نام پژوهشگر: غلامحسین ملازاده
غلامحسین ملازاده قدسیه رضوانیان
در داستان های امروزه روایت از محدودی سن اش خارج شده است بدین مفهوم که از نقل داستان در قالب منسجم و بازتاب واقعیتی قطعی و مورد توافق همگان خودداری می شود. به تعبیر دیگر نویسنده ی تعیین کننده ی همه چیز جای خود را به نویسنده ای می دهد که خود از صحنه کنار می رود تا خوانند خود با تفسیرهایش به داستان راه یابد. پژوهش حاضر رمان های هیس و پستی از آثار نویسنده ی دیگر گونه نویس زمان ما محمدرضا کایب را به شیوه ی تحلیلی از نگاه ساختاری در کاربست عناصر داستان بررسی می کند و ضمن مقایسه ی این دو اثر به واکاوی ویژگی های داستان نویسی نوین در آن ها می پردازد. کاتب در رمان های مورد نظر شیوه ی متفاوتی از روایت را مورد توجه قرار داده است تا خواننده ی منفعل را به کنش گر تبدیل کند. با فروریختن قطعیت امور و طرد نگاه تک بعدی امکان برداشت های متفاوت و تفسیرهای متعددی برای خواننده ایجاد می شود. توجه به شیوه های گوناگون دیدن به جای ارایه یک واقعیت کلی و قطعی کاتب برای خواننده ایجاد می شود. توجه به شیوه های گوناگون دیدن به جای ارایه ی یک واقعیت کلی و قطعی کاتب را وا می دارد تا از طریق تجربه ی فرم به شناختی تازه از واقعیت و تفسیری نو از زمان برسد. او با کاربست صناعات نوین داستان نویسی مانند عدم قطعیت بی نظمی زمانی در روایت تکثر روایت اشکار کردن شگردهای نویسندگی، یکی شدن شخصیت ها، فرجم های چندگانه و ..، در عین توجه به محتوا نشان می دهد که نویسنده ای فرم گرا است. البته فرم گرایی در رمان هیس برجسته تر و شاخص تر است. کاتب با ابتکار و نوآوری در روایت داستان، توانسته است در مسیر نو و راه کم رهرو کارهایی تازه در ادبیات داستانی امروز پدید آورد.