نام پژوهشگر: حمید رضا عسگری
مهدی سرپرست صید محمدخانی حمید رضا عسگری
ماسههای روان، بزرگترین مانع توسعه پایدار در نواحی خشک و نیمهخشک ایران است و موثرترین راه حفظ و بهبود توسعهی پایدار، اصلاح و بازیابی پوشش گیاهی در این نواحی است. با توجه به وجود ماسه زار های احیا شده در منطقه ی بیابانی تایباد در طی توالی زمانی، میزان تغییرات برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و شاخصهای فرسایشپذیری خاک سطحی در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 5 سایت متفاوت بر اساس سن کشت تاغ ( ساله 41، 28، 19 و 11 و یک سایت شاهد (بدون کشت تاغ)) انتخاب شدند. با توجه به افزایش قدمت کاشت تاغ، نتایج نشان دهندهی 24% کاهش در مقدار شن، 14% و 8% افزایش به ترتیب در مقدار سیلت و رس است. جرم مخصوص ظاهری نیز از 57/1 به 37/1 گرم بر سانتیمتر مکعب کاهش یافت. حداکثر میانگین وزنی قطر خاکدانهها مربوط به سایت 41 ساله و برابر با 48/2 میلیمتر و حداقل آن مربوط به سایت شاهد و برابر با 85/0 میلیمتر است. بیشترین مقدار اسیدیته و سدیم قابل جذب در سایت 41 ساله (4/8،3/17 قدیمی ترین سایت از لحاظ کشت) و کمترین مقادیر آن در سایت شاهد (39/7، 92/3 بدون احیای پوشش) است. بیشترین مقدار شوری نیز در سایت 41 ساله (ms/cm 694/0) و کمترین مقدار آن در سایت شاهد (ms/cm 334/0) است. مقدار کلسیم کربنات و کربن آلی و ازت به ترتیب به 6/0 ، 24/0 و 02/0 درصد رسید. بیشترین مقدار ترسیب کربن برابر با 5/15 تن در هکتار (در سایت 41 ساله) بود. از آنجا که تاغکاری باعث افزایش خطر شور و سدیمی شدن خاک، کاهش نفوذپذیری خاک (که به تبع آن افزایش وقوع سیلاب در منطقه را سبب شده است) شده است، لذا برغم تاثیرات مثبت آن بر کاهش فرسایش بادی و حفاظت خاک بهتر است تا نسبت به جایگزین نمودن آن با سایر گونه های مقاوم و بومی مطالعاتی صورت گیرد.
الهام رشنو حمید رضا عسگری
شوری خاک یکی ازمسائل اصلی بیابانزائی است که خاک¬های نواحی مناطق خشک و نیمه خشک را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. روش¬های سنتی جمع¬آوری داده درمطالعات خاک دارای مشکلات زیادی است که به وسیله فن¬آوری سنجش از دور قابل رفع است. تحقیق حاضر در منطقه داشلی¬برون و با استفاده از تصاویر لندست 8 انجام شد. 47 نمونه سطحی خاک را به صورت تصادفی تهیه و پس از آماده¬سازی نمونه¬ها در آزمایشگاه، هدایت الکتریکی عصاره اشباع نمونه¬های خاک اندازه¬گیری شد. ارزش¬های طیفی هر یک از نمونه¬ها در باند¬های مختلف استخراج و ارتباط بین ارزش¬های طیفی (باند¬های اصلی و ترکیبی) با مقادیر هدایت الکتریکی، اسیدیته سطحی مربوط به 80 درصد نمونه¬ها بررسی شد. پس از تعیین باند¬های مناسب برای شرکت در مدل، نتایج اولیه نشان داد که بین مقادیر هدایت الکتریکی سطحی با باند اصلی b5و شاخص ترکیبی si1، ،si2، si3و ارتباط معنی¬داری در سطح 1 درصد وجود دارد. پس از انتخاب بهترین مدل، اعتبارسنجی آن با 20 درصد نمونه¬ها به منظور تعیین پارامتر¬های meو rmse انجام شد. در نهایت نقشه شوری سطحی، اسیدیته سطحی براساس مدل رگرسیونی قابل ارائه تهیه شد. این تحقیق نشان داد که در منطقه داشلی¬برون با مساحت 535 کیلومتر¬مربع، استفاده از داده¬های رقومی لندست 8 و مشتقات آن، می¬تواند به منظور پهنه¬بندی و توجیه تغییرات شوری موثر باشد.