نام پژوهشگر: سعید وزیری یزدی
سوسن پاک مهر محمد حسین فلاح
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش سازماندهی فضایی با محتوای الکترونیکی بر مهارت خواندن و نوشتن کودکان با اختلال یادگیری پایه دوم ابتدایی بود.جهت انجام پژوهش نمونه 40 نفری، به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین کلیه ی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری شهرستان ملک شاهی استان ایلام در سال 92-1391 انتخاب شد که این نمونه به روش تصادفی به دو گروه 20 نفری گروه کنترل و گروه آزمایش تقسیم شد.گروه آزمایش 10 جلسه یک و نیم ساعته مداخلات را دریافت کرد. مهارت های خواندن و نوشتن از طریق آزمون محقق ساخته خواندن و نوشتن (هنجار یابی شده) در گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد و با آزمون t دو گروه مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش سازماندهی فضایی با محتوای الکترونیکی اثر مثبت بر مهارت خواندن و نوشتن در کودکان با اختلال یادگیری دارد. کلمات کلیدی: آموزش سازماندهی فضایی، محتوای الکترونیکی، مهارت خواندن و نوشتن
زهره شریفی محمد حسین فلاح
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر کاربرد الگوی استقرایی نگاره کلمه در رشد مهارت های خواندن دانش آموزان کم توان ذهنی در پایه دوم ابتدایی صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه ی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه دوم ابتدایی شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی 92-91 که دارای ضریب هوشی بین 50 تا 70 بوده اند، می باشد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش، 15 نفر گروه کنترل) و به شیوه ی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و بر اساس اصل انتساب تصادفی به هر یک از گروه های آزمودنی اختصاص یافته اند. ابزار اندازه گیری متغیرها محقق ساخته و در چهار بخش «صحیح خوانی، سریع خوانی، ذخیره واژگان و درک مطلب» می باشد. روایی ابزار مورد نظر با استفاده از نظر متخصصان حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان استثنایی و پایایی آنها با استفاده از روش آزمون مجدد (بازآزمایی) بر روی تعداد 10 نفر از افراد جامعه ی آماری و محاسبه ی ضریب همبستگی بین داده های دو آزمون تعیین گردید. این پایایی در صحیح خوانی (84/0)، در سریع خوانی (79/0)، در ذخیره واژگان (67/0) و در درک مطلب (64/0) بوده است. تحلیل داده ها در قالب آزمون های آمار توصیفی شامل (کمترین نمره، بیشترین نمره، میانگین، انحراف معیار) و آزمون آماری استنباطی (تی برای مقایسه ی میانگین های دو گروه مستقل و کوواریانس صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که هر چهار مهارت زبان آموزی تحت تأثیر شیوه ی آموزشی نگاره مفهوم قرار گرفته و در هر چهار مهارت دانش آموزان گروه آزمایش عملکرد بهتری را از خود نشان داده اند. به گونه ای که در مقایسه ی میانگین های عملکرد پس آزمون دو گروه در صحیح خوانی (97/5=t، 000/0=sig)، سریع خوانی (259/2=t، 032/0=sig)، ذخیره واژگان (23/4=t، 000/0=sig) و درک مطلب (22/3=t، 003/0=sig)، بوده است
عارف احمدی سعید وزیری یزدی
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم t.a ( ارتباط محاوره ای) با محتوای الکترونیکی با رویکرد خانواده محور بر تسهیل روابط والد_ نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و آزمایش بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهرستان جوانرود در سال تحصیلی 1392-1393 بودند. حجم نمونه 30 نفر ( 15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش رابطه والدین و نوجوانان از پرسشنامه فانن جی، مورلیز و اندرشویل استفاده شد. در گروه آزمایش به والدین دانش آموزان محتوای چند رسانه ای الکترونیکی آموزش مفاهیم t.a ( ارتباط محاوره ای)داده شد و برای گروه کنترل این آموزش اجرا نگردید. اطلاعات حاصلهتوسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان داد که آموزش مفاهیم t.a ( ارتباط محاوره ای) با محتوای الکترونیکی با رویکرد خانواده محور باعث تسهیل روابط والد_ نوجوان می شود. همچنین نتایج دیگر پژوهش حاکی از آن بود که آموزش مفاهیم t.a ( ارتباط محاوره ای) با محتوای الکترونیکی با رویکرد خانواده محور باعث تسهیل روابط پدر – فرزند و مادر – فرزند می گردد.
فرشته فروزانفر محمد حسین فلاح یخدانی
هدف این پژوهش " اثربخشی آموزش خویشتنداری به شیوه محتوای الکترونیکی بر کنترل خشم در کودکان پسر پایه ششم ابتدایی" بود. فرضیه های این پژوهش عبارتند از: 1- آموزش خویشتنداری به شیوه محتوای الکترونیکی باعث کنترل خشم در کودکان پسر پایه ششم ابتدایی می شود. 2-آموزش خویشتنداری به شیوه محتوای الکترونیکی بر کنترل خشم در کودکان پسر پایه ششم ابتدایی از نظر عاطفی تاثیر دارد. 3-آموزش خویشتنداری به شیوه محتوای الکترونیکی بر کنترل خشم در کودکان پسر پایه ششم ابتدایی از نظر رفتاری تاثیر دارد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و انجام پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی مدارس ابتدایی پسرانه شهرستان نائین در سال 93-92 بود. حجم نمونه مورد نظر برابر با 30 کودک 13 ساله ( 15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) که از میان دو کلاس پایه ششم ابتدایی از یک مدرسه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه 57 سوالی خشم حالت -صفت اسپیلبرگر بود. ضریب پایایی پرسشنامه برابر90 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در سطح p=0.01 نشان داد که بین میانگین نمرات کودکان گروه آزمایش و کنترل در زمینه تاثیر آموزش خویشتنداری به روش محتوای الکترونیکی بر کنترل خشم، بر بُعد عاطفی و رفتاری آنان، تفاوت معناداری وجود داشت. به طور کلی نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که محتوای الکترونیکی ارائه شده باعث کنترل خشم کودکان می شود.
اژدر دانشور سعید وزیری یزدی
این پایان نامه بر آن است که مبانی فلسفی آموزشی و یادگیری را با تأکید بر تکنولوژی آموزشی بررسی نماید و ارتباط فلسفه با تکنولوژی آموزشی و یادگیری را در مکاتب مختلف فلسفی مورد تحلیل قرار دهد و همچنین نشان دهد که آموزش و یادگیری ما اگر بر فلسفه ای روشن و رهایی بخشی متکی باشد نوجوانان و جوانان ما خواهند توانست مهارتهای خود را برای زندگی پاکیزه و انسانی گسترش دهند. این زندگی شامل تمامی برنامه های کامل و مدون دینی و علمی در راستای تحقق اهداف الهی خواهد بود. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است که با استفاده از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه و مقالات منتشر شده در مجلات علمی و پژوهشی و همچنین استفاده از کتب معتبر مربوط به موضوع بوده است. این پایان نامه برآن است که نشان دهد با توجه به ارتباط فلسفه با آموزش و یادگیری و همچنین تحلیل مبانی فلسفی تکنولوژی آموزشی ما نیازمند به کارگیری تفکر و اندیشه ای هوشمند و نوین در عرصه تعلیم و تربیت در نیل به اهداف زندگی هستیم و می توانیم آن را به همه اقشار جامعه بیاموزیم مشروط بر آنکه فلسفه انتخاب موضوع، روش، زبان و ابزار موقعیت را به درستی بشناسیم و در واقع ما در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که اجزای تکنولوژی آموزشی(هدف، مخاطب، محتوا، سازمان ، وسیله، روش ، ارائه، ارزیابی)هر کدام بر اساس مبانی فلسفی و تئوری های یادگیری دارای ارتباط عمیقی هستند و باید بر اساس اجزای تکنولوژی آموزشی در عمل ابتدا فلسفه و ضرورت هر کدام را با دقت تحلیل کنیم تا بتوانیم فرآیند آموزش و یادگیری را تسهیل کنیم. کلید واژه: فلسفه، آموزش، یادگیری، تعلیم و تربیت، تکنولوژی آموزشی
بهروز پسندیده محمدحسین فلاح
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت گری خاطرات اخلاقی شهدا به شیوه چند رسانه ای آموزشی بر هوش اخلاقی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر کرمانشاه انجام گردید. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی 1392-1393 بود. در این تحقیق حجم نمونه 30 مورد ( 15 مورد گروه آزمایش و 15 مورد گروه کنترل) با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش هوش اخلاقی دانش آموزان از پرسشنامه لینک کیل و جوردن و همچنین از ابزار چند رسانه ای آموزشی استفاده شد. برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های کالموگروف – اسمیرنوف و آزمون لوین جهت بررسی نرمال بودن داده ها در پیش آزمون و همچنین تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه روایت گری خاطرات اخلاقی شهدا به شیوه چند رسانه ای آموزشی بر هوش اخلاقی دانش آموزان پیش دانشگاهی تاثیر مثبت دارد، مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج فرضیات فرعی هم مورد تأیید واقع گردید. به عبارتی روایت گری خاطرات اخلاقی شهدا به شیوه چند رسانه ای موجب رشد هوش اخلاقی در دانش آموزان می گردد.
نوشین فرهادی محمد حسین فلاح یخدانی
اخلاق در زندگی انسان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا انسانیت انسان وقتی شکل می گیرد که ارزشهای اخلاقی در وجود آن متبلور شود. هر انسانی را به میزان ظهور ارزشهای اخلاقی در افکار و گفتار ورفتار ارزیابی میکنند،اولین نمودی که ازیک شخص در جامعه ظاهر می شود اخلاق آن فرد است . لذاهدف این پژوهش طراحی و تولید برنامه چند رسانه ای آموزش فلسفه به کودکان و بررسی تاثیر آن بر رشد اخلاقی آنها می باشد . بدین منظور 50 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . دراین پژوهش برای سنجش رشد اخلاقی از مقیاس رشد اخلاقی کودکان ،لطف آبادی استفاده شد و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود .در ابتداگروه نمونه با مقیاس رشد اخلاق مورد ارزیابی قرارگرفتند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه25 نفر(25 نفر گروه آزمایش ، 25نفر گروه کنترل ) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 10 ساعت مداخلات فلسفه برای کودکان با کمک چند رسانه ای آموزش دریافت کردند. مجددا گروههادر پایان مداخلات با مقیاس رشد اخلاقی مورد ارزیابی قرار گرفتند . داده های به دست آمده از روش کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . نتایج نشان داد که آموزش فلسفه با بهره گیری چند رسانه ای آموزشی با عث افزایش رشد اخلاقی و ابعاد آن در دانش آموزان می شود لذا دست اندرکاران آموزش و پرورش می توانند از این روش برای رشد اخلاق در دانش آموزان استفاده کنند. واژگان کلیدی:چندرسانه ای،آموزش فلسفه،رشداخلاقی،کودکان
محمدرضا راسخ محمد حسین فلاح یخدانی
هدف این پژوهش بررسی طراحی و تولید چند رسانه ای آموزش مفهوم عدد ، جمع و تفریق بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی که دارای اختلال یادگیری می باشد.به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش شبه آزمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مقطع اول ابتدایی ناحیه 3 شیراز می باشد. در این پژوهش برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند یا از روی قصد استفاده شده است. در این روش افرادی که از لحاظ هدف های پژوهش اطلاعات غنی دارند به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند.برای گردآوری داده ها از سه آزمون به منظور اهداف پژوهش استفاده شده است که همه این ابزارها محقق ساخته می باشد از بین سوالات انتخابی، پس از بحث و بررسی با متخصصان آموزشی مربوطه و نظرات اساتید راهنما و مشاور، 10 سوال برای پیش آزمون جمع، 10سوال برای پیش آزمون تفریق، 12 سوال برای پس آزمون جمع و 12 سوال برای پس آزمون تفریق در نظر گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از دادههای حاصل از پرسش نامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار استنباطی به منظور مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ میانگین نمره کسب شده در مقیاس های مورد نظر، از آزمون کووریانس استفاده شده است. از نرم افزار spss آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده ? ، جامعه آماری مورد تحقیق 30 نفر دانش آموز پسر و دختر اول ابتدایی دارای اختلال یادگیری ، 15نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل مورد بررسی و پژوهش قرار گرفتند . نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان دهنده ی آن است که آموزش مفهوم عدد ، جمع و تفریق به روش چند رسانه ای بر رشد و پیشرفت دانش آموزان دارای اختلال یادگیری تأثیر بسیار ملاحظه ای دارد.