نام پژوهشگر: ارزو جهانبین
پرستو نامدار مصطفی ابطحی
سیموستاتین پر مصرف ترین داروی کاهنده کلسترول خون است که دارای یک اثر محافظتی روی متابولیسم استخوان نیز می باشد. لذا هدف از این مطالعه ارزیابی اثر سیموستاتین برروی میزان ریلپس دندانها در انسان پس از حرکات ارتودنسی و نیز اثر آن بر gingival index(gi) و clinical attachment loss (cal) می باشد. روش کار: در این کارآزمایی بالینی که به روش موازی انجام گرفت، 25 قوس دندانی از 16 بیمار خانم 45-20 ساله که جهت درمان های دندانپزشکی به دانشکد? دندانپزشکی مشهد مراجعه کرده بودند و متقاضی بستن فضاهای موجود بین دندانهای قدامی خود بودند، انتخاب شدند. پس از بستن فضاها با دستگاههای ارتدنسی ثابت، ابتداgi و cal برای همه بیماران اندازه گیری شد و سپس در یک گروه به صورت تصادفی ژل سیموستاتین 2/1% و در گروه دیگر سدیم کلراید9/0%بعنوان پلاسبو اطراف 6 دندان قدامی و به صورت زیر لثه ای تزریق شد. پس از گذشت چهار هفته که دندانها با کمک سیم لیگاچور در محل ثابت شده بودند،سیم لیگاچور وآرچ وایر برای بررسی ریلپس احتمالی برداشته شد. لازم به ذکر است فتوگرافی از نمای اکلوزال با تکنیک استاندارد و مدل مطالعه از کلیه بیماران در سه مرحله ی شروع تحقیق، پس از بستن فضا و 8 هفته پس از تزریق دارو تهیه شده بود. سپس میزان ریلپس با محاسبه فضاهای ایجاد شده از روی فتوگرافی و توسط نرم افزار smile analyzerدر دو گروه بررسی و مجدداًٌgi و calمحاسبه شد.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آماری t-test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: در بیماران دریافت کننده سیموستاتین میزان ریلپس به طور معناداری کاهش پیدا کرده بود. (001/0>p) همچنین میزان gi نیز در گروه سیموستاتین به طور معناداری، بیشتر از گروه کنترل کاهش یافته بود(001/0>p) اما میزان calبین دو گروه، تفاوت معناداری نداشت. (22/0 = p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که سیموستاتین قادر است میزان ریلپس دندانها را پس از پایان حرکات ارتودنسی کاهش دهد، اما بیماران و کلینیسین ها باید از تأثیر آن در مورد احتمال کاهش میزان حرکات دندانی و طولانی شدن دوره درمان ارتودنسی در بیمارانی که به صورت روزانه از سیموستاتین استفاده می کنند، آگاه باشند. کلمات کلیدی:s..
مهران بیدختی براتعلی رمضان زاده
چکیده مقدمه و هدف: یکی از چالش های پیش روی ارتدنتیست ها، ریلپس دندانهای چرخش یافته پس از پایان درمان ارتودنسی است که محتمل ترینعلت آن کشش الیاف سوپراکرستال لثه می باشد و یکی از اصلی ترین راه های مقابله با آن circumferential supracrestal fibrotomy ( csf ) است که به تازگی توسط لیزر نیز انجام می گیرد. لذا هدف از این مطالعه، مقایسه بالینی تاثیر فیبروتومی استاندارد، فیبروتومی به کمک لیزرer:yag و درمان با لیزرکم توان بر میزان ریلپس دندانهای ثنایای چرخش یافته می باشد . روش کار: در این کارآزمایی بالینی?? بیمار( ?? زن و ? مرد) که آماده برای باز کردن دستگاههای ارتدنسی ثابت بودند و حداقل یک دندان ثنایای بالا با چرخش اولیه ی ?? تا ?? درجه داشتند به ? گروه ? تایی تقسیم شدند: گروه اول : گروه csf توسط تیغ/گروه دوم: گروه csf توسط لیزرer-yag /گروه سوم: گروه درمان با لیزر کم توان ga-al-as، /گروه چهارم: کنترل .در کلیه بیماران قالب گیری با آلژینات در ابتدای تحقیق انجام و کست مطالعه فراهم گردید و با کستهای مطالعه تهیه شده پس از ریلپس از طریق مانت کردن روی سورویور و ثبت تصاویر استاندارد، با کمک نرم افزار digimizer version 4.1.1.0 آنالیز گردید و میزان ریلپس در هر گروه طی 30 روزمشخص گردید.همچنین در گروه های فیبروتومی (گروههای اول و دوم ) میزان تحلیل لثه،تغییر عمق سالکوس و درد طی 24 ساعت اول نیز با یکدیگر مقایسه شد . داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آماری واریانس یک طرفه anova و t-test و من – ویتنی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: درصد ریلپس در گروه csf با تیغ 66/9 ،گروه لیزر کم توان67/11 ، csf با لیزر er-yag71/12 و گروه کنترل 82/27 بود که در گروه های مداخله از لحاظ آماری اختلاف معناداری مشاهده نشد در حالی که تمامی آنها با گروه کنترل اختلاف آماری فاحشی داشتند (001/0p-value <). همچنین در گروه های فیبروتومی میزان تحلیل لثه و تغییر عمق سالکوس لثه با یکدیگر اختلاف آماری معنی داری نداشتند،درحالی که درد طی 24 ساعت اول در گروه csf با تیغ بیشتر و تفاوت آماری معنی دار بود (003/0p-value=) . نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر، csf با کمک لیزر می تواند به عنوان روشی موثر در جلوگیری از ریلپس دندان های چرخیده تلقی شود . ضمن این که درد و ناراحتی و خونریزی در این روش به مراتب کم تر از روش سنتی csf توسط تیغ می باشد . هیچ یک از این دو گروه تحلیل لثه واضح و تغییر در عمق سالکوس لثه را از خود نشان ندادند . به علاوه لیزر کم توان نیز می تواند در دوز بالا در کوتاه مدت جلوی ریلپس دندانی را بگیرد. کلمات کلیدی: ریلپس دندان های چرخیده،csf ، laser-aided csf، لیزر کم توان
پروانه گل فخرابادی فهیمه فرزانگان
مقدمه: با وجود پیشرفت های موجود در مواد و تکنیک های ارتودنسی، دمینرالیزاسیون مینای اطراف براکت ها طی درمان ارتودنسی ثابت، همچنان به عنوان یک مشکل باقیست و می تواند نتایج زیبایی یک درمان ارتودنسی ایده ال را به خطر اندازد. یافتن روشی که نیاز به همکاری بیمار را برطرف نماید، همواره مورد توجه بوده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر اضافه نمودن نانو آمورفوس کلسیم فسفات( nacp) به کامپوزیت نوری ارتودنسی (transbond xt) بر از دست رفتن محتوای معدنی دندان و تعداد باکتری استرپتوکوک موتانس ،درزمان های مختلف پس ازچسباندن براکت ها بود. مواد و روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 20 بیمار مونث در محدوده سنی 13 تا 18 سال که کاندید در مان ارتدنسی ثابت بودند، انتخاب شدند. براکت های ارتودنسی در دندان های پره مولر دوم و لترال فک بالا در بیماران مذکور، به طور تصادفی با استفاده از کامپوزیت ارتودنسی (transbond xt)(گروه کنترل) و کامپوزیت ارتودنسی (transbond xt) حاوی nacp (گروه مورد) چسبانده شد. بلافاصله بعد از چسباندن براکتها، 3 ماه و 6 ماه پس از آن میزان محتوای معدنی مینا در 8 نقطه اطراف براکت ها با استفاده ازتصاویر تهیه شده با دوربینix vistacam ارزیابی شد. همچنین در این زمان ها تعداد باکتری های استرپتوکوک موتانس نیز درپلاک اطراف براکت ها با روش real time pcr اندازه گیری شد. داده ها در نرم افزار spss وارد شده و با آزمونهای spanova و t-test تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: در مقا یسه گروه مورد و کنترل در زمان های مختلف مشخص شد که بلا فاصله پس از چسباندن براکت ها تفاوت معناداری میان تعداد باکتری های استرپتوکوک موتانس و نیز محتوای معدنی مینا وجود نداشت(05/0p-value >). در حالی که در ماه 3 و 6 تعداد باکتری ها در اطراف براکت های گروه مورد به صورت معناداری کمتر از گروه کنترل بود (به ترتیب: 014/0 p-value= ، 000/0 p-value=). همچنین در ماه 6 محتوای معدنی مینا در گروه مورد به صورت معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (004/0p-value= ). در هیچ یک از اندازه گیری ها در هر دو گروه، تفاوت معناداری میان دندان لترال و پره مولردوم فک بالا مشاهده نشد (05/0p-value >). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه کنونی، کامپوزیت حاوی nacp ،به صورت موثری در طولانی مدت از کاهش محتوای معدنی مینا و نیز کلنیزه شدن باکتری استرپتوکوک موتانس در اطراف براکت های ارتودنسی،جلوگیری می نماید. واژگان کلیدی: کامپوزیت، محتوای معدنی مینا، استرپتوکوک موتانس، نانوآمورفوس کلسیم فسفات