نام پژوهشگر: کامران سعادتمند
کامران سعادتمند سعید مقصودی
برش هگزان تولیدی در پتروشیمی بندر امام bipc تقریبا شامل 5 درصد وزنی بنزن می باشد جداسازی بنزن از این برش با روش استخراج با حلال و رسیدن به خلوص زیر 100 ppm محتوی بنزن در برش هگزان در این پروژه مورد برسی قرار گرفته است. ابتدا سل تعادلی اسخراج مایع-مایع ساخته شده است. سپس آزمایشهای حلالیت هگزان در حلال nmp بصورت خالص برای انجام آزمایشهای تعادلی استفاده شده است. از داده های تجربی حاصل برای تعیین ثوابت تاثیر متقابل دو تایی ترکیبات و بهینه سازی مدلهای ترمودینامیکی اکتیویته که برای شبیه سازی فرآیند ضروری می باشد استفاده شده است. مقایسه نتایج مدلسازی با داده های تجربی نشان داده است که مدل اکتیویته uniquac از خطای کمتری برخوردار می باشد. براساس نتایج حاصل از مدلسازی استفاده از حلال nmp خالص و طی 6 مرحله عملیات ناهمسو با نسبت حلال به خوراک حجمی بیش از 5/3 می توان به خلوص کمتر از 100ppm بنزن برای هگزان رسید اما راندمان هگزان تولیدی کمتر از 10 درصد خوراک اولیه خواهد بود. جهت افزایش راندمان هگزان استفاده از آب مونر اتیلن گلیکول meg بعنوان ضد حلال مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به نیاز به مدل ترمودینامیکی بهینه آزمایشهای تعادلی دیگری برای مخلوط جدید انجام شده است و پارامترهای مدل uniquac بهینه گردیده است. با استفاده از مخلوط حلال nmp با 10 درصد وزنی آب طی 6 مرحله عملیات استخراج ناهمسو و نسب حجمی حلال به خوراک بیش از 5 می توان به خلوط زیر ppm100 در برش هگزان دست یافت که در این حالت راندمان تولید هگزان حدود 40 درصد خوراک اولیه می باشد. با توجه به مشکلات مختلط حلال آب nmp استفاده از مخلوط nmp و مونواتیلن گلیکول به عنوان حلال جدید مورد بررسی قرار گرفته است. براساس مدلهای بهینه شده ترمودینامیکی شرایط عملیاتی بهینه فرایند استخراج توسط شبیه سازی تعیین شده است. ترکیب 45 وزنی nmp درصد وزنی meg بعنوان مخلوط حلال انتخاب گردید که نسبت حجمی 4 طی مرحله استخراج متقاطع در نهایت به خلوص 70 ppm محتوی بزن و بازیافت حدود 50 درصد حجمی در دمای 35 c میتوان دست یافت.
کامران سعادتمند محمودرضا همامی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بخشی از پارامتری سیمای سرزمین بر غنا و تنوع گونه ای جوامع پرندگان در ناحیه تماس زاگرس و ایران مرکزی بوده است. واحه ها در ایرانِ خشک و نیمه خشک به عنوان پناهگاهِ ذخیره ژنتیک، ارزش بالایی داشته و به جرأت می توان گفت در بسیاری از موارد، هستی گونه ها به این واحه ها وابسته است. در این تحقیق ویژگیهای پوشش گیاهی و تنوع پرندگان در 28 واحه به منظور تعیین میزان همبستگی این فاکتورها با یکدیگر ارزیابی شد. از طرفی مساحت و شکل واحه ها نیز به عنوان یک متغیر اساسی در سیمای سرزمین کمّی سازی و روابط رگرسیونی آن بر تنوع و غنای پرندگان در واحه ها بررسی گردید. آنالیزهای رگرسیونی موید آن است که میزان حاشیه و وسعت واحه ها بهترین فاکتورها جهت پیش بینی غنا و تنوع گونه ای پرندگان می باشند. البته انجام مطالعات موازی این تحقیق در سایر مناطق ایران مرکزی و در مقیاس بزرگتر ضروری است.