نام پژوهشگر: فرهاد یکه یزدان دوست
الناز دهلوی فرهاد یکه یزدان دوست
دنیای امروز با رشد روز افزون شهری شدن رو به رو است. این پدیده، با افزایش ضریب نفوذناپذیری مناطق، سرعت و حجم رواناب حاصل از بارندگی را افزایش داده، و به همین دلیل احتمال بروز سیلاب در هنگام بارش های شدید را بالا می برد. هر چه میزان آسیب پذیری یک محدوده بیشتر باشد، به هنگام وقوع سیلاب، بیشتر در معرض خطر قرار دارد. با توجه به اینکه هدف اصلی طرح ها و اقدامات کنترل سیلاب، کاهش میزان آسیب به یک منطقه است، پیش از هر اقدامی لازم است، مناطق آسیب پذیرتر مشخص شوند. به عبارت دیگر، با اولویت بندی مناطق مختلف یک حوضه ی شهری، به لحاظ میزان آسیب پذیری، طرح های ارائه شده هدفمندتر شده و اثربخشی بالاتری خواهند داشت. آسیب پذیری یک حوضه ی شهری را از جنبه های مختلف فنی، اجتماعی و زیست محیطی، می توان مورد بررسی قرار داد. در یک رویکرد به هم پیوسته، لازم است کلیه ی عوامل در تعیین میزان آسیب پذیری نقش داشته باشند. هدف از این مطالعه، توسعه مدلی، با تحلیل چند معیاره مکانی، به منظور اولویت بندی زیرحوضه های یک منطقه، به لحاظ میزان آسیب پذیری، جهت تسریع در طراحی و اجرای اقدامات کنترل سیلاب است. در تعیین میزان آسیب پذیری هر زیرحوضه، 12 معیار، که تحت سه هدف آسیب اجتماعی، آسیب زیست محیطی و آسیب پذیری به دلیل آبگرفتگی بررسی می شوند، نقش دارند. روش به کار گرفته شده جهت تحلیل چند معیاره مسئله، روش fuzzy ahp-owa است. ahp-owa یک اپراتور ترکیبی تصمیم گیری چند معیاره است. طبیعت آن به پارامترهایی وابسته است که می توانند با کمیت سنج های زبانی فازی بیان شوند. به این ترتیب می توان اطلاعات کیفی را که کارشناسان از روابط میان عوامل مختلف درک می کنند در تصمیم سازی وارد کرد. با تغییر عبارات زبانی می توان محدوده وسیعی از سناریوهای تصمیم گیری را تولید کرد. نتایج نشان می دهد که بررسی مسئله مدیریت سیلاب شهری با استفاده از معیارهای مختلف و بهره گیری از مدل gis_mce فوق، با ساده کردن تعریف سناریوهای تصمیم گیری و ترکیب اطلاعات کیفی و تحلیل چند معیاره، کمک زیادی به مدیران و برنامه ریزان این حوزه نموده و منجر به ارائه راه-حل های جامع برای چنین مسئله ی پیچده ای می شود.
شهروز هنرور علیجانی فرهاد یکه یزدان دوست
پدیده رسوب گذاری مخازن هر سال هزینه های بسیاری را بر دوش مدیران و جوامع می گذارد؛ به طوری که ممکن است عمر مخزن به علت انباشتگی رسوب خیلی سریع تر از پیش بینی ها به پایان رسد و علاوه بر اتلاف هزینه های سنگین ساخت سد و ایجاد مخزن، جوامع انسانی نیز از کمبود آب به مشکل بر خورند. در این مطالعه ایده ای مفهومی و جدید تحت عنوان مدیریت به هم پیوسته رسوب مطرح شده که با ترکیبی از روش های مختلف تمام جنبه های مرتبط را در نظر گرفته و هدف آن ارتقای کل مجموعه مدیریت رسوب است. این رویکرد به هم پیوسته می تواند سبب ارزیابی نسبتا ساده ، سریع و کم هزینه میزان تحویل رسوب به مخزن سد باشد. همچنین ابزاری مفید برای انتخاب نحوه مدیریت مخزن سد برای رسیدن به عمر طراحی آن خواهد بود. در این مطالعه یک متدولوژی فراگیر که با یکپارچه سازی مدل های فرسایش ، تکنیک های gis و ابزار تصمیم گیری به ارزیابی فرسایش و تحویل رسوب در مقیاس حوضه آبریز می پردازد، ارائه شده است؛ که در نهایت منجر به ارائه یک جعبه ابزار موثر در زمینه مدیریت رسوب به کمک مدیریت نحوه کاربرد اراضی خواهد شد. این جعبه ابزار برای حوضه آبریز سد سفیدرود(منجیل) با هدف کاهش فرسایش و میزان رسوبی که به مخزن سد وارد می شود به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشانگر آن است که در صورت استفاده از جعبه ابزار ارائه شده می توان میزان فرسایش و در نتیجه رسوب گذاری در مخزن در اثر اجرای سناریوهای ارائه شده را محاسبه و با کمک ابزار پشتیبانی تصمیم آن ها را مقایسه و بهترین گزینه را انتخاب نمود.
ثریا یوسفی رمی فرهاد یکه یزدان دوست
در این پایان نامه با توجه به اهمیت کنترل کمی و کیفی رواناب به بررسی استفاده از راهکارهای مدیریتی مبتنی بر دیدگاه های توسعه پایدار (bmps) پرداخته شده است. bmp ها یا بهترین راهکارهای مدیریتی از دو جهت مورد مطالعه قرار گرفته اند. محل مناسب جهت قرارگیری آن ها از یک طرف و از طرف دیگر تعیین ترکیب، ابعاد و تعداد بهینه به عنوان دو معیار تاثیرگذار بر میزان اوج و حجم جریان و همچنین صرفه ی اقتصادی طرح مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در نهایت روش کار جهت استفاده بهینه از بهترین راهکارهای مدیریتی ارائه می شود.