نام پژوهشگر: فرید انوشه پور
فرید انوشه پور محمد عترتی خسروشاهی
بیومتریال های فلزی بخش عمده ای از مواد مورد استفاده در کاربردهای پزشکی و جراحی را تشکیل می دهد. به ویژه در ساخت ایمپلنت های ارتوپدی، فلزات نقش انکار نشدنی دارند. در این میان فولادهای زنگ نزن بدلیل تاریخچه مصرف طولانی و در نتیجه رفتار شناخته شده و همچنین هزینه به نسبت کمتر در مقایسه با دیگر بیومتریال های فلزی و در عین حال زیست سازگاری مناسب در کاربردهای کوتاه مدت، موقعیت خود را در بین بیومتریال های فلزی تثبیت کرده اند. در دو دهه اخیر با گسترش فرآیندهای اصلاح سطح مواد، حوزه بیومتریال هم بی نسیب نمانده و روش های گوناگون برای اصلاح سطح آنها به کار گرفته شده است.در این تحقیق اثرات اصلاح مکانیکی سطح نمونه فولاد زنگ نزن 316lvm، بر سازگاری سلول ها با سطح، مورد بررسی قرار گرفته و سپس تلاش شده است تا با به کارگیری پرتو پالسی پرتوان(در محدوده 109w/cm2) و قابل کنترل لیزر co2، زیست سازگاری نمونه، بعنوان یک بیومتریال فلزی برای ساخت ایمپلنت های ارتوپدی، بهبود یابد. پارامترهای مورد بررسی برای بهبود زیست سازگاری رفتار خوردگی و سازگاری سلولی نمونه ها پس از اصلاح در مقایسه با نمونه اصلاح نشده بوده است. تصاوبر مبکروسکوپ الکترونی نشان می دهد که در محدوده زبری سطح 5 تا 10 میکرومتر، اتصال اولیه سلول ها به سطح زبر بیشتر است اما چسبندگی و تکامل سلول ها بر روی سطح صاف ، به طور چشمگیری پیشرفت بیشتری نسبت به سطح زبر دارد. در بخش دومآزمایش ها، اصلاح سطح فولاد زنگ نزن با پرتو لیزر co2 باعث بهبود رفتار خوردگی، هم از نظر خوردگی عمومی و هم حساسیت به خوردگی از نوع حفره دار شدن می گردد. افزایش پتانسیل خوردگی مدار باز (از516- به 390- میلی ولت) و کاهش سرعت خوردگی عمومی(از 2/2 به 3/0 ) نشان از بهبود رفتار خوردگی عمومی فولاد آستنیتی 316lvm در اثر اصلاح با لیزر co2 دارد. نتایج کشت سلول ها در مجاورت این نمونه ها هم نشان می دهد که با کاهش زبری سطح نمونه فولاد 316lvm در اثر اصلاح با لیزر، چسبندگی سلول بر سطوح اصلاح شده نسبت یه سطح اصـلاح نشده قوی تر بوده که تکامل سلولی پیشرفته تری را هم بر روی این سطوح باعث گردیده است.