نام پژوهشگر: پگاه اخوان
پگاه اخوان محمد غفارزاده
ترکیبات آمیدی به دلیل طیف وسیعی از اثرات دارویی و کاربرد بسیار گسترده در صنایع شیمیایی مورد توجه محققین می باشد. بنابراین در این پایان نامه سنتز ترکیبات آمیدی به صورت تک ظرف از ترکیبات نیترو آرن مربوطه با استفاده از سدیم سولفیت به عنوان عامل کاهنده و در حضور اسیدهای کربوکسیلیک مورد بررسی قرار گرفته است. شرایط بهینه برای انجام واکنش بررسی شده و راندمان تبدیل بالا می باشد. برای افزایش راندمان از مقادیر کاتالیستی از نمک آهن نیز استفاده شده است که سبب افزایش راندمان شد اما سختی جداسازی و تیره شدن محصول استفاده از این روش را محدود کرد. جهت بهینه سازی تهیه ترکیبات آمیدی آروماتیک هر دو قسمت اسید کربوکسیلیک و نیترو آرن بررسی شده است. لذا از ترکیبات نیترو بنزنی (پارا کلرو نیترو بنزن، پارا متیل نیترو بنزن، 1و 2-دی کلرو 4- نیترو بنزن، پارا نیترو فنول و پارا نیترو بنزوئیک اسید) در حضور استیک اسید استفاده شده و در مرحله ی بعدی از اسیدهای کربوکسیلیک (استیک اسید، پروپیونیک اسید، ایزوبوتیریک اسید و بوتیریک اسید) در حضور نیتروبنزن استفاده شده و مشتقات آمیدی مربوطه سنتز شدند.
پگاه اخوان علی منصوریان
امروزه یکی از نیازهای اساسی تمام کشورهای جهان، یافتن عوامل بیماری¬زا و چگونگی انتشار آن در محیط می¬باشد. لیشمانیوز جلدی (سالک) نام نوع خاصی از بیماری¬های انگلی است که توسط انگل لیشمانیا ایجاد و به وسیله پشه خاکی¬هایی از جنس فلبوتوموس به انسان منتقل می¬گردد. بررسی¬ها نشان می¬دهد که شیوع و انتشار این بیماری علاوه بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحت تاثیر شرایط محیطی و اکولوژیکی نیز می¬باشد. در تحقیق حاضر به منظور یافتن الگوی توزیع مکانی و تهیه نقشه آسیب¬پذیری و پیش¬بینی نرخ شیوع بیماری از فن¬آوری داده کاوی مکانی استفاده شده است. در این خصوص بر اساس پارامترهای محیطی موثر بر بیماری سالک، از روش¬های فازی عصبی و شبکه عصبی بهره برده شد. سیستم¬های فازی عصبی به سبب بهره گیری از توانایی یادگیری موجود در شبکه¬های عصبی از یک سو و قدرت استنتاج سیستم¬های فازی از سوی دیگر از کارایی فوق العاده¬ای برخوردار می¬باشند. در این تحقیق برای پیش بینی میزان نرخ شیوع بیماری، سیستم استنتاج تطبیقی فازی عصبی با دو نوع ساختار استنتاج فازی، خوشه بندی کاهشی و خوشه بندی فازی جهت تعیین ضرایب توابع عضویت و همچنین شبکه عصبی مصنوعی به کار گرفته شده است. با توجه به میزان بروز بالای سالک در استان ایلام، منطقه مورد مطالعه، شهرستان¬های این استان انتخاب گردید. با تهیه نقشه¬های محیطی و توپوگرافی موثر همچون دما، رطوبت، بارش سالیانه، پوشش گیاهی و ارتفاع; و اجرای دو نوع ساختار مختلف مدل فازی عصبی، میزان نرخ شیوع بیماری برای سال 1391 پیش بینی شد. نتایج حاکی از آن است که دقت مدل با ساختار خوشه بندی فازی نسبت به ساختار خوشه بندی کاهشی و شبکه عصبی پرسپترون چندلایه دارای عملکرد بهتری بوده است. همچنین در مدلسازی بیماری سالک، اولویت دهی از بین پارامترهای موجود انجام شد که نتایج نشان می¬دهد عامل رطوبت و ارتفاع دارای بیشترین اولویت هستند و برای سایر پارامترها با توجه به سه روش فوق اولویتی تعیین نشد. با استفاده از فن¬آوری داده کاوی مکانی و بهره¬گیری از روش¬های فازی عصبی، الگوی توزیع مکانی بیماری و مناطق آسیب پذیر این نوع بیماری قابل شناسایی بوده و می¬تواند به عنوان ابزاری مفید در جهت مدیریت و تصمیم¬گیری بهینه در زمینه بهداشت عمومی در اختیار کارشناسان و تصمیم¬گیران قرار گیرد.