبیات انقلاب نیز با تحمیل شدن هشت سال جنگ نابرابر برعلیه مردم ایران اسلامی قابلیت های بسیار فراوانی برای آفرینش صحنه ها و اعمال حماسی به وجود آمد و با حماسه آفرینی های مردان اسلام در جبهه ها این قابلیت ها به واقعیت ها مبدل شدند. سرتیپ بهمن کرمی نیز با به شعر کشیدن این حماسه سازی ها قدمی تازه در حوزه حماسه دینی برداشت که از ارزش بالا و قابل تاملی برخوردار است. با بررسی این آثار به انی نتیجه می رسیم که برای حماسه سازی و حماسه سرایی نقطه ی آغاز و پایان مشخصی نمی توان قایل شد برخلاف آن چه در برخی از کتب ادبی گفته شده است هر ملتی در هر زمانی می تواند زایشی دوباره داشته باشد و این زایش ها در هر دوره با و جود شاعری خوش قریحه و حماسه پرداز می توانند به عنوان یک حماسه بزرگ به تصویر کشیده شوند.